در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش فالش خوانی در چهارراه فخرآباد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:12:38
امکان خرید پایان یافته
۱۶ مرداد تا ۰۱ شهریور ۱۳۹۸
۱۹:۱۵  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ و ۲۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
باکس‌های A,B,C,D با بهای ۳۰،۰۰۰ تومان

روزهای دوشنبه ۲۸ مرداد تا جمعه ۱ شهریور:
باکس‌های A,B,C,D با بهای ۳۰،۰۰۰ تومان
باکس‌های E,H با بهای ۲۰،۰۰۰ تومان
یک حادثه در چهارراه فخرآباد که بوی انتقام می‌دهد. شادی دختری بیست و سه ساله پس از ماجرای تلخ جدایی پدر و مادرش روزهای سختی را سپری می‌کند و به فاصله‌ی زمانی کوتاهی مادرش را از دست می‌دهد. او یک زن را عامل اصلی تمام این اتفاق‌ها می‌داند و همین موضوع زمینه‌ساز انگیزه‌ای برای انتقام می‌شود. یک روز زمستانی، انتقام با اسید، حوالی چهارراه فخرآباد.

- جایزه‌ی بهترین بازیگر زن
- جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد
- کاندید بهترین کار و کاندید بهترین نمایشنامه از ششمین جشنواره‌ی تیاتر شهر

گزارش تصویری تیوال از نمایش فالش خوانی در چهارراه فخرآباد / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، سالن حافظ
تلفن:  ۶۶۷۵۶۰۴۳

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشی با موضوعی تلخ و دردناک.
NetHunter این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود فراوان بر آقای احمدی و یاران همراهش
من جمعه شب گذشته به تماشای این نمایش زیبا نشستم. بازی درخشان آقای احمدی، اوج نمایش بود. چرخش گفتگوها ... دیدن ادامه ›› میان بازیگران و گاه مخاطب قرار دادن تماشاگران به نرمی و زیبایی انجام می شد. حضور پر رنگ مبل که صحنه را به دو نیم تقسیم کرده، ویولن تنها به نماد زنی که نیست تا از خودش دفاع کند و نوشته های پروجکت شده، همه عناصر کامل کننده این نمایش خوب بودند. موضوع اسیدپاشی و جنون عامل آن، مرا یاد فیلم لانتوری (وجه عاشقانه) و از آن مهم تر، زنجیره اسیدپاشی های اصفهان سال ۹۳ (وجه تروریستی) انداخت. تفاوت عمده نمایش حاضر با وقایع قبلی، عامل بودن زن (مستقیم یا غیر مستقیم) است. اسیدپاشی عموما در جوامع توسعه نیافته، به عنوان نوعی از خشونت یا تنبیه، «توسط مردان» علیه زنان اعمال می شود. این که در نمایش حاضر، زنی خواستار اجرای این نوع از خشونت بر روی زن دیگری می شود، نشان از وجود بحران عمیق در جامعه ای می دهد که از همدلی، انسانیت و اخلاق تهی شده به نحوی که زن در مقام قربانی (دخترک مادرش را از دست داده، با پدر مناسبات خوبی ندارد، به دام اعتیاد دچار شده، عاشقش، ساقی مواد مخدر مورد استفاده اش است و احیاناً کار یا پایگاه اجتماعی مناسبی هم ندارد) حاضر است خود جلاد شود: دوست یا همسر دوم پدر را که قطعا کار و پایگاه اجتماعی قابل احترام و مناسبی دارد، چهره ی زیبا و هنر والایی هم دارد، از هستی انسانیش خالی کند به این جرم ذهنی یا عینی که در خودکشی مادر روان پریش و از بین رفتن کانون خانواده اش نقش داشته است.
تا اینجا همه چیز نمایش عالی است، اما به نظر من، در مقام تماشاگر غیر حرفه ای، یک ضعف بنیادی در متن دارد: «قسامه زمانی انجام می‌شود که قاضی مورد قتل یا جراحت وارده را از موارد لوث تشخیص دهد. لوث به معنی وجود قرائن و دلایلی است که برای اثبات وقوع جرم کافی نباشد ولی ظن به راست بودن آن وجود داشته باشد.» وقتی سه متهم اصلی در صحنه جرم باشند که به دستگاه قضایی ایران مسلم باشد یکی از این سه تن، مرتکب جرم شده، به صرف شهادت هر سه به بی گناهی، کار به قسامه نمی کشد. اصلا قاضی اصلی یا قاضی تحقیق، این «مضحکه» را از پلیس آگاهی نمی پذیرد، مگر این که با حفظ حرمت شان قضا، دادگاه تطمیع شده باشد. در غیر این صورت و به روال عادی چنین جرم های سنگینی، پلیس آگاهی به هر روال قانونی و غیر قانونی، تکلیف کار را قبل از جلسه دادگاه روشن می کند: کاری با مجرم می کند که از بدو تولدش، همه خاطرات شیرخوارگی هم یادش بیاید، چه رسد به بازسازی صحنه جرم. به باور شخصی من، چه بهتر بود اگر نویسنده وارد بحث قسامه نمی شد، چیزی از ارزش ذاتی داستان هم کم نمی شد و تعدد روایت سه بازیگر از ماجرا و سرنوشت جلسه دادرسی به ذهن تماشاگر سپرده می شد. با پایان فعلی نمایش، با اجرای قسامه، مجرم اصلی از عقوبت کارش، صرف نظر از مباحث حقوق بشری راجع به قصاص، می گریزد و ذهن عدالت خواه تماشاگر ارضا نمی شود.
کار جذابی بود و بازی بازیگرها و حرف زدنشون بسیار قابل باور. تکه کلام ها و دیالوگ ها جوری بود که اکثرا یادم رفت که دارم یه نمایش میبینم.موسیقی کار هم جذاب بود.کسی میتونه اسم قطعاتی که پخش شد رو بگه؟
امیر مسعود و فرشته این را خواندند
لیلا مظاهری، بهاره خالقی و امیر عسگرزاده این را دوست دارند


- Dolls, Dark lunacy

- Intro - The gates of hell, Dawn of a dark age

- Mouvement Introductif, Yann Tiersen
۰۳ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید