۲ بار به تماشای این اجرای عالی و حال خوب کن رفتیم و لذت بردیم و درس گرفتیم
بازی ها و کارگردانی عالی بود
بهترین ها نصیب این گروه درجه ۱
| امتیاز ۵ از ۵ |
من نه خوب تاتر را میشناسم و نه خوب هنر را را بلدم. اما دوست داشتن گمانم خیلی منتظر شناختن نمی نشیند. امشب به قصه قشنگی گوش کردم. قصه ای که میگفت عدالت شاید دیوانه باشد. خیانت را نمیتوان با مرگ تطهیر کرد و عشق، خوب شاید عشق گاهی زیادی مست میشود. آنقدر که قدم از قدم برنمیدارد و انگار این روزها گوشه ای ایستادن و شعر خواندن حتی به کار تیاتر هم نمی آید.
اما فقط کلمات نبودند که جادو میکردند. به خاطر تلاش زیبای قصه گویان نه فقط در بیان جملات، که در تک تک حرکات و نگاه ها و صحنه گردانی های هنرمندانه و نورپردازی های شوخ طبعانه و نت های گوشنواز موسیقی ، از همه شان ممنونم. لبخند شیرینی بود امشب که تقریبا دو ساعت تمام بر صورتم نشست و برایشان آرزوی سلامتی و دلخوشی دارم. که باعث دلخوشی اند در این روزگار غریب.
ومن زنی هستم که حتی مرگ هم تغییرم نخواهد داد.....
این روزها همه چیز روی همه چیز تاثیر میذاره و تغییرش میده مثلا همین نمایش ، روی من که نظر مساعدی نسبت به نمایشهایی که در سالن اصلی اجرا میرن ،نداشتم وکار شما نظرمو تغییر داد....
اولا خسته نباشید میگم به کل گروه که کاملا مشخص هستش که بسیار تمرین و ممارست پشت این اجرا بوده ، همیشه دورنمات و دیدگاهش برام جذب کننده بوده ، و در این نمایش هم بخوبی و درستی این دیدگاه حفظ شده بود و کارگردان به متن وفادار بود که جای شکر داره ، بازیها هم درست و زیبا بودن بدن و بیان اکثر بازیگرها واقعا عالی بود و اکتهاشون درست ، فقط بعد از ورود کنتِ نمایش ،که بازیشون اولش شیرین بود بعد به شدت کشدار شد ریتم افتاد که آناستازیا وفلورستان وسن کلود سعی دردرست کردن آن داشتن که البته آخر نمایش متوجه شدیم که کنت به شدت مریض بوده، خب با وجود این دستمریزاد دارن هم ایشون و هم پارتنرهاشون که کارو جمع کردن ، نور و دکور و صحنه واقعا جذاب بود ، بازی آقای ملک و خانم نبوت به طور عجیبی بی نقص بود،آوازه خوان عالی بود، خدمتکار و وزیر دوست داشتنی بودن،موسیقی هم خوب بود و به شدت در خدمت کار.... در کل کار خوبی بود و از دیدنش راضی ام ....