در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش محفل بی‌عاری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:03:24
امکان خرید پایان یافته
۰۴ اردیبهشت تا ۰۵ خرداد ۱۳۹۶
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان
٥٤ ساله که تدارک عیش و عشرت دشمن رو می بینم من، من که خودم شاه جهان بودم...

 

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش محفل بی عاری / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش محفل بی عاری / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› روایت رازهای دنیای خواجگان درباری

›› پیش‌فروش «محفل بی‌عاری» آغاز شد

ویدیوها

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشش عالی بود.
یه تیاتر با موضوع و تم بدیع. اجراها عالی. پیشنهاد میشه.
گلشن قربانیان این را خواند
الاهه بخشی، حسین ایرجی و هانیه رحیمی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
معنای کلمه Grotesque: به طرز خنده دار و تنفربرانگیزی، زشت و یا از حالت طبیعی خارج شده....
شاید مهمترین نقطه قوت کار ایده آن باشد. در همان ابتدای ابتدا. انتخاب این کاراکتر و نحوه اجرا، قبل از متن، بازیگرها و میزانسن.
بهادری با هوشمندی در فضایی درست و بجا داستان خسرو زند را روایت می کند، گویی در ذهن او پرسه می زنید و مرتبا با او تکه تکه میشوید. ذهنتان بریده بریده میشود و هر بخش احساستان به گوشه ای پناه می برد تا گوش به خواجه بی عار بدهید.
بازیگران یکدست و بدون بزرگنمایی بیان درست، بدن درست و حس عمیق.
بهادری طبق روال همیشگی اش از صحنه ای کاربردی استفاده می کند تا بتواند فرم ها و تصاویر زیبا بسازد، بازیگران لزوما ژیمناست نیستند ولی دقیقا با حرکاتی تمرین شده و طراحی شده برای شما قاب عکس هایی بکر و ناب میسازند.
نور و موزیک گویی همراه با گریم و لباس در هم تنیده شده تا فضای تنفربرانگیز قاجار را به درستی لمس کنید.
اگر دنبال نمایشی Artistic هستید در میان جولان نمایش های پاپ اینروزها! مجلس بی عاری را از دست ندهید.
درباره نمایش «محفل بی‌عاری» به کارگردانی سیاوش بهادری‌راد
از یادرفته
احمدرضا حجارزاده
محفل بی‌عاری​​(دو و نیم ستاره)
نویسنده، طراح و کارگردان: سیاوش بهادری‌راد
‌بازیگران: الهه افشاری/ عرفان ابراهیمی/ الاهه بخشی/ مجتبی رجبی/ علیرضا ساوه‌درودی/ مهرداد مصطفوی/ پرهام یداللهی
مکان: تئاترشهر، سالن سایه/ ساعت20
***
چرا باید این نمایش را دید؟
درباره تاریخ ایران کتاب‌های بسیار نوشته و فیلم‌ها و نمایش‌های فراوان ساخته‌اند؛ هر کس به نحوی و نگاهی ... دیدن ادامه ›› اما بی‌تردید هیچ دوره‌یی در تاریخ معاصر ایران، به اندازه دوران سلسله قاجار این همه ماجرا و مصیبت و کُشتار و بی‌آبرویی نداشته. نقطه قوت نمایش «محفل بی‌عاری» انتخاب شخصیتی جذاب از این مقطع تاریخی است. سیاوش بهادری‌راد از همه آنچه تا کنون درباره دوره قاجاریه گفته‌اند، دست روی داستانی در سایه و حاشیه گذاشته که می‌تواند برای علاقه‌مندان به ناگفته‌های تاریخ شیرین و تازه باشد. این نمایش، درباره «خواجه‌خسرو»، آخرین بازمانده سلسله زند است که بنا بود شاه مملکت بشود اما به دست قاجاریان افتاد و اخته شد و پنجاه‌وچهار سال در حرم‌سرای دربار قاجار ـ که دشمن سلسله اجدادی‌اش بود ـ دوران طاقت‌فرسا و نکبت‌باری گذراند. بهادری‌راد در اجرای این اثر، بیش‌تر بر فضاسازی و ترتیب‌دادن موقعیت‌هایی گروتسک از زندگی آن شاه مخلوع و بدسرنوشت تاکید داشته. بنابراین تماشاگر با نمایشی سرشار از قاب‌های دیدنی، بازی‌های بی‌نظیر و کارگردانی حرفه‌یی روبه‌روست.کارگردان «محفل بی‌عاری» به زبانی پخته و کامل در اجرای نمایش دست یافته.گرچه نمایش‌های پیشین او نیز هر کدام به علتی، آثاری فراموش‌نشدنی و ارزشمند بودند اما اگر او در نمایش‌هایی مثل «شب و روزِ امروز» و «از این سال‌ها ده هزار خنده طلب دارم، ده هزار روز خوش»، بیش‌تر به روایت داستان توجه داشته، در نمایش‌های بعدی خود از جمله «یک صورتی که بنفش جایگزینش شد» و «آنسفالیت»، به آزمون و خطا در حیطه فرم و شیوه‌های اجرایی پرداخت که نتیجه‌اش در اثر درخشانی نظیر «محفل بی‌عاری» پیداست. با وجود این، مخاطب در مواجهه با نمایش، همان‌قدر از دیالوگ‌ها لذت می‌برد که از شیوه اجرا. زبان در دیالوگ‌نویسی، نه فقط بار اطلاع‌رسانی،که کارکرد دراماتیک و روشن‌گری دارد. ضمن این‌که تصویرسازی‌های کلامی بهادری‌راد با بازی‌های خوب بازیگران، قدرت تخیل‌گرایی ذهنی تماشاگر را به کار می‌اندازد تا او آنچه را می‌شنود، در فضای تقریباً خالی صحنه ببیند. برای نمونه به خاطر بیاورید دیالوگ‌های دهشتناک بازیگری را که از «فکاهی ترسناک زنی که بی‌چشم می‌دوید» یا «مردی که با یک چشم خود به چشم دیگرش در کف دستش نگاه می‌کرد» سخن می‌گوید، یا دیالوگ‌های صحنه «بازیِ زل‌زدن توی آینه»، ولی آنچه کار کارگردان و گروهش را ارزش و اعتباری دوچندان بخشیده، نظم و هماهنگی در لحن، بیان، بازی‌ها و اجرای نقش‌هاست. بازیگران با طراحی لباس و گریم یکدست و یک‌شکل، بازی‌های بی‌مانندی روی صحنه خلق می‌کنند که تماشاگر را در پایان اجرا، حیرت‌زده از سالن بیرون می‌فرستد. در یک کلام می‌توان «محفل بی‌عاری» را کابوسی عاشقانه در مورد تاریخ دانست که تماشای آن نه تنها بی‌ضرر نیست،که از قضا به قدر کفایت لذت‌بخش و تاثیرگذار است، و چه خوب که کارگردان درک کرده نمایشی با چنین فرم و فضاسازی، زمانی کوتاه ـ حدود چهل‌وپنج دقیقه ـ را می‌طلبد تا تماشاگر احساس خستگی نکند و از نمایش لذت ببرد.
چرا نباید این نمایش را دید؟
اگر بخواهیم برای «محفل بی‌عاری» ضعفی قائل باشیم، پراکندگی و نامنسجم‌بودن روایت اصلی‌ترین اِشکال نمایش است. همه آنچه از نمایش دستگیرتان می‌شود، همان چند خط توضیحی است که پشتِ بروشور آمده. تماشاگر در حالی‌که از قاب‌ها، بازی‌ها و حتی دیالوگ‌ها لذت می‌برد، با داستان مشخصی سر و کار ندارد تا از دلِ آن، قصه سرراست و قابل‌درکی به چنگ آورد. در حقیقت این نمایش،گزیده‌یی به‌هم‌ریخته از قطعه‌های یک تاریخ فراموش‌شده است. بنابراین اگر به نمایش‌های داستان‌گو علاقه‌مندید،«محفل بی‌عاری» انتخاب خوبی برای شما نیست.