در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش لباس جدید پادشاه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:13:32
امکان خرید پایان یافته
۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند ۱۴۰۰
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ و ۳۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
همکف: ۴۰،۰۰۰ تومان
بالکن: ۳۰،۰۰۰ تومان
البسه مناسب در بساط شاه ایران موجود نیست!

عکس‌های پایه

نمایش لباس جدید پادشاه | عکس

اخبار

›› لباس جدید پادشاه برای سومین بار به روی صحنه می رود

ویدیوها

مکان

پایین تر از میدان حسن آباد، ضلع جنوبی پارک شهر، خیابان بهشت، تماشاخانه سنگلج
تلفن:  ۵۵۶۳۰۸۷۱، ۵۵۶۲۵۴۴۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام و عرض ادب . بهترین نمایشی بود که در دوران فعالیت هنری خود دیدم . طراحی صحنه بسیار بسیار عالی بود . دکور و امکان جابه جابی آن فوق العاده بود . بازی بازیگران ، میمیک ، بدن ، بیان ، انرژی ، حس ، تمرکز و ... در کل همگی عالی بود. واقعا خسته نباشید . بعد از مدت ها ، دیدن نمایشی بر روی سن ، جذابیت والا و ستودنی برای بنده داشت ، مخصوصا وجود پرده برای نمایش ، فضا را خیلی رسمی کرده بود . طراحی لباس بازیگران عالی بود . کارگردانی ، میزانسن ، مترونوم در دیالوگ و در بدن عالی بود . نمایش در قالب طنز بودن ، آموزنده و مفید بود و جنبه ی آگاهی بخشی داشت . خلاقیت های کارگردان محترم در همه ی صحنه ها ستودنی بود و اظهار نظر جایز نیست . واقعا به همگی خسته نباشید میگم و آرزوی درخشش بیشتری برای شما عزیزان دارم.
درخشان باشید و از کارگردان محترم تقاضا دارم که کار های بیشتری را به این سبک به روی صحنه ببرند .
سپاس گزارم . خسته نباشید .
انقدر احمدشاه واقعی دیدم دوست داشتم برم بالا دوتا کشیده نر اند ماده بزنمش بلکه دق دلیم خالی شه

دم همه دست‌اندرکاران گرم
با کام تلخی خندیدم
حقیقتاً انقد عصبانیم که نمی‌تونم چیزی در مورد خود نمایش بنویسم.
این قصه‌، قصه‌ی حرص منه با جزئیات حوصله‌سربر، که اگه اینجا ننویسم می‌ترکم!
اگرچه به‌قول یکی از تیوالی‌های عزیز، اونایی که اینجا رو می‌خونن این‌کارا رو نمی‌کنن و اونایی که این‌کارا رو می‌کنن اینجا رو نمی‌خونن!
من امشب رسماً محاصره شده بودم: درست در ردیف جلوییم یک خانواده‌ی دارای دو فرزندِ ۶-۷ ساله و ۲-۳ ساله که آخرش متوجه شدم مهمان ویژه‌ی یکی از دست‌اندرکاران یا نمی‌دونم کی بودن، چیپس می‌دادن فرزندشون میل می‌کردن، باهم گفتمان پرشور متداومی داشتن و می‌خندیدن. یک بار به پدر محترم اعتراض کردم، سری از روی بابا دلت خوشه تکون دادن و طبیعتاً به هیچ کجاشون نگرفتن. دیگه از اواسط نمایش، بچه‌ی مذکور بعد از کلی نظردهی و هیجان هی می‌خواست بره رو صحنه هی با چیپس و آب رو صندلیش آرام می‌گرفت تا تلاش بعدیش!
خانم پشتی من به‌هرچیزی چنان بلند می‌خندیدن که من به هیچ «کمدی» ‌این‌گونه نخندیدم و ندیدم هم هیچ‌کسی به هیچ‌چیزی چنان پرشور و بلند بخنده! نفر کناریشون هم هیجان مفرطشونو با کوبوندن زانو و پاشون تو صندلی من تخلیه می‌کردن.
زوج جوان سمت چپ من هم چیپس می‌خوردن (شب، شب چیپس بود) و معاشرت می‌کردن خوش‌خوشانه!
کم مونده بود فریاد بزنم. بازیگرا بی‌صدا شدن، نمایش، ... دیدن ادامه ›› محو شد... من موندم و تصور لحظاتی که دارم کلماتی که تو مغزم رژه می‌رن رو به هرآنکه مسئول این وضعیت شوم منه تقدیم می‌کنم.
آخر نمایش به مسئول سالن اعتراض کردم، گفتن ندیدن بچه رو (دیده بودن اما). در این‌حین خانمی که اول نمایش محترمانه درخواست کرده بودن گوشی‌ها خاموش بشه و با گفتن اینکه عکاسم نداریم کلی خوشحالم کرده بودن به‌ما ملحق شدن و گفتن کارگردانن و کلی عذرخواهی و... من دستپاچه شدم و دلم پرتر. اسم مدیریت رو پرسیدم و همچنان که تا دم سالن با آقای مسئول درصحبت بودم، بابای بچه‌ی مذکور پریدن وسط و عرض کردن کم حرص بخورم، ۳۰-۴۰ تومن ارزش نداره و ارزش یعنی وجود همین بچه! حالا پدرن، و متأسفانه پدرن. همچنان تست شعور نمی‌گیرن قبل والد شدن؟
اعتراضمو بردم پیش مدیریت مجموعه: راهنمایی شدم سمت دفترشون، رفتار بسیار محترمانه، عذرخواهی فراوان و آفر برای دیدن دوباره‌ی نمایش که من اینو نمی‌خواستم و نمی‌خوام. فرداشب که شب پایانی این نمایشه، دراماتورژ رو خواهم دید؛ وگرنه خودم دوباره بلیط می‌خریدم این‌بار به‌امید شانسی بهتر.
مدیریت گرامی مجموعه و جناب آقای افشین، به‌خاطر دغدغه، پیگیری و رفتار محترمانه‌تون خیلی ممنونم؛ ولی فقط دیگه راه ندین، لااقل بچه ۲-۳ ساله راه ندین، حتی اگه مهمان ویژه هم هستن راه ندین!
ما یه‌طوری با معاشرت و چیپس بزرگسالان کنار می‌آیم. آری شود، یه‌جورایی به‌خون جگر شود، ولیک با بچه و پدرمادرای بی‌خیال و حساسشون (!) دیگه واقعاً نشود!
دیدن دوباره اجرایی که از دست رفته، لذتی نداره، حداقل برای من اینطوره.
به نظرتون راه حل اساسی برای این مشکلات چی میتونه باشه؟
کاش میشد یه راهی پیدا کرد.
۲۰ اسفند ۱۴۰۰
meysam kahali
قضاوت یک طرفه معنا ندارد همه حق دارند پس نمیشه با عصبانیت و بدرفتاری هرچی دلت میخواد مثل داستان بنویسی. قابل تامل بیشتر
جناب قضاوت یک‌طرفه در جایی صحیح نیست که لااقل روی کاغذ دو طرف ماجرا امکان محق بودنو داشته باشند.
در سالن تئاتری که مخصوص بزرگسالانه
شما "حق ندارید" کودک بیارید.
شما "حق ندارید" چیپس و پفک و ... بخورید و باعث سرصدا و مزاحمت بشید.
شما "حق ندارید" صحبت کنید
شما "حق ندارید" با گوشیتون صحبت کنید، مسیج بدید، عکس بگیرید.
اینها کارهاییه که ... دیدن ادامه ›› هرکس انجامشون بده از بدیهیات رعایت اخلاق و حقوق دیگران در سالن نمایش کیلومترها فاصله داره، نظر دادن درمورد اینگونه از تماشاگرا قضاوت یک‌طرفه نیست، براحتی و با صدای بلند میشه به ایشان گفت که
"شما انسانهای بی‌اخلاقی هستید که حقوق دیگران را رعایت نمیکنید."
۱۱ فروردین ۱۴۰۱
سیدمهدی
جناب قضاوت یک‌طرفه در جایی صحیح نیست که لااقل روی کاغذ دو طرف ماجرا امکان محق بودنو داشته باشند. در سالن تئاتری که مخصوص بزرگسالانه شما "حق ندارید" کودک بیارید. شما "حق ندارید" ...
سید جان شاید اون خانواده افت چیپس داشته بدنشون و باید همون لحظه اونجا چیپس میخوردن.
قضاوت یه طرفه تو این جور موارد مسخره ترین چیزی بود که میشد کامنت کرد.
به کجا میریم ما ....
۱۲ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید