قصهای شهری از طبقات فرودست و آسیبپذیر که نهتنها معیشتشان که روابطشان نیز از اجبار تنها گزینه موجود هست ترانه علیدوستی دختری که از تنها گزینه موجود برای شوهر کردن ، متاهل میشود صاحب فرزند میخواهد بشود تا پسر قشر پایین که زن میگیرد ولی پسر برخلاف ناتوانیش در کار کردن ، پسر تخیل بافی رفتن به خارج را دارد و حالا دیگر زنش تکراری شده و میخواهد از ایران برود از مزایای بوجود آمدن اینترنت و ماهواره و تلویزیون این هست که چشمان مردان، در این رسانه ها ،زنان دیگری را میبیندکه
زیباتر از زنان کنارشان هست فقط همین.
البته نوع نگاه شوهر ترانه در این فیلم به دنیای خارج هست.مثل خیلی از شهرستانی ها که تهران میان. مردی که زنش را بخاطر محدودیت اطرافش در رابطه و نیازش برگزید و حالا در اندیشه جدا شدن از زنش هست چون فشار غریزه صرفا او را به سمت این ازدواج برد و حالا که برایش تکراری شده است دنبال رهایی است.زن در این میان قربانی شرایط قشر پایین میشود.
روایتی دیگر از علت برخی طلاق ها در ایران
با سلام و احترام
لازم می دانم چند نکته را عرض نمایم:
فیلم را دیدم و دوست داشتم و چند نکته مفید هم از آن یادگرفتم و در آن بازی های زیبایی هم دیدم،به طوری که کمتر این روز ها می توان شاهد یک کار خوب و جامع بود
اما...
استراحت مطلق چرا اینهمه بزرگ شد؟
یعنی چی که روی خودروی خود بنویسیم "استراحت مطلق"؟
بله،تبلیغات تلویزیونی نداشت،درست...در حق فیلم کم لطفی شد،درست... اما این جنبش های کودکانه چه مفهومی داشت؟
خلاصه که کار خوبی بود ولی حاشیه هایش باعث لطمه خوردن به فیلم شد.
با تشکر
صحنه هایی که مواد مصرف می کردن اگرچه از نظر بازیگری واقعن خوب بود اما اصلن دلیل این عریانی در بیان رو نمی فهمم! چیزی که در سینمای ما هیچ وقت وجود نداشته که همه چیز بی پرده گفته یا نشون داده بشه... البته من به شخصه نه موافقم و نه مخالف...
من نمی خوام شعار بدم اما شاید بد نباشه که نسبت به تأثیر این صحنه ها روی نوجوون ها (با توجه به اینکه خیلی می خندیدن و داشت بهشون خوش میگذشت انگار) امیدوارم درخصوص تذکر دادن به والدین تدبیری اندیشیده بشه چون این صحنه اصلن در نکوهش اعتیاد نبود و اصلن کلن که چی؟ حالا حامد معتاد هم هست و سیگاری هم می زنه و فیلان!؟!؟؟!