در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کلنل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:51:41
از مهر ۱۳۹۶
۱۹:۳۰
بها: ۰ تا ۴۰,۰۰۰ تومان
داستان نمایش «کلنل» در سالهای مشروطه دوم (مشروطه صغیر- استبداد محمد علی شاه قاجار) روایت می‌شود و داستان عزیز، جوان ۳۵ ساله متمول و جاه طلب از خاندان قجر است که به‌دنبال پوشیدن ردای حاکمیت تهران است.

این تیاتر برای افراد بالای ۸ سال مناسب می‌باشد.



›› فروش اینترنتی بلیت در دیگر سایت‌های محترم انجام می‌شود

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

اخبار

›› نمایش «کلنل» در روزهای پایانی دو اجرایی می‌شود

›› نمایش «کلنل» روزهای پایانی هفته دو اجرایی می شود

›› اجازه می‌دهم در تمرینات بازیگر آورده هایش را رو کند

›› چراغ نمایش «کلنل» روشن شد/ قدردانی مدیرکل هنرهای نمایشی از حضور جوانان

›› اجرای نمایش «کلنل» در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر آغاز می‌شود

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ما تماشاچی های خوبی هستیم
(توجه:این مطلب صرفا برای این نمایش، نوشته نشده است و یک درددل کلی از طرف ما تماشاچی ها خطاب به دوستان تاتری و مدیران تاتری می باشد).
-ما تماشاچی های خوبی هستیم چون لااقل ماهی یک میلیون تومان از درامد نه چندان زیاد خودمان را،صرف خرید بلیط می کنیم تا خانوادگی به دیدن تاترهای شما بیاییم...ما همان هایی هستیم که به شوق دیدن کار خوب و بازیگران و خواننده های مورد علاقه مان مشتاقانه در شبهای سرد شهریور ماه در فضای باز کاخ سعد اباد به تماشای تاترهایی مانند شمس پرنده و سی می نشینیم و یخ میزنیم و سرما می خوریم.... صدایمان هم در نمیاید....بله....بله البته میدانیم :هر که طاووس خواهد ،حتما که باید جور هندوستان را هم بکشد.


-اما یک سوال .آیا شما تاتریها که همیشه مارا به حمایت از کارهای فرهنگی تشویق می کنید و میگویید بخشی از سبد هزینه ی خانوار باید صرف امور فرهنگی بشود، رفتار خودتان با ما محترمانه ،اصیل و فرهنگی است؟


-میدانید...ما تماشاچی های خوبی هستیم ،بیش از دو ساعت روی صندلیهای خشک سالنهای تاتر ... دیدن ادامه ›› مینشینیم و ازین پهلو به آن پهلو میشویم ...صدای جیر جیر چوب صندلیها در میاید ولی صدایی از ما در نمیاید!.
-اما شما چی؟شما هم حاضر هستید بر ولع نویسندگی خودتان غلبه کنید و دیالوگهای طولانی و تکراری و کشدار را کوتاه وحذف کنید و با کاهش تایم نمایشنامه ،یک کار شسته و رفته تحویل ما بدهید؟...آیا شما میتوانید سالن را خوب مدیریت کنید؟...آیا فکر مارا نمیکنید که هر چند مشتاقانه همراهی می کنیم ولی از ساعت دوم نمایش هوای سنگین سالن را به سختی استنشاق میکنیم و با کمر خشک شده و دردهای متراکم شده در اندام هایمان تا لحظه ی کف زدن برای شما،صبوری و آبروداری می کنیم!...شماهایی که تا لحظه های آخر ما را در خیابان در هوای سرد و گرم نگه میدارید و اجازه آمدن به سالن انتظار را به ما نمیدهید ....و برای ورود به سالنهایی مانند تالار وحدت و تاتر شهر در صفهای طویل برای نیمساعت مارا سرپا نگه میدارید تا یکی یکی بلیطها را چک بفرمایید ....حتی حاضر نیستید گیت ورودی را بزرگتر کنید و یا دو سه نفری بلیطها رو چک کنید!
-شما آیا با میهمانهای منزل خودتان هم اینگونه برخورد میکنید و آنها را سرپا نگه میدارید؟....شروع تاتر تاخیر دارد؟ملالی نیست، ما درک می کنیم و تحمل می کنیم ولی خب به مهمانهای خود جا و اجازه ی نشستن بدهید؟یک دستگاه ناقابل آبسردکن در سالنها بگذارید!آیا حتما باید نوشیدنیهای ناشناخته ی کافه های شما رو بنوشیم!چرا در سالنهای انتظار نیمکت چوبی نمیگذارید!؟یا چرا هنگام خروج با این حجم زیاد تماشاچی اجازه نمیدهید از درب دوم خارج شویم!.

-واقعا رفتار و لحن خشن کارمندان بداخلاق سالنهای حرفه ای کشور(مانند تاتر شهر و تالار وحدت) برای سریعتر خارج کردن مردم از تنگنای درب خروجی،دور از جان همه ی ما و شما ، با رفتار گله داران روستاهای دور افتاده با گله های گوسفندشان شباهت ندارد!؟!


