در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کوچه مختار بود و ساسان بود و سیمین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:36:45
امکان خرید پایان یافته
۲۰ دی تا ۰۷ بهمن ۱۳۹۸
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
اونروز ظهر اومدم تو حیاط.به جای خورشید ماه تو آسمون بود.من خسوف شده بودم.کف حیاط عین یه شکم گرسنه پر و خالی می شد،نفس داشت،صدا داشت،سوت داشت.از تموم لوله های آب صدای جیغ می اومد.مجبور شدم همه خونه رو از چوب بپوشونم.مادربزرگم گفته بود وقتی جن سراغ آدم میاد تنها راهش چوبه.عین یه موزه درخت خشک که تو رگهای بی خونت رو داخلش می بینی
  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش کوچه مختار بود و ساسان بود و سیمین / عکاس:‌ سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"هذیانه‌ای ناکام"

سالن کوچک مولوی، میزبان نمایشی‌ست که دکور پر حجم و جذابی دارد که بیشتر شبیه کلبه‌ای چوبی‌ست. و با کف چوبی بالاتر از سطح زمین، افق دید خاصی را برای مخاطب ایجاد می‌کند. که همین ارتفاع، در ظرف کارکردی نمایش، معناسازست.
دو بازیگر برصحنه که شامل تخت و حوضی کوچک و سرویس بهداشتی و دوش حمامی، در دو گوشه‌ی متضاد و پنجره‌ای است، حضور دارند و با رفتن نور تماشاگر، نمایش آغاز می‌شود.
متن از همان ابتدا، تعلیق، تکرار و فضای هذیان‌گویی را نشان می‌دهد از تراوشاتِ ذهنیِ مخدوش مردی‌ست که چندان قابل فهم نیست و ناشی از ترس و هراسی‌ به نظر می‌رسد که حتی جنبه‌های پارانویا دارد به ویژه در بخش‌هایی با جابجایی کاراکترها، از نقش زن و مرد داستان، این وضعیت بغرنج‌تر می‌شود. تا اواسط اجرا، همچنان گنگی و نامرتبطی وقایعی که در دیالوگ‌ها اشاره می‌شود وجود دارد، از جایی که درام شکل خطی‌تری پیدا می‌کند و مکالمه‌ای بین دو شخصیت هویت‌مند در می‌گیرد، ماجرا روشن‌تر و ربط‌ ها، بارزتر ... دیدن ادامه ›› می‌شوند
داستان حکایت مردی‌ست که درگذشته معلم تاریخ بوده‌است و سخت‌گیری‌های بسیاری نسبت به دانش‌آموزانش داشته، که بعدها برخی از آنان در جبهه شهید می‌شوند؛ او همسر و تنها پسرش را درسانحه هواپیمای مسافربری که توسط ناو آمریکایی در تیر 67 سرگون شد، از دست داده و حالا در تنهایی خود، درگیر توهماتی شدیدی‌ست و اختلال حواس و روان پیدا کرده. ضربه و شوک از دست دادن خانواده، بر او چنان بوده که تمام مدت در خاطرات گذشته، با عذاب وجدانی شدید سیر می‌کند و آنچه را پیش آمده، نتیجه‌ی سخت‌گیری‌ها و انضباط شدیدش نسبت به دانش آموزان و دیگران، می‌پندارد.
دختری که هم‌بازی و هم‌محلی پسر مرد بوده‌است درخانه از او مراقبت می‌کند و ماوقع، از داستان‌ها و ماجراهایی که آنها باهم مرور می‌کنند، روشن می‌شود.
نمایش کوچه مختار، ادای دینی‌ست به شهدای جنگ هشت‌ساله که در سنین نوجوانی و محصل‌بودن، به جبهه‌ها رفته و شهید شده‌اند و یادآوری اتفاق تلخ سانحه هوایی سقوط هواپیمای مسافربری‌ست که با اتفاق مشابه اخیر، همزمانی پیدا کرده و ارتباط نزدیکی یافته است
متن هرچند ریتم و پرداختی مشوش دارد، و در نظر دارد به مرور گره‌ها را در فضایی وهم‌انگیز، معماگونه و هراس‌انگیز بازکند اما آنچه نتیجه‌ی این گره‌گشایی‌ست، چندان غافلگیرکننده و یا کوبنده نیست که مخاطب را در لحظه به شهود و ادراکی خاص از وضعیت پیش‌رو، عمق مصیبت و فاجعه‌ی مورد نظر وا دارد؛ ضربه‌ی‌ فقدان و از دست دادن نزدیکترین افراد خانواده، هرچند با پیچیدگی بیان می‌شود اما کم‌رمق‌ست. و نقطه‌گذاری‌ نیروهای متن، در اجرا، بخوبی پرداخت و درجایِ خود قرار ندارند.
نوع قصه‌گویی و روایت، هرچند زوایه‌ی دیگری به جنگ و صدمات ناشی از آن‌ و آسیب‌های روحی و روانیِ بازماندگان‌ست، اما قدرتمند عمل نمی‌کند. به ویژه این سوژه‌ی متمرکز، که در شرایط بحرانی و جنگی، و حتی پس از آن، چه بر سر بازماندگان آنان می‌آید، کمتر پرداخت‌شده و می‌توانست درخشان‌تر بازنمایی‌ شود..
بازی‌ها و تغییر لحن الهام ابنی و تسلط جواد صداقت در فضاسازی پرسوناژ هذیان‌گوی قابل تقدیرست اما در مجموع آنچه در زیربنا و پرداخت نهایی و آنچه بر صحنه عرضه می‌شود، تجربه‌ای ویژه‌ای که درگیرکننده و حتی نزدیک به کاتارسیس ارسطویی شود، محسوب نمی‌شود.

نیلوفرثانی
گروه نقدهنرنت
https://www.honarnet.com/?p=6811
نمایشهایی که ندیدمو شما درموردشون مطلبی مینویسید، اول پاراگراف آخرشو میخونم، بعد تصمیم میگیرم برم یا نه.که خب اگه خواستم ببینم کل متنو بعد از دیدن نمایش میخونم.
این نمایشو بسنده میکنم به نقد جامع شما :)
۰۶ بهمن ۱۳۹۸
رویا بانو راست میگه دیگه آقا سید . ما رو ول کردی به امون خدا :((((
ترکیب شما و مرجانه گلچین هم قطعا خیلی میتونه جذاب باشه.

خانم ثانی عزیز ببخشید که اینجا شلوغ کاری کردیم. ولی شما خطای انسانیتون هم باز برای ما درس و آموزشه :)
۰۷ بهمن ۱۳۹۸
سید تو ستارخان آش و حلیم فروشی هم داره کجای کارید
سیدی که بیگانه رو دو بار ببینه سید نیست حاجی
سید دعا نکن ، واو هایی که زدی شدم . من یه واو به تمام معنا هستم
الان میرم آیدیمو میکنم واو
با مرجانه جون قرار گذاشتیم هی با هم بریم تاتر بخندیم
۰۷ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید