در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بداهه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:03:30
امکان خرید پایان یافته
۱۸ مهر تا ۲۲ آبان ۱۳۹۸
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰، ۶۰,۰۰۰ و ۹۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
بخش اصلی: ۸۰.۰۰۰ تومان (ردیف یک تا پنج، ۹۰.۰۰۰ تومان)
صندلی‌های کنار سالن: ۶۰.۰۰۰ تومان
از یکشنبه ۱۹ آبان
بخش اصلی: ۸۰.۰۰۰ تومان (از ردیف یک تا هفت، ۹۰.۰۰۰ تومان)
صندلی‌های کنار سالن: ۶۰.۰۰۰ تومان
[این نمایش خلاصه نمی شود.]

اخبار

›› یادداشت مهدی یزدانی خرم بر نمایش «بداهه»

›› یک بازی شیرین با تماشاگر

›› مخاطبان «بداهه» رای می‌دهند

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سبک نو و متفاوت و جسورانه ای بود ولی می تونست خیلی بهتر در اجرا بیاد. به نظر حس بداهه بودن واقعا القا نمیشد و بنظر از قبل پیش طراحی شده بود. ولی دکور متنوع و جذابی داشت.
امیر مسعود و سپهر این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

یادداشت درباره تئاتر بداهه به کارگردانی آروند دشت آرای چاپ شده در روزنامه سازندگی مورخ 1398.08.19
نویسنده یادداشت : مریم تاواتاو

پنج زوج در دو بازۀ پنج دقیقه ای فرصت دارند تا موضوعی را که به آنها گفته می شود، بازی کنند . موضوع هر مرحله ، یک برهه خاص از زندگی مشترک را در برمی گیرد .کلیت ماجرا ، پیرامون ازدواج و بیان مراحل مختلف آن است . کارگردان بعد از بیان موضوع هرگروه، در فواصل آماده شدن بازیگران، سوالاتی را از تماشاگران می پرسد. خلاقیت، هوش و هنر بازیگران است که باید در عرض یک دقیقه ،داستانی بسازند و در عرض پنج دقیقه به مخاطب عرضه کنند.
این که گروه نمایشی واقعا به صورت بداهۀ محض، روی صحنه حاضر شده اند و یا کل مراحل اجرا را از قبل تمرین کرده اند ، تنها موضوع موردبحث نیست ."بداهه" از متفاوت ترین تئاترهای درحال اجراست . وقتی بازیگران یک نمایش، روی صحنه از خود حرکتی نشان دهندکه به منزلۀ آگاهی آن ها از حضور تماشاگر باشد، اصطلاحا دیوار چهارم در تیاتر، شکسته شده است؛ در این حالت ،حتی مشارکت تماشاگران در بازی نیز می تواند اتفاق بیفتد .در یک نگاه کلی، شکستن این دیوار ... دیدن ادامه ›› و واردکردن تماشاگر به صورت مستقیم به نمایش، کار آسانی نیست و نیازمند تسلط و مدیریت صحنه می باشد . نمایش "بداهه " از این جهت در یک اقدام جسورانه از همان ابتدا با درگیرکردن تماشاگر نشان داد از ورود به فرم های دشوارترِ اجرایِ تیاتر ،ترسی ندارد. در اینجا نوع بیان روایت و مداخله کارگردان ، همگی نوعی ساختارشکنی محسوب می شود. البته که حضور گروه های متفاوت تر تئاتری که سعی در ایجاد تنوع در ارائه هنر خود دارند , تلاشی قابل ستایش است ؛اگرچه این ساختارشکنی همچون هوای تازه در اجرای تیاتر محسوب می شود اما در صورت دقت نکردن به جزییات و ظرایف، منجر به ریزش مخاطب می گردد .در کلیت ، بداهه پردازی به خلاقیتی ماورای میزان خلاقیت ِمعمولِ دیده شده در سایر اجراها نیازمند است تا مخاطب در مسیر اصلی کلیت ماجرا قرار بگیرد و از آن منحرف نشود ؛چرا که خطر ضعف بازی می تواند حس و حال نمایش را کم کرده و ریتم اجرا را ناهماهنگ کند .بداهه گویی باید به صورت غیرمنتظره ،غافلگیری بسازد و این ویژگی به توانایی بازیگر در ساخت شخصیت در بستر موضوعِ ارائه شده ،بستگی دارد . موفقیت در چنین اجراهایی مستقیما به میزان خلاقیت ، متصل است چرا که مواردی هم چون ابداع دیالوگ و جلوه های نمایشی ، در ترکیب با تخیل بازیگر ، مهارتی خاص ایجاد می کند که اگر چاشنیِ آگاهی از موضوع در زمانی پیش از اجرا ، به کار اضافه گردد و مخاطب متوجه شود که همه چیز از پیش تعیین شده ، کل اجرا تلاشی بی فایده خواهد بود ؛ چون هدف ، ارائه تصویری از جهان فکری بازیگر و نحوه مقابلۀ او با مسائل است. بدین معنا که خلق موضوعات توسط بازیگر و براساس انباشت ذهنی و تجربیات گذشته ، اجرا را پیش می برد و اینجاست که ویژگی هایی همچون سرعت انتقال ، گفتار و حرکت بازیگران بیشتر به چشم می آید. مخاطب در بداهه پردازی با اندیشه و احساس بازیگر آشنا می شود و عکس العمل برانگیخته شدۀ او را در موقعیت می بیند و از این طریق با او همراه می شود و همذات پنداری می کند.
در اجرای کنونی از بین پنج گروه برخی توانستند از پسِ افزودن خلاقیت به موضوع و ارانه نوآورانه بربیایند . ستاره پسیانی و سهیل مستجابیان بهترین بازی خود را ارائه دادند؛ آن قدر باورپذیر که نمی توان درگیر شدن ایشان با نقش را نادیده گرفت . کاظم سیاحی با استفاده از وسایل موجود در صحنه ، دکور بهتری به اجرای خود افزود و در جاهایی با سکوت و تنها از طریق میمیک صورت ، از پسِ انتقال موضوع برآمد. مارین ون هولک بازیگر هلندی این اجرا که در کنار تسلطش به زبان فارسی ، توانسته ارائۀ جالبی از نقش مادر داشته باشد ؛ او حرکت به اجرا اضافه کرده و با افزودنِ صدای بچه و بیان دغدغه های انسانی ، سعی کرده از تمام پتانسیل استفاده کند تا مفهوم را اجرا کند و مخاطب ، دغدغه عاطفی ترِ ماجرا را درک کند .
در مجموع در میان اسامی بازیگران " بداهه " تقریبا ترکیبی از حرفه ای های معروف تیاتر به چشم می خورد اما نبود متن کامل باعث شد برخی گروهها نتوانند از پسِ اجرای مناسب بربیابند . همان طور که موسیقی کار در نوع خودش عالی بود اما به تناسبِ اجرای فعلی "بداهه" نبود . از طرفی در بدو ورود به سالن ، مخاطب خود را در برابر طراحی صحنه جالب , وسیع و متنوعی می بیند که کاملا براساس هدف بداهه گویی چیده شده است و هر گروه می توانسته براساس سطح سلیقه و در جهت باورپذیری نقش از وسایل موجود بهره بگیرد.یقینا از این دکور می شد استفاده بیشتری شود اگر متن قوی تری وجود داشت .
تغییر ناگهانی حال و هوای پایان نمایش در جهت ارتباط دادن مراحل مختلف ازدواج به دلیل وجود همان نگاه شعارگونه ، چندان قابل باور نیست.این چرخش ناگهانی حتی اگر به قیمت پیوند سطوح مختلف قبلی با احتمال پذیرش کمتری روبرو خواهد شد . لااقل به بروز چند کشکمش مرتبط تر و کاشتن بذرهای قبلی احتیاج است تا در این مرحله بتوان آن بذرها را برداشت کرد و نتیجۀ این ترکیب برای تماشاگر ، شگفت انگیز باشد .البته وجود کمی چاشنی درام در انتهای نمایش ، می تواند تاثیرگذاری کل اجرا را بیشتر کند اما چگونگی وارد کردن درام نیز نکته قابل توجهی است .
از طرفی دست گذاشتن روی تحلیل یک موضوع اجتماعی یعنی ازدواج و مراحل آن، راه رفتن روی لبه تیغ است ؛ چرا که به راحتی می توان گرفتار شعارزدگی شد و روایتی قابل توجه تر خواهد بود که در آن افراط و تفریطی صورت نگرفته باشد . البته قرار دادنِ متنی همچون نمایش بداهه، درچارچوب بی طرفی ، آن قدر دشوار است که گاه مسیر فراموش می شود . از سوی دیگر نسخه ای جهان شمول برای بیانِ راهکار در زمینه مسایل زندگی مشترک و موضوعات پیرامونِ آن ، وجود ندارد ؛ پس نمی توان با نگاهی مطلق و یکسویه ، قضاوتی از یک وضعیت را با صدای بلند بیان کرد .البته در دغدغه مندی کارگردان نمایش " بداهه " نسبت به انتخاب چنین موضوعی و بیان مسائلی هم چون مهاجرت ، جنگ و اقتصاد، شکی نیست اما نوع ارائه تیاتر به نوعی که در درۀ شعارزدگی نیفتد، آن قدر دارای اهمیت است که نمی توان نسبت به آن بی اعتنا بود ؛چون در بطن مساله ازدواج و از دیدگاه جامعه شناسانه ، تنگناهایی جذاب وجود دارد که با پرداخت و یک پایان بندی که شعارگونه نباشد به موفقیت می رسد .
شاید می شد سوالات کارگردان و واکنش نسبت به جواب هایی که از تماشاچیان می شنید ،بیشتر در جریان اصلی داستان قرار بگیرد . دقیقا زمان پرسش و پاسخ از تماشاگرانی که اتفاقی انتخاب شده اند و هر یک جواب های مخصوص به خود را داشته اند ، ساده ترین شبیه سازی از موقعیت بداهه گویی است که می توان از چنین فرصتی در جریان مسیر اصلی نمایش و باورپذیری موقعیت بداهه ، استفاده نمود.
در مجموع ، " بداهه " نمایشی است متفاوت که سعی کرده با اجرای متمایزتر خود و بهره گیری از عناصر صحنه همچون نور و دکور جذاب ، در راستای جلبِ توجه مخاطب، آن هم در قالبی جدیدتر ،قدم بردارد. با توجه به تعدد بازیگران این نمایش یقینا مخاطب شاهد بازی مناسب حداقل چند گروه خواهد بود و نوع متفاوت اجرای آن را به آسانی از یاد نخواهد برد .

فائقه معتمدی، Elham و mohammad sadat این را خواندند
mahaya، زینب.ج، رضا تهوری و فاضله علیشاه این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
می گن انسان در لحظه‌ی آخر قبل مرگ حسرت کارهای مورد علاقه و نکرده را خواهد خورد. اگر بتونید لحظه‌ی آخر قبل مرگ رو الان ببینید چه احساسی خواهید داشت؟
و باز اگر بتونید تمام مراحل زندگیتون رو در سنین مختلف با هم ببینید چطور؟

از طرفی می دونستید اگر یک شخص به مدت چند دقیقه به آیینه نگاه کنه و خودش رو ببینه دچار توهم می شه؟

حالا شما تصور کنید نمایش(تئاتر) «بداهه» حکم آیینه ای رو داشت که زندگیمون رو در 90 دقیقه خلاصه کرده بود.

این نمایش شامل 5 اپیزود مجزا بود که در هر اپیزود یک زوج روبه روی هم قرار می گرفتند و کارگردان یک خط داستانی برایشان تعریف می کرد به همراه ... دیدن ادامه ›› یک چالش و تنگنا و بازیگران باید آن را اجرا می کردند. از جوانی الی پیری.

و در نهایت درگیری و مواجهه تمام زوجین که هر کدام نماینده یک مقطع سنی بودند و در مورد انتخاب ها و تصمیماتی که گرفته بودند و با هم به جدل می پرداختند.