«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام عزیزان. من علاقه شدیدی به جرم شناسی دارم و فیلمهای مستندجنایی بسیار زیاد و متفاوتی از کشورهای استرالیا، بریتانیا و امریکا نگاه کرده ام. بعضی ها خوش ساخت و بعضی خیر.
باید بگویم برای بالا بردن آگاهی مردم، به این جور فیلمها در زبان فارسی بسیار نیاز است، و من شخصا بسیار سپاسگزارم از کسانی که این فیلم رو ساختند. و اما نظرات من در مورد فیلم: اول اینکه ، متاسفانه در مورد قربانیان اطلاعات دقیقی داده نشده بود. شاید به خاطر تابوو بودن بعضی مسائل باشد ولی گفتن از قربانیان همیشه نمادی از احترام به انسان بودن تک تک آنها می باشد. ما باید از قربانیان دقیقتر یاد کنیم و این بی توجهی به قربانیان برای من آزار دهنده بود. مساله بعدی اینکه ،میشد با بکارگیری یک روانشناس جرم شناس، وضعیت روانی قاتل را بیشتر بررسی کرد و به بیننده، کمی آگاهی در مورد بیماریهای روانی داد، موضوعی که در ایران کماکان تابوو مانده است. سوم اینکه : نریتور یا قصه گوی ما، اصولا صدای مناسبی با موضوع جنایی ندارد. اگر صدای مناسب انتخاب میشد، به جذابیت فیلم می افزود.در نهایت، در مورد حکمی که دادگاه به شوهر مهین و آدمهایی که مواد به مهین فروختند، اطلاعاتی داده نشد، هر چند که همه مرتبط به پرونده مهین بود(البته شاید من متوجه نشدم!!!). کلا اطلاعات کافی به بیننده داده نشد. سپاسگزارم که نقد من رو خواندید. روز خوش
به نظرم یکی از بهترین مستندهایی بود که دیدم. گرچه قسمتهای بازسازیش یه کم از کار بیرون میزد. ولی با توجه به خوب بودن سوژه، کارگردان واقعا سوژه رو تلف نکرده بود.
«مستند دراماتیک، لزوما مستند بازسازی شده نیست، اما ظرفیت های بازسازی دراماتیک را در خود گسترش می دهد و مشروعیت می دهد...
این نوع سینما، به نحوی نیز، در مقابله با سینمای داستانی برخاسته، و سینمای مستند را از کوتاه بودن، مهجور بودن و خانگی بودن، و محفلی بودن، به پرده های سینما کشانده است...
او (کارگردان) داستان تخیلی نمی سازد، اما حوادث منقضی شده ی اجتماعی - سیاسی را به تخیل دراماتیک بدل می کند. و به این ترتیب سندهای او دیگر ابژه های خاموش نیستند. یا متخصصان مدعی مطلب. بل خود حادثه ها هستند که با نابازیگران یا بازیگران ناسینمایی، اکنون جان گرفته اند. هم چون اجرای تمثیلی حوادث جنایی، که متهم معترف، خود آن را در صحنه ی واقعی بازسازی تشریحی می کند...»
صفحات ۳۴ و ۳۵ از کتاب حقیقت سینما و سینما حقیقت، به اهتمام زاون قوکاسیان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، چاپ اول، ۱۳۸۶
مقاله سوم کتاب با عنوان «سخنی به تکرار» نوشته ی محمدرضا اصلانی