-ما از کارهای فرهنگی شما همیشه حمایت و این حمایت را اثبات کرده ایم:تا نیمه های شب به سالنهایی مانند فرهنگسرای بهمن و خاوران در محلات سخت رفت و آمد کرده ایم... ولی شما برای سختی نکشیدن ما و حفظ کرامت ما چه کرده اید؟نیمی از صندلیهای حرفه ای ترین سالن کشور(تالار وحدت) شکسته و از رده خارج است ولی شما باز هم برای شبهای بعدی برای آن صندلیها بلیط فروخته اید!(یادم نمیرود یکبار از کف همین صندلی های قرمز به زمین سقوط کرده ام)

-در بیست ،سی سالنی که در عرض ده سال اخیر توسط مدیریت شهرداریی ساخته شده است(که با اینهمه سازندگی در سالن احتمالا به غیر فرهنگی بودن هم متهم است) در قسمت خارج از ظرفیت آنها ،با دادن یک تشکچه مردم را در پله های بین صندلیها می نشانید و فکر این را نمی کنید که در صورت بروز هر گونه خطر ی مانند زمین لرزه و اتش سوزی و با بسته شدن معبر خروج چه بر سر ما تماشاچیها خواهد آمد؟استانداردهای ارگونومی و معماری و اینها پیشکش ،احتمال فاجعه هایی مانند سینما رکس ابادان و پلاسکو را دور از انتظار ندانید .سالن "دا " در یوسف اباد در زیرزمین یک حمام متروکه ی قدیمی تعبیه شده است.

-ما تماشاچی های خوبی هستیم چون با اینکه هنوز ته دلمان منتظر دیدن نمایشهای کلاسیک ، مهیج، قصه گو و مردم پسند و هنرمندانه هستیم ،باز هم از کارهای تجربی و توهم گونه ی شما حمایت میکنیم تا خلاقیت شما شکوفا باقی بماند،پول میدهیم،وقت میگذاریم،به خاطر اسم بازیگران مورد علاقه مان به تماشای تاتری مانند ِ(نمی خواهیم راجع بهش حرف بزنیم) میاییم و علیرغم یاس و تو ذوق خوردگی و حتی حالت تهوع(که خود کارگردان می گوید برای خوش نیامدن تماشاچی عمدا دست به هر اقدامی برای ایجاد آن زده است) تا آخر مودبانه می نشینیم تا شمارا در ایجاد سبک جدیدی که دوست دارید یاری کنیم و شماها را هو نمی کنیم ،غر هم نمیزنیم ،بلیطهای شبهای بعد راهم میخریم.

-ما تماشاچی های خوبی هستیم که حتی وقتی بازیگر ناوارد سینما را که نه صدای قابل شنیدنی دارد و نه میتواند دو تا دیالوگ را سالم پشت سرهم بگوید به تاتر میاورید، باز هم به شوق گرم شدن فضای تاتری کشور،تحملش می کنیم و برایش کف و هورا می کشیم و نقدش نمی کنیم تا تشویق شود و باعث فروش بیشتر شما شود.

-باور کنید ما تماشاچی های خوب و آبروداری هستیم ،اجازه بدهید تا وقتی دست چند نفر را میگیریم و آنها را به سالنهای شما میاوریم تا برای اولین بار آنها را با مقوله ای بنام تاتر آشنا کنیم ،از کرده ی خود پشیمان نشویم!
دوست گرامی ،
باید گفت " جانا سخن از زبان ما می گویی "
بحث بر سر کرامت انسانی است که صد افسوس در زمان و زمانه ی ما گوهر نایابی است ، رفتارهای فردی و اجتماعی ما جماعت به گونه ای است که دیگری ، نه دیگری ( بعنوان یک واحدانسان ) ، بلکه وسیله ای است ، ابزاری است ، راهی است ، نردبانی است ، پلی است و قس علی هذا .
با تاسف بسیار ، محیطهای فرهنگی ما نیز تابعی از کلیت وجودی ماست نه جزیی جدامانده از پارادیم اخلاقی مان ، نکات دقیق مندرج در مطلب محترم و دردآورتان که از وجود دردمندتان بر آمده ، درد دل بسیاری از مخاطبین هنر تاتر نیز هست ، پس از خلق اثر هنری ، ارزشمندترین سرمایه هنرمند ... دیدن ادامه ›› ، مخاطبین هنر هستند که متاسفانه در زمان و زمانه ی ما از کمترین ارزش و جایگاه در نزد متولیان امر برخوردارند .
با عرض احترام و ارادت به متولیان و هنرمندانی که به مردم به دیده ی احترام و تکریم می نگرند و به ظاهر به لحاظ کمی در اقلیتند .
یا حق
۱۷ مهر ۱۳۹۶
ما تماشاچی های خوبی هستیم.....
جناب اندیشه متشکرم از شما بابت تمام دلخوری هایی که سر هر اجرا از مسولین اجرا گرفته تا بازیگران برام پیش اومده بود را بیان کردید.
۲۴ مهر ۱۴۰۲
عالی نوشتین حرف دل همه مخاطبان جدی تئاتر👌👌
۲۸ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید