در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش فالومی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:36:49
امکان خرید پایان یافته
۲۶ مرداد تا ۳۰ شهریور ۱۳۹۶
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
چارلز سیدلی رییس میان سال و خشک مغزِ یک شرکت حسابداری ست. او که در روابط زناشویی خویش با بلیندا همسر جوانش دچار مشکلات و تردید های جدی شده و زندگی خود را در معرض فروپاشی می بیند، ناچار می شود برای آگاه شدن از دلایلِ رفتارهایِ ناسازگارانه همسرش و زیر نظر داشتنِ رفت و آمدهایِ وی کارآگاهی خصوصی استخدام کند. جولیان کریستوفورو کارگاه عجیب و غریبی که پرونده را در دست می گیرد خود سبب ساز اتفاقات جذاب دیگری در داستان نمایش و در رابطه ی بین این زوج می شود ...

یادداشت کارگردان:
"سلام بر اهالیِ محترم و هنردوست تیوال؛
گروه تیاتر بیستون افتخار دارد پس از همراهی پرشور و به یادماندنی شما با نمایش "ناگهان پیت حلبی"، در هر دو اجرای دی٩٣ (باشگاه دانشجویان تالار مولوی) و فروردین ٩٥ (سنگلج) که باعث شد آن نمایش به عنوان پرتماشاگرترین نمایش سال ٩٥ سنگلج معرفی شود، با نمایشی تازه در خدمت شما عزیزان باشد. سعی و هدفِ ما در تولید و ارایه ی این کمدیِ تازه (فالو می) ارایه یِ یک نمایشِ باکیفیت، دیدنی و جذاب به شما مخاطبان عزیز است و این بار هم امیدواریم با همراهی شما اجراهای باشکوهی را در کنار هم پشت سر بگذاریم. پاینده باشید و به امید دیدار ...

 

با توجه به اینکه اجرا راس ساعت ۱۹:۳۰ آغاز می‌گردد و پس از آن درهای سالن بسته خواهند شد، خواهشمند است حتماً نیم ساعت قبل از اجرا در سالن حضور داشته باشید.

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.
سبک
کمدی

گزارش تصویری تیوال از نمایش فالومی / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش فالومى / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› «فالو می» دو اجرایی شد

›› استقبال خوب همراه با رضایتمندى تماشاگران و هنرمندان از نمایش «فالو مى»

›› فالومی اثری هشداردهنده است

›› تمدید دوباره‌ی نمایش «فالومی»

›› جلسه‌ نقد و بررسی نمایش «فالو می»

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عقل زنانه در برابر ناعقلانیت
مردانه.
••••••••••••••••••••••••
(محسن خیمه دوز_ منتقد و پژوهشگر)
*
«پیتر شفر» در سال ۱۹۶۲ نمایش‌نامه‌ای می‌نویسد با نام Public Eye مربوط به جدال‌های زن و شوهری که به آستانۀ ویرانی و شک رسیده‌اند. ویرانیِ حسِ زن به مرد، و شکِ آزاردهنده مرد به زن.
زن (بلیندا، با بازی مریم داننده) می‌خواهد مسأله را حل کند (عقلانی فکر می‌کند)، شوهر (چارلز سیدلی، با بازی مسعود میرطاهری) اما می‌خواهد به شکاکیت‌اش جواب بدهد و این کار را قلدرمآبانه و با روش ناظم مدرسه‌ای انجام می‌دهد (ناعقلانی فکر می‌کند).
کاراگاهی خل و چل (جولیان کریستوفورو، با بازی ... دیدن ادامه ›› وحید آقاپور)، مأمور تعقیب زن می‌شود، زن هم به فردی خل و چل رابطه عاطفی پیدا می‌کند.
نقطه‌عطف نمایش، زمان رویارویی هر سه نفر است وقتی که شوهر و زن می‌فهمند این دو «خل و چل» در واقع یک نفرند. اوج طنز و درام در این نمایش‌نامه در همین نقطه است. «پیتر شفر» ۱۰ سال بعد (۱۹۷۲) همین نمایش‌نامه را با نام Follow Me به یک فیلم سینمایی تبدیل کرد که آن را «کارول رید» کارگردانی کرد.
نام اجرای فعلی این نمایش در تالار مولوی (به کارگردانی کورش سلیمانی) از نام سینمایی‌اش گرفته شده که گویا جذابیّت و معنایِ امروزین‌اش بیشتر است.
نمایش «فالو می» جدا از این که متن خوبی را برای اجرا انتخاب کرده، از بازیگران خوب، طراحی صحنه خوب، طراحی لباس خوب و طراحی نور خوب هم برخوردار است.
نمایش موفق شده طنزِ درونیِ متن را بدون درافتادن به دامِ لودگیِ بازارپسند و عامه‌پسند به صحنه بیاورد. و این از ویژگی‌های این نمایش است که در آشفته‌بازازِ تاترِ امروزِ ایران، یک امتیاز محسوب می‌شود.
در انتها، این راه‌حلِ ابداعیِ «پیتر شفر» است که از زبانِ «کاراگاه»، ولی در راستای «عقلِ زنانه»، موفق به حل مسأله زن و شوهر می‌شود. راه‌حلی به ظاهر طنز و آیرونیک، ولی در محتوا عقلانی، انسانی و راه‌گشا.
با آن‌که از متن اصلیِ نمایش‌نامه، بخش‌هایی حذف شده، اما این حذف، نه تنها به اجرای نمایش لطمه‌ای نزده بلکه آن را طوری خلاصه کرده که درام برای بیننده ایرانی و معاصر، دیدنی‌تر شده است.
**
مینا &۱۲، مهرداد کیا و پرند محمدی این را خواندند
آذین حجازی و کورش سلیمانی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت منصور ضابطیان، روزنامه نگار، نویسنده، کارگردان و مجری؛

بعد از مدت ها با یک کمدى شریف مواجه شدم که نه شوخى هاى جنسى داشت و نه سعى مى کرد با تکه انداختن هاى سیاسى روز دل تماشاچى را به دست آورد. یک کار ساده و بى ادعا با متن درجه یک، کارگردانى روان و بازى هاى دلنشین ... اگر تا پایان هفته فرصت دارید تماشایش را به شدت توصیه مى کنم ...
یادداشت نویسنده، مجرى و شاعرِ طنزنویس برجسته رضا رفیع:
مرا دنبال کنید تا از شک به یقین برسید!
در هیاهوی اینستاگرامی چهره ها برای جمع آوری انواع و اقسام فالورهای ریز و درشت از اقصی نقاط عالم فانی برای افزودن بر "دنبال کننده ها"ی باقی و قیافه گرفتن در فضای مجازی،کاین منم طاووس فالومی شده(!)؛ و در این غوغا که کس، کس را نپرسد - و - من از پیرمغان منّت پذیرم...؛فرصتی و فراغتی پیش آمد تا به دعوت دوست خوبم "کوروش سلیمانی"هنرمند و بازیگر سینما و تلویزیون، در یک عصر پنجشنبه که خیالم راحت بود شبش برنامه زنده "منبع موثق" ندارم؛ در تالار مولوی بی تابلو و فرورفته در بدنه کلینیک دانشگاه تهران(که به خاطر پیدا کردنش، دی شیخ با چراغ، همی گشت گرد شهر!)، به تماشای نمایشی به نام "فالو می" بنشینم که خودش آن را کارگردانی کرده بود. یک کار طنزآمیز شسته رفته و پخته و یکدست؛ بی هیچ افاضه و ادعای روشنفکری(یا به تعبیر بدی، آروغ روشنفکری!).
متن ترجمه شده، بسیار راحت و روان و پالوده، و بازی هایی قشنگ و قوی که سرجمع، تئاتری تماشایی و دلنشین را فراروی مخاطب قرار می داد.
یک اثر کمیک سالم و مبتنی بر طنز موقعیت و کلام که به نرمی و آرامی شروع و با یک شیب ملایم، پررنگ و پرملات می شد. متن و مطلب در عین سادگی موضوع که با یک "شک" شروع می شد، دارای لایه های موازی و درونی بود که بر ژرفای محتوایی کار، می افزود. مردی که بسیار زن زیبایش را دوست می دارد و ... دیدن ادامه ›› با دلش او را و لحظه های مربوط به او را "دنبال می کند"؛ با یک تردید آشوبگر به هم می ریزد. شک در این که نکند علت سردی همسرش، حضور رقیبی دیگر باشد که به هم گره خورده اند. پس کارآگاهی را استخدام می کند تا قدم به قدم، او را "دنبال کند". و این شک، خوره روح و روان مرد می شود.
آنقدر کارآگاه، سوژه را(همسر مرد را)، سایه به سایه "دنبال می کند" که کم کم زن، دوستدار او و حضور پیگیرش می شود. عاشق همین دنبال کردن او!..
کل داستان را لو نمی دهم که انگیزه ای بماند برای تماشای کار؛ اما همین قدر ادامه می دهم و پرونده را می بندم، که در پایان ماجرا، مشخص می شود که چقدر گاهی شک های ما بی پایه و بیخود است. شک هایی مبتنی و متکی بر تصورات و توهمات خودمان که می خواهیم همه چیز را فقط از دریچه تفکرات و تصورات و پیش داوری های خود قضاوت کنیم.
مردی به نامزدش گفت: عزیزم سارا؛ تو بسیار به من شک داری و هی بیخود به من گیر می دهی!... نامزدش گفت: ولی من که سارا نیستم!... مرد خندید و گفت: بفرما... نگفتم الکی شک می کنی و گیر میدی!

رضا رفیع