اگر ادبیات نمایشی جهان شکسپیر و چخوف دارد . ادبیات نمایشی ایران هم بهرام بیضایی دارد . صحنه های نمایش ایران محروم مانده از حضورش ولی آیندگان سیراب خواهند شد از ثمره تحقیق و پژوهش این سالهای استاد
شاید در این روزگار وظیفه هنرمندان بزرگ تئاتر اجرا ها و خوانش های جدید از آثار بهرام بیضایی باشه و نمایان کردن بدایع هنر بیضایی ولی افسوس که کمتر شاهد این اتفاق هستیم و از تمجید لفظی فراتر نمی رویم
شاید خواندن بوستان و گلستان و شاهنامه امروزه سخت و دشوار شده چه برسد به نامه های خاقانی و غزل های بیدل دهلوی . چه باید کرد که روز به روز دایره واژگانمان تنگتر و تنگتر میشود .و از ادبیات کهن فاصله می گیریم
حال آرش اشاداد به همراه گروهی منسجم با پشتکار و علاقه ای وافر متنی فوق العاده از استاد بهرام بیضایی را عاشقانه به صحنه برده .(بیضایی یعنی انتقال تفکر ، دانش و آگاهی به ذهن های آماده و پویا جامعه و نسل جوان)
بندار بیدخش نماد علم و دانشیست که از ترس انتشار و گسترس در سطوح جامعه توسط جم که ثمره ها برده از این علم به زندان افتاده و جم از ترس اینکه این دانش که سالها چراغ راهش بود بر دست رقیبان و دشمنان بیفتد بفکر خاموشی ابدی چراغ علم
... دیدن ادامه ››
و دانش هست
ترکیب سیاه و سفید ، نور و تاریکی و تقسیم دیالوگهای جم و بندار میان دو بازیگر سیاه پوش و سفید پوش جذابیات و گیرایی اجرا را دوچندان می کند و ملموستر تا سخنان نغز بیضایی در جان و دلمان نفوذ کند و تکانمان دهد
شاید ما هم در درونمان (جم سیاه پوش ) خفته و هرزگاهی ما را ترغیب می کند به اسارت (بنداربیدخش سفید پوش)
شاید تا بوده همین بوده و عاقبت بندار اسارت و مرگ باشد . ..ولی افسوس با مرگ بندار ، جام هم میشکند و جم هم شیشه عمرش شکسته و به دست خود هیچ میشود
-فردا روز پایانی اجراست . دست مریزاد و خدا قوت به تک تک اعضای گروه . به هنرنمایی فوق العاده بازیگران با بیانی گیرا و قدرتمند
دست مریزاد به ایده ها و خلاقیات های آرش اشاداد
حتما در آینده تئاتر ایران شاهد آثار فاخر این گروه جوان خواهیم بود به امید دیدار دوبارتان با فکر و هنر و خلاقیات متعالی
پاینده باشید و استوار