در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خانه ابری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:28:33
امکان خرید پایان یافته
۲۳ آبان تا ۲۶ آذر ۱۳۹۵
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش خانه ابری (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش خانه ابری (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش خانه ابری / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› ساعت...بچه....هیس

ویدیوها

آواها

 
گفتگوی تیوال با سیامک احصایی و حمید پور آذری (بخش دوم)
ایده آل ترین حالت این است که تماشاگر خانه ابری بگوید این اثر کار دو نفر است
 
گفتگوی تیوال با سیامک احصایی و حمید پور آذری (بخش نخست)
تکرار در این نمایش شروع نیست، رقم زدن وضعیت دیگری می باشد

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امکان خرید سانس های تازه، امروز ۱۵ آذر ماه ساعت ۱۸ فراهم می شود.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امکان خرید بلیت روزهای تازه این نمایش در روز پنج شنبه ۴ آذر ماه ساعت ۱۴ فراهم می شود.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
((مرگ زمان و زبان/زوال رویاها در روزمرگی))
خانه ی ابری، نمایشی کارگاهی است که با پرداخت زیبایی شناسانه ای در سطح فرم و محتوی به مقوله ی روزمرگی و رویاهای نامحقق انسان های تحت انقیاد این شرایط می پردازد.
آدم های نمایش خانه ی ابری، در محیطی شبیه پادگان/کارخانه/زندان محصورند و محکوم به تکرار اموراتی هستند. زنان و مردان صبحگاه برمی خیزند،جای خواب شان بر می چینند، پوتین هایشان را می پوشند و بر سر خط تولید صنعتی تمام روز کار می کنند در حالی که رادیویی اخبار برایشان پخش می کند.
هر کدام از آنها به ظاهر تمایزاتی در شخصیت و خواسته هایشان دارند اما در نهایت تحت شرایط مشترک روزمره در بی تفاوتی نسبت به وضع موجود و تکرار شوندگی ،همسان هستند و به فردیت اصیل و نجات دهنده ای دست نمی یابند.
در ظاهر ناظری تحت عنوان فرمانده/کارفرما/زندانبان از بالا بر آنها حکمرانی نمی کند. به نظر می رسد این آدم ها تمامی دستورات، فرمان ها و ضوابط را درونی کرده اند و به طور اتوماتیک از آنها تبعیت می کنند و در چهارچوب آن عمل می نمایند.حتی در مواردی یکدیگر را از چیزهایی منع و سانسور می کنند..مثلا از همان ابتدا طرح موضوع "زمان"،جز خطوط قرمز بوده است.این آدمها برده های نظام تولید سرمایه دارانه و مصرف گرایی هستند که میان مایگی،عدم پرسشگری،تن دادن مکانیکی به روزمرگی(وضعیت موجود) جزو ارکان هستی شناختی اش تلقی می شود.
شاید ادراک زمان و نگرانی از گذر آن تهدیدی مرگباری برای آفت روزمرگی ... دیدن ادامه ›› است چه بسا این آگاهی ، افراد را به برخواستن بر علیه وضع موجود ترغیب می نماید بنابراین بایستی به طور سیستماتیک تابو تلقی شود !!
به زودی نقش رسانه (رادیو) و خبرهای تکرارشونده اش بر خلاف نقش حقیقی آن(اطلاع رسانی و آگاهی بخشی) در کنترل و شکل دهی فضای ذهنی و زبان آدم ها و در نهایت مسخ آنها عمل می کند.خوراک تکرار شونده ای که بخش هایی از گفتار روزمره ی آحاد جامعه را شکل می دهد و البته جنبه ی هشدار دهنده و بیدارکننده ای ندارد و توده شنونده صرفا موضوعات پخش شده را بر اساس مذاق خود می تابانند. حتی زمانیکه درباره ی رژیم های فاشیستی مطالبی پخش می شود آنها موضوع را به رژیم غذایی تغییر می دهند .. حرف ها و اطلاعات بی مصرف را طی روز نوشخوار می کنند بدون آنکه به واقعیت و عمق مطالبی که می گویند آگاه باشند و یا زیست شان کرده باشند در ادامه ،تکرار خبرها کم کم به زوال(حذف) و فروپاشی ساختار جملات در سطح زبانی و متعاقبا به اضمحلال ارتباط طبیعی گفتگو بین افراد می انجامد...جامعه ای که مرحله به مرحله به پس رانده می شود، الکن تر و ترسو تر می شود به طوریکه دایره سانسورش به کلمات روزمره ای چون گوشت/رژیم غذایی /نوزاد گسترده تر می شود.
در این بین آدم ها به خرافه ی دخیل بستن چیزهایی که دوست دارند در هنگام خسوف، در پی تحقق آرزوهایشان در پشت حصارهای زنگ زده فلزی به فریب پوسیده ی دیگری واصل می گردند.قطراتی مدام از سقف چکه می کند و تهدید ریختن آوار سقف هر خوابی را به کابوسی بدل می کند .حتی آوای غمگین دخترکی در ماندگاری زیبایی نور مهتاب چاره ساز نیست.
***
خانه ی ابری نمایشی شاعرانه ، زیبا و تلخی است. طراحی خوبی دارد بازیگران مسلط و در هماهنگی با جوهر اثر حرکت وعمل می کنند.دینامیزم اثر البته نیاز به تنوع و ضرب آهنگ بیشتری دارد .استفاده از موسیقی و آواز کارکردی و تاثیر گذار است.صحنه ی رویای ماه و ایستادن آدمها در پشت حصارها بسیار شاعرانه و به یادماندنی است. این نمایش به راحتی می تواند یاد آور تجربه ی شخصی ما باشد از حصار سرد و نامریی روزمرگی و از این رو می تواند بسیار منقلب کننده باشد...
همکاری مشترک آقایان احصایی و پورآذری را به فال نیک می گیریم.
واقعا کار فوق العاده بود..
۰۱ آذر ۱۳۹۵
ابر شیر عزیز سپاس از نوشتار زیبایت،
تحلیلی که از زمان در این نمایش ارائه دادی یادآور بحثی است که آنری برگسون،فیلسوف فرانسوی،در تقابل میان فضا و زمان مطرح می کند.از دید برگسون مفهوم فضا مرتبط است با امور عادت مند،کلیشه ای و روزمره ای که ما در پی تثبیت آن هاییم،حال آن که زمان با شکل دهی به امور نو، و خارج از عرف و عادات روزمره ارتباط دارد.برگسون معتقد است انسان ها «تمایل دارند سیالیت دیرند[استمرار زمان]را فضایی کنند و آن را به یک شکل عمومی ثابت و غیر شخصی فرو بکاهند.ما دیرند را درون مولفه های منفک مجزا می کنیم و دیگر بار این مولفه ها را در یک شکل فضایی همگن حول قرار دادهای زبان "عمومی"سازمان می دهیم که حامل مفاهیمی اند که به شکل گسترده ای به رسمیت شناخته شده اند.برگسون اظهار می دارد که ما افکار «ساده»را دوست داریم و ترجیح می دهیم که بر رسوم و عادات تکیه کنیم.تنوع را با سادگی جایگزین می کنیم و از بدعت موقعیت های تازه چشم می پوشیم».تحلیل برگسون دربردارنده ی گونه ای ارجحیت دادن به زمان به منزله ی عنصری رادیکال در به پرسش گرفتن نظام ها و هنجارهای تثبیت شده ی موجود است.این «سیاست زمان» در ... دیدن ادامه ›› برگسون که دلوز در جلد دوم کتاب های سینمایی خود،زمان-تصویر،بدان می پردازد،شکل دهنده زبانی نو و عادت ستیز است که نمونه های شگرف آن را می توان در میان شاعران بزرگ جهان( فارسی و غیر فارسی زبان) یافت.آن چه کریستوا «انقلاب زبان شاعرانه» می نامید،رفتن به فراسوی نظم بازنمایی و امور عادت مند همیشگی است.در این جاست که معانی کنش سیاسی بسیار گسترده می شود و به حوزه ی ،زمان،زبان، و در یک کلام به همه ی آن چه به سوبژکتیویته مربوط است گسترش می یابد و فوکو در این مورد از یک «هنر خود» سخن می گوید که کل سامانه های قدرت درونی و بیرونی را هدف قرار می دهد تا شیوه هایی نوین از بودن،هم چنان که فوکو از «زیبایی شناسی وجودی» سخن می گوید، را محقق کند...رابطه ی میان هنر،سیاست و زندگی اکنون حوزه های گسترده و در هم تنیده ای را در بر می گیرد که گستره ی مقاومت در برابر گفتارهای کاپیتالیستی و غیره..را به کل امور زندگی بسط داده است...
۰۷ آذر ۱۳۹۵
رفیق فرزانه ام شمس گرانمایه ام ممنونم از این اشتراک نظر آموزنده و عالی ات..
به نکات بسیار درست و تطبیق پذیری در رابطه با این‌نمایش اشاره داشتی... نمی دانیم آیا پدیدآورندگان اثر در مورد بحث برگسون در تقابل میان فضا و زمان چقدر آگاهانه در این اثر عمل کرده اند اما این بحث در مورد نمایش بسیار قابل بحث و کارکردی است .. زمان و پرسش از این مقوله منع می شود به این دلیل که به راستی می تواند به عنوان عنصری رادیکال در به پرسش گرفتن نظام ها و هنجارهای تثبیت شده ی موجود عمل کند...و شاید تداوم عادتمندو کلیشه ای و روزمره حضور در مکان متضمن آن را به پرسش گیرد
درود به حضور پربار و بسیار مفید و فرهیخته ات شمس عزیز
۰۸ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید