در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش لکه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:03:55
امکان خرید پایان یافته
۱۸ آبان تا ۰۷ آذر ۱۳۹۳
۱۷:۳۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۱۲,۰۰۰ تومان

برنده ی جوایز کارگردانی، طراحی صحنه، طراحی لباس، طراحی نور و کاندیدای بهترین اثر از چهاردهمین جشنواره تیاتر تجربه
با نگاهی به نمایشنامه ی پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی، نوشته ی ماتیی ویسنی یک، ترجمه ی تینوش نظم جو
جهت ارتباط با گروه لکه نام ونام خانوادگی خود را به شماره 10001531 پیامک نمایید

شماره رزرو: 09369065706

گزارش تصویری تیوال از نمایش لکه / عکاس: آرزو بختیاری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش لکه / عکاس: مهدی اسماعیلیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› "لکه" شنبه به روی صحنه می رود

›› یاداشت سیروس همتی درباره نمایش لکه

آواها

مکان

خیابان آیت اله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی (فرصت سابق)، باغ هنر، خانه‌ی هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد عزت‌اله انتظامی
تلفن:  ۸۸۳۱۰۴۵۷، ۸۸۳۱۰۴۵۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
- بگو دلم میخواد آزارت بدم ...
- دلم نمیخواد آزارت بدم
- ها ؟
- دلم میخواد ... دلم میخواد واسم حرف بزنی
- چی ؟
دلم میخواد بگی ... دخترا بیشترن یا پسرا ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ، عکس درخت توی آب با خودش یکیه یا نه ؟!؟
نمیدونم !
دلم میخواد بگی که ... چرا ماه سر داره ولی دست و پا و شکم نداره ... دیدن ادامه ›› ؟!؟
- بس کن
- دلم میخواد ... نازم کنی ...
- چی ؟ من که به اندازه کافی بهت غذا دادم ... برات کافیه
- کافی نیست دورا ... من میترسم و دلم میخواد تو نازم کنی ...
- نه ... نمیتونم چون منم میترسم
- پس اگر نازم نمیکنی بیا بریم با هم بازی کنیم

دورا فرزند خیالی اش در کابوس تجاوز جنگ را، که سوار دوچرخه است هُل میدهد ...

- منو ببین ... یووهوو
- فکر نمیکنی یه کم داری تند میری ؟
- فکر نمیکنم ... مطمئنم خیلی دارم تند میرم ...
- خب یه کم آروم تر برو ...
- چرا ؟
- چون میخوری زمین ...
- نمیخورم زمین ... من عاشق سرعتم ... فقط وقتی که خیلی تند میرم باد میخوره توی صورتم ... یه سوال دورا !
به نظر تو با این میشه پرواز کرد ؟

کودک به زمین میخورد ...

- نشد که پرواز کنی ...
- نشد که پرواز کنم ...
اول اولش صدای ضجه ها رو شنیدم ... بعد صدای سرود ملی کشورشون که فاتحانه میخوندن ... بعد صدای ضجه های زنا و بچه ها ... بعد صدای توپ و تانک و مسلسل ... بعد صدای ... این همه صدا برای من زیاده دورا ... دیگه نمیخوام به هیچ صدایی گوش بدم ... من لعنتی فقط دلم میخواد تو واسم آواز بخونی ... همین !

http://bit.ly/12gUsGd

تقریبا 10 سال پیش بود؛ پس از تماشای فیلم "لاک پشت ها هم پرواز میکنند" از بهمن قبادی، جانم سوخت ... موسیقی بی بدیل حسین علیزاده در اون فیلم غوغا کرد و از دلِ "آگرین"، نوای لالایی سر داد، از غمی بی پایان ...

http://bit.ly/1zFzI5Z

http://bit.ly/1rFmcRk

شب آخر ، اجرای آخر لکه؛ و چقدر شب خاطره انگیزی بود ... شبی که نمایش لکه ، غمی سنگین و قدیمی رو برای من دوباره زنده کرد.
با عرض تبریک و خسته نباشید به غزل نعیمی، آیدا صادقی، اشکان فرامرزی و گروه هنرمند این نمایش، موفق باشید.

ننگ بر جنگ ...
ممنون از شما جناب صحراپور عزیز . :)
۰۹ آذر ۱۳۹۳
مهدی عزیز ممنونم از نوشته ات...
لالایی ها عالی بودن...
۱۴ آذر ۱۳۹۳
خواهش میکنم شادی جان؛
خوشحالم که خوندی و دوست داشتی :)
۱۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دورا : کشور من تصویر او زنیه که می‌بینه یونیفورم پسرش یه دکمه نداره ، با عجله دکمه‌شو می‌دوزه ، بعد میدونی چیکار می‌کنن؟ پسرشو با یه یونیفورم تمیز و مرتب دفن می‌کنن!
عه من اومدم اینو بنویسم :) که دیگه شما قبلا زحمتشو کشیده بودید
۰۷ آذر ۱۳۹۳
قابل شوما رو نداره، دودستی تقدیم کنم :-p
۰۸ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دورا : من از کشورم متنفرم!
کیت : آدم نمی‌تونه از کشورش متنفر باشه.
دورا : آدم نمی‌تونه از کشورش متنفر باشه، ولی به شرطی که کشوری باقی مونده باشه!