فیلم "ایرو" را ببینید!
ایرو درخشش سینمای ایران است.
اگر فیلم های پیش از این، از دید من، امتیاز 5 گرفته اند، ایرو بی رقیب 10 می گیرد
... دیدن ادامه ››
و در سکوت خبری، بر قله ی سینمای ایران می ایستد.
خلوص هنر را در ایرو می توان به تماشا نشست. روح عباس کیارستمی به خود خواهد بالید اگر بتواند به تماشای ایرو بنشیند.
فیلم پلان - سکانس هایی است که هر یک به تنهایی، شاه بیت غزل هستند.
بازی نور و ظلمت، نمادی از وضعیت پیرمرد در ظلمات جامعه، به زیبایی اجرا شده است. پیرمرد بازی نمی کند، فیلم را زندگی می کند. حین تماشا، یکسر در حیرت بودم که نسبت کارگردان و بازیگر این فیلم چطور تعریف شده است.
"ایرو" به واسطه ی خلاقیت بالای کارگردان، از تیغ ممیزی جسته است! امیدوارم آنان هیچ وقت، نوشته ی ناچیز مرا در تیوال نخوانند! مبادا که خدای ناکرده آگاه شوند.
ایرو را در سکوت تماشاگران نیامده به سینما تماشا کردم. ای کاش مردم هنردوست ایران لحظه ی ناب خلق هنر را دریابند، به سینما بیایند و ببینند!
ایرو، فریاد تظلم ایرانی است در سکوت شبانگاهی کوه مستبد خاموش که جز بازگشت پژواک خود، نتیجه ای در پی ندارد.
ایرو سوگ سیاووش است، خاموش گریستن.
ایرو در آب چشمه شستن تن مصلوب مسیح است؛ کفن سپید بر تن خفته کردن سهراب است، شبانه به آغوش خاک سپردن قهرمان است؛ آنچنان که در این زمانه، رسم چنین باشد و حکم روزگار که: تنها شبانگاهان باید چنین کرد، بی ناله و زاری، بی تضرع که نشانه ی خفت باشد؛ آنان که رفتند، رفتند تا تنها "سخن بگویند"!
ایرو سنگ روی سنگ چیدن است، بکر طبیعت خشن ایران است، دشت پر چمنش، بره گم شده اش، کودک بی مادرش، پدر سردش.
ایرو نبرد نور و تاریکی است.
ایرو چیدمان صحنه ندارد، در چیدمان صحنه غرق شدن است. نورپردازی ندارد، در نور غرق شدن است، بازی ندارد، زندگی کردن است.
ایرو شعر است، پلان سکانس ها ابیاتش.
ایرو ...