در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش لکه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:17:19
امکان خرید پایان یافته
۱۸ آبان تا ۰۷ آذر ۱۳۹۳
۱۷:۳۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۱۲,۰۰۰ تومان

برنده ی جوایز کارگردانی، طراحی صحنه، طراحی لباس، طراحی نور و کاندیدای بهترین اثر از چهاردهمین جشنواره تیاتر تجربه
با نگاهی به نمایشنامه ی پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی، نوشته ی ماتیی ویسنی یک، ترجمه ی تینوش نظم جو
جهت ارتباط با گروه لکه نام ونام خانوادگی خود را به شماره 10001531 پیامک نمایید

شماره رزرو: 09369065706

گزارش تصویری تیوال از نمایش لکه / عکاس: آرزو بختیاری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش لکه / عکاس: مهدی اسماعیلیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› "لکه" شنبه به روی صحنه می رود

›› یاداشت سیروس همتی درباره نمایش لکه

آواها

مکان

خیابان آیت اله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی (فرصت سابق)، باغ هنر، خانه‌ی هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد عزت‌اله انتظامی
تلفن:  ۸۸۳۱۰۴۵۷، ۸۸۳۱۰۴۵۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دوستان عزیز سلام و ممنون از لطف، محبت، دلگرمی و انرژی همیشه خوبتون... و عذر می خوام بابت تاخیر، مدتی به اینترنت دسترسی نداشتم...
امیدوارم همیشه کارهای گروه ما رو دوست داشته باشین، امیدوارم کار به کار پیشرفت کنیم و نظراتتون همیشه سازنده و پر انرژی برامون باقی بمونه...
امیدواریم مخاطبامون بیشتر بشن و کیفیت کارمون بهتر...
امیدواریم اتفاق های بهتر در راه باشه...
لالایی مون رو هم با کیفیت بالا می تونین از ساند کلود بشنوین و دانلود کنین...
و کار بعدی گروه هم کار دانیال خجسته ی عزیز قطع دست در اسپوکن، از 11 دی ماه در سالن استاد انتظامی به روی صحنه می ره...




سلام خانم نعیمی. خسته نباشید. امکانش هست لالایی رو یه جای دیگه هم آپلود کنید ؟
۰۷ دی ۱۳۹۳
خانوم نعیمی سلام
ممکنه لطفا با من تماس بگیرید
danial.moh3ni@yahoo.com
09198195535
۰۹ اسفند ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برام مهم بود که درباره این نمایشم نظرم بنویسم هر چند در این چند وقت نمایش هایی دیدم و فرصتی نشد که نظرم بنویسم اما این کار برام لذت بخش بود با این که نمایش تلخی بود ... اخرین روز اجرا به لطف یه دوست رفتم تا این نمایش ببینم..
زاویه دید من تو این نمایش زومه رو بازیگر اصلی نمایش و لذتی از بازیش بردم.. تمام ویژگی های که به نظرم میومد باید نقشش داشته باشه رو دیدم و صورتش و چهره خسته زجر کشیدش و واکنش هاش و....واقعن خوب بووود. بعد بازی اقای خجسته رو دوست داشتم و طراحی صحنه و متن... مثل بقیه دوستان قسمت لالایی رو از اوج های نمایش میدونم و اون متنی که اخرای نمایش میگه اگر کسی یادش بود بنویسه ممنون میشم.. جایی که داره وطنش رو تعریف میکنه .. اگه وقت بود دوست داشتم برای بار دوم هم نمایش ببینم.
خسته نباشید... :)
- بگو دلم میخواد آزارت بدم ...
- دلم نمیخواد آزارت بدم
- ها ؟
- دلم میخواد ... دلم میخواد واسم حرف بزنی
- چی ؟
دلم میخواد بگی ... دخترا بیشترن یا پسرا ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ، عکس درخت توی آب با خودش یکیه یا نه ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ... چرا ماه سر داره ولی دست و پا و شکم نداره ... دیدن ادامه ›› ؟!؟
- بس کن
- دلم میخواد ... نازم کنی ...
- چی ؟ من که به اندازه کافی بهت غذا دادم ... برات کافیه
- کافی نیست دورا ... من میترسم و دلم میخواد تو نازم کنی ...
- نه ... نمیتونم چون منم میترسم
- پس اگر نازم نمیکنی بیا بریم با هم بازی کنیم

دورا فرزند خیالی اش در کابوس تجاوز جنگ را، که سوار دوچرخه است هُل میدهد ...

- منو ببین ... یووهوو
- فکر نمیکنی یه کم داری تند میری ؟
- فکر نمیکنم ... مطمئنم خیلی دارم تند میرم ...
- خب یه کم آروم تر برو ...
- چرا ؟
- چون میخوری زمین ...
- نمیخورم زمین ... من عاشق سرعتم ... فقط وقتی که خیلی تند میرم باد میخوره توی صورتم ... یه سوال دورا !
به نظر تو با این میشه پرواز کرد ؟

کودک به زمین میخورد ...

- نشد که پرواز کنی ...
- نشد که پرواز کنم ...
اول اولش صدای ضجه ها رو شنیدم ... بعد صدای سرود ملی کشورشون که فاتحانه میخوندن ... بعد صدای ضجه های زنا و بچه ها ... بعد صدای توپ و تانک و مسلسل ... بعد صدای ... این همه صدا برای من زیاده دورا ... دیگه نمیخوام به هیچ صدایی گوش بدم ... من لعنتی فقط دلم میخواد تو واسم آواز بخونی ... همین !

http://bit.ly/12gUsGd

تقریبا 10 سال پیش بود؛ پس از تماشای فیلم "لاک پشت ها هم پرواز میکنند" از بهمن قبادی، جانم سوخت ... موسیقی بی بدیل حسین علیزاده در اون فیلم غوغا کرد و از دلِ "آگرین"، نوای لالایی سر داد، از غمی بی پایان ...

http://bit.ly/1zFzI5Z

http://bit.ly/1rFmcRk

شب آخر ، اجرای آخر لکه؛ و چقدر شب خاطره انگیزی بود ... شبی که نمایش لکه ، غمی سنگین و قدیمی رو برای من دوباره زنده کرد.
با عرض تبریک و خسته نباشید به غزل نعیمی، آیدا صادقی، اشکان فرامرزی و گروه هنرمند این نمایش، موفق باشید.

ننگ بر جنگ ...
ممنون از شما جناب صحراپور عزیز . :)
۰۹ آذر ۱۳۹۳
مهدی عزیز ممنونم از نوشته ات...
لالایی ها عالی بودن...
۱۴ آذر ۱۳۹۳
خواهش میکنم شادی جان؛
خوشحالم که خوندی و دوست داشتی :)
۱۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید