در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خاموشخانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:29:18
امکان خرید پایان یافته
۰۴ آبان تا ۰۲ آذر ۱۳۹۷
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
بنیامین و شیوا پنج سال است در کمپ پناه جوها زندگی می کنند، کارهای نهایی اقامت آنها در حال انجام است. شخصی به نام گل بهاری قرار است کارهای آنها را به سرانجام برساندو ...

اجراشده در:
مرکز تیاتر دونزدورف/ آلمان /می 2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر برایتون/ انگلستان/ می 2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر رجاینا/ کانادا/ جولای 2018
بخش آف جشنواره بین‌المللی تیاتر اوینیون/ فرانسه/ جولای2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر فرینج هلیفکس/ کانادا/ اکتبر 2018
دعوت‌شده برای اجرا در:
جشنواره بین‌المللی تیاتر ادینبورگ/ اسکاتلند/ فوریه 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر فرینج ادلاید/ استرالیا/ فوریه 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر ولتن/ بلژیک/ می 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر ونکوور/ کانادا /اوت 2019

ردیف های ۹ و ۱۰ دید کمتری نسبت به بالانویس فارسی اجرا دارند.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

اخبار

›› «خاموشخانه» در هفته افتتاحیه جشنواره بین‌المللی تئاتر ادینبرو اجرا می‌شود

›› مهدی مشهور: گویی نجات دهنده ای نیست و در تاریکی مطلق هستیم

›› تقدیر ویژه بینال لیورپول از یک نمایش ایرانی

ویدیوها

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در پناهگاهی انتزاعی، که هر چه در آن رخ می‌دهد به زبانی بیگانه برای دیگری ترجمه (ن)می‌شود. انگار همه چیز از این فضا حذف شده باشد. نمایش گویی در ... دیدن ادامه ›› یک خلاء اجرا می‌شود، فضایی که انگار بدون پنجره و بدون تابش نور است، و هیچ جایی بیرونِ خودش ندارد. بازی‌ها در سکوت عجیبی که دارند، و با حرکاتی که به حرکات ارواح می‌مانند، این فضای تهی را تکمیل می‌کنند. با این حال، نمایش در سکوت خودش به زبانی رسیده که تأمل‌انگیز است.
نگاه منتقد انگلیسی به نمایش «خاموشخانه»
خاموشخانه، بیانیه‌ای درباره پیامدهای جنگ به عنوان خطرات ناشی از زندگی غیرقابل تحمل و بی‌اعتبار به شکل ... دیدن ادامه ›› بالقوه و ماهیت سمی سوءظن است.



نگاه منتقد انگلیسی به نمایش «خاموشخانه»

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نمایش «خاموشخانه» به کارگردانی مهدی مشهور چندی است در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. نمایشی که پیشتر در جشنواره برایتون روی صحنه رفته بود و موفق به جلب نظر مخاطبان اروپایی شده بود. به همین بهانه فرصت را مغتنم شمرده تا یادداشتی را منتشر کنیم که در جریان جشنواره پیرامون این نمایش نگاشته شده است.

این مقاله در 31 می امسال به قلم هیتر بنگال نوشته و در سایت فرینج‌ریویو منتشر شده است.

***

هیچ چیز چنان دردناک نیست که رازی در نگاهی ساده پنهان شده باشد و «خاموشخانه» رازی در دل خود دارد که با طبیعت پایدار و به آرامی سنجیده آب به واسطه سنگ بازتاب می‌یابد. از تئاتر سایه ایران، این تریلر احساسی وروانشناختی، فرم را دوباره تعریف می‌کند، همانطور که تاثیر مخرب کلمات ناگفته و ناتوانی زشت ملالت بی‌رحم را جستجو می‌کند.

بنیامین و شیوا در چرخه‌ای از روزمرگی اسیر شده‌اند. زندگی آنان متوقف شده است بدان سبب که از شهروندی آنان انتظار می‌رود. با صحنه‌پردازی مینمال، ما شاهد یکنواختی زندگی، تهیه روزانه غذا، سکوت بین دو بازیگر می‌شویم که به واسطه صدای فراگیر خلق شده از چیز خارج از دید مخاطب نقطه‌گذاری می‌شود. همانطور که سروصدای ظروف آشپزخانه، بشقاب‌ها و کارد و چنگال‌های فلزی را می‌شنویم. در تلاش برای فرار از بی‌قیدوشرطی شرایط خود، بنیامین و شیوا هر دو هدفون به گوش، همواره همراه با بنیامین متصل به جهان دیگری هستند، جایی که بنیامین در آن با تقلایهای واگنر زندگی می‌کند، در حالی که شیوا، همسر باردارش با سیم هدفون، بدون اتصالی غذا آماده می‌کند. اشاره‌ای به قیاس آزادی او. با اینکه آنان از لحاظ فیزیکی، با دستی ملایم در پس یک لبخند با یکدیگر وصل‌اند، یک واژه تشویقی زمزمه شده در پی احساس حرکت کودک، هر تلاشی برای گفتگو و ارتباط را متوقف می‌کند.

مانند تصور انسان از آسیب‌ حرکتی مکرر، خاموشخانه تخریب کند و دردناک رابطه آنان را می‌بیند. به واسطه تکرار روزمرگی می‌بینیم که فروپاشی صمیمیت آنها جایگزین لطافت آرامی می‌شود که جریان پنهانی شدیدی از حسادت را به همراه دارد. بنیامین اثباتی و و شیوا مکی‌نیا شخصیت‌های خود را با شدت و ظرافتی رنگ‌آمیزی می‌کنند که تماشا اثر را نفس گیر می‌کند، با حرکات پویایی که در سکوت، یک نگاه، یک لبخند محوکننده، یک ضربه، آشنایی یک زوج در کنار هم، هر حرکت دیگر، واکنش به یک نقض کوچک و لحظات ضعف را پیش‌بینی می‌کند، برای مخاطبان آشکار می‌کند؛ اما از شخصیت‌ها پنهان می‌ماند.



خاموشخانه، بیانیه‌ای درباره پیامدهای جنگ به عنوان خطرات ناشی از زندگی غیرقابل تحمل و بی‌اعتبار به شکل بالقوه و ماهیت سمی سوءظن است. به واسطه تئاتر فیزیکال والا و یاری جسته از سمبولیسم متفکر، داستان در ملالت دل‌شکسته‌ای، اثر ناخوشایند و گیج‌کننده‌ای را آشکار می‌کند. فروپاشی رابطه‌ای را می‌بیند که در جزئیات دقیق به نمایش گذاشته شده است. قدرت و تأثیر بیرونی ز‌خمی شده جنگ و مادی‌گرایی درکی زیبا و فاجعه‌آمیز است؛ چراکه بنیامین و شیوا به شکل فزاینده‌ای موارد آسیب‌زایی از آجیل و پیچ‌ها تا تلفن‌های همراه و آرایش کردن «مصرف» می‌کنند، با یک غذا نهایی گلوله‌ها پایان می‌دهند. دنیایی که ما همانند بنیامین فقط به شکل دست دوم تجربه می‌کنیم، نقطه‌ای از تضاد که تنش رو به فزونی را می‌آفریند؛ زیرا بنیامین احساس می‌کند خارج از کنترل زندگی خویش است. همانطور که نمایشنامه ادامه می‌یابد، این تأثیرات بر فضایی هجوم می‌برند و آن را اشغال می‌کند، یک درهم‌ریختگی از آشوب بصری که سراسر صحنه را پر می‌کند و خانه کوچک پناهجو غرق می‌شودکه در آن بنیامین و شیوا باید وجود داشته باشند. لحظات زودگذر اندکی از مکالمه زدایش تنها سیگنال ایرفون تضمین می‌شود، یک ارائه سمبولیستی از عدم‌ارتباط و پنداشت، به عنوان زوجی درگیر حفظ مکالمهو با مطرح کردن پرسشی، ایرفون پیش از شنیدن هر پاسخی جابه‌جا می‌شود، خشمگینانه ارتباط کامل رد می‌شود.

قدم‌ها آهسته است؛ اما تنش عمدی و عاطفی که این دو بازیگر ایجاد می‌کنند، یک کلاس استادانه در حوزه زبان بدن و ارتباطات تئاتری است. ناتوانی در ارتباط صحیح و یا حتی به اشتراک گذاشتن چند لحظه از فشارهای واگنر، به زیبایی در برابر مکالمه فیزیکی بین بنیامین و شیوا کنار هم گذاشته می‌شود، همانطور که می‌بینیم، این دو نفر فضای کوچکی را اشغال می‌کنند، روزمرگی را با تنوعی اندک بازی می‌کنند و در دو جهان کاملاً متفاوت به سر می‌برند. من یک روز مدرن را به یاد می‌آورم، زمان جنگ «مرگ یک فروشنده» آن زمان که بنیامین در تلاش است تا تحریف متناوب شرایط خود را تطبیق دهد تا در نهایت همه آنچه ساخته شده می‌شکند و خراب می‌شود.

بزرگترین تأسف من آن اتس که این نمایش را در اجرای نهایی دیدم؛ چون احساس کردم چیزهای بسیاری است که می‌توانم برای دیدن مجددش خوشحالم کند. لذت‌بخش، عرفانی، ذهنی و خسته‌کننده به لحاظ عاطفی، سالن را در حالی را ترک کردم که شاهد یک نمایش کاملاً هیجان انگیز در سکوت بودم.
Marillion، امیر و شادی اسدپور این را خواندند
محمد لهاک، مهدی (آرش) رزمجو و سین. شین این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب اولین اجرای این کار رو دیدم . با همه احترامی که برای کادر اجرایی و تحسین ابراز شده از طرف فستیوال لیورپول ابراز شده فکر می کنم این فضای نمایشی شاید فقط مخاطب خاص را جذب کند .
امیر، محمد لهاک، مهدی (آرش) رزمجو، r 0 y a و زهره مقدم این را خواندند
نیلوفر ثانی، میترا و Marillion این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید