امیرسام عفتی، علی قسمتی، محمد رحمانی
ملیکا راد
مهران بهرامی فارسی
علیرضا شریفی
پویان شکری پور
افشین علی اصفهانی
مریم رودبارانی
کریستوفر متهم به کشته شدن سگ همسایه خانم شیرز می شود. در پی پیدا کردن قاتل سگ متوجه می شود که مادرش آن ها را رها کرده است و پدرش به او دروغ می گوید که مرده است. پدر برای رابطه با خانم شیرز سگ خانم شیرز را می کشد و کریستوفر در پی مادرش به لندن می رود...
نمایش برگزیده هفته تیاتر باران باران اثر برگزیده جشنواره تجربه کارگردانی برگزیده هفته تیاتر باران باران تقدیر طراحی لباس در هفته تیاتر باران باران
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دیشب این اجرا رو دیدم..میزانسن ها و بازی ها خیلی خوب بود..فقط چند نکته به نظرم جای کار بیشتر داشت..یکی این که گره های داستان خیلی جاها با موقعیت گشوده نمی شد و با بیان مستقیم و رو در رو سعی می شد که داستان ادامه پیدا کنه..نکته دوم به نظرم در پررنگ یودن بیش از حد عنصر صدا نسبت به سکوت در نمایشنامه بود که اجازه نمی داد صحنه در ذهن تماشاگر عمق پیدا کنه..نکته سوم هم به نوعی بازی (البته این اصطلاح ساخته خودم هست) پرتابی در بعضی جاها بود..یعنی به جای استفاده از یک روند تدریجی، صدا یک دفعه کاملا بالا می رفت شاید برای جلب نظر تماشاگر و بازگردوندنش به روند داستان..و البته سردرد ناشی از انفجار یک بمب صوتی در مغز..باز هم به این گروه جوان و بی ادعا برای کار فوق العاده شون تبریک میگم..بیصبرانه منتظر کارهای بعدیشون هستم
بازی بازیگرای خانوم عالی بود . آقایون تعریفی نداشت . در کل سبک کار و تحرک صحنه و توجه به ریزه کاریا خیلی جالب بود . نسبت به خیلی گروههای مثلن حرفه ای که جدیدا رفتم بهتر و آبرومندتر بود . با آرزوی اینده خوب
فقط یه نکته بعضی جاها صدای موسیقی خیلی بلند بود صدای صحنه شنیده نمیشد . این مساله رعایت شه خیلی بهتر میشه کیفیت
شب گذشته این نمایش را دیدم. تلاش این کارگردان و بازیگران جوان و دانشجو ارزشمند است و عرق جبینی که در راه تئاتر می ریزند و خاک صحنه ای که می خورند مطمئناً راه آنها را برای پیشرفت های آینده باز خواهد کرد، لیکن به زعم بنده علیرغم نظرهایی تبلیغاتی که برای این کار داده می شود، از ایدۀ اجرایی نو و بی سابقه ای برخوردار نیست و این شیوه های اجرایی را طی ده سال گذشته بر صحنه های تئاتر تهران و حتی بعضاً در اصفهان شاهد بوده ایم. این نمایش در حد نظرات اغراق آمیزی که در صفحۀ آن درتیوال داده می شود نیست، اما تلاشی ستودنی از گروهی جوان است که در صورت تداوم می تواند به خلق آثاری بهتر توسط آنها بیانجامد.
با سلام
البته نظر شما محترم هست. اما به نظرم ظالمانه هست که کار این گروه را اینچنین قیاس کنیم که تکنیک هاشون جدید هست یا نه.
آن هم زمانی که کارگردانان بزرگ به همراه بازیگران بزرک انواع نمایشنامه خوانی ها را به اسم نمایش به مردم تحمیل میکنند یا کارهای ضعیف و هزار بار تکراری را با بهای گزاف به اجرا در می آورند
بله در این میان چند تا جوان گمنام دانشجو می آیند و بی ادعا اثری فاخر به نمایش می گذارند. اثری که حتی بروشور آن کاملا بر اساس داستان و حساب شده طراحی شده. کسانی که کتاب را خوانده بودند، جملگی بر این باور بودند که داستان به زیبایی بیان شد و حتی جزئیات با هوشمندی وارد کار ... دیدن ادامه ›› شد. و کسانی که نخوانده بودن در نهایت داستان را کاملا متوجه شدند و تحت تآثیر قرار گرفتند. در حالی که نمایش دارای میزانسن نبود، هیچکس احساس خالی بودن صحنه را نداشت. چون خود بازیگرها حتی میزانسن را به زیبایی پر کرده بودند. امیدوارم دوستان یا دقت بیشتری به تماشای اینگونه نمایش ها بنشینند و بیشتر وقایع زیبای آنها را درک کنند تا شاید بیشتر قدر اینگونه نمایش ها دانسته شود و ما هم امیدوار شویم اینگونه نمایش ها ترویج بیشتری پیدا کند نسبت به مونولوگ خوانی های نمایش نما.
حال جایز هست که چنین کاری را با این مقایسه کنیم که در گذشته نمونه ی این تکنیک وجود داشته؟
در آخر اینکه من یک مخاطب هستم که هیچیک از اعضا را نمیشناسم و صحبت هایم تبلیغی نیست.
فقط از این گروه و این اثر ارزشمند حمایت میکنم
موفق باشید
در صحبت خود نوشته اید:
«در حالی که نمایش دارای میزانسن نبود، هیچکس احساس خالی بودن صحنه را نداشت. چون خود بازیگرها حتی میزانسن را به زیبایی پر کرده بودند.»
اول اینکه دوست عزیز تعریف شما از میزانسن ناصحیح است و مشخص است که حتی اطلاعاتی مقدماتی در مورد اصطلاحات تئاتر ندارید. جمله ای که نوشته اید در مورد دکور و آکساسوار صدق می کند و نه میزانسن، اتفاقاً تمامی نمایش سرشار و مشحون از میزانسن بود.
در ثانی دفاع در مقابل نقد کار صحیحی نیست و اگر شما از نمایشی خوشتان آمده لزومی ندارد وقتی نظری که اندک انتقادی به کار وارد کرده را می بینید به دفاع از آن برخیزید، اجرایی که بر صحنه انجام می شود خود بهترین دفاع را انجام می دهد اگر که در حدی استاندارد و ماندگار باشد.
سوم ... دیدن ادامه ›› اینکه بنده حدود 10 سال است که تئاترها را می بینم و اگر چنین نظری دادم مبنی بر مشاهداتم بود و اجرای نمایش هایی که در طول این سال ها دیده ام، بنابرین بی پایه صحبتی نکردم. در ضمن نقد مفصلی بر آن ننگاشتم و به نظری اجمالی اکتفا کردم وگرنه ضعف های دیگری هم در این نمایش وجود دارد. باید آموخت که توان شنیدن و تحمل نظر مخالف رشد دهنده است و اگر نمایشی را بر صحنه می بریم باید نظرات مخاطب را بشنویم و سپاس گزار آن باشیم یا حداقل به سکوت اکتفا کنیم، این است قاعدۀ یک نمایش و یک گروه حرفه ای.
آقای خسروی بر فرض که من حافظۀ شگفتی داشته باشم و نام همۀ کارهایی که در ده سال گذشته دیده ام را نیز با مشخصاتشان یادداشت کرده باشم و زمان بگذارم و بروم اسم تک تک تئاترهایی که این تکنیک ها را در آنها دیده ام با کارگردان هایشان پیدا کنم و برایتان بنویسم، این چه دردی از شما دوا می کند؟ این می شود پایۀ نقد و انتقاد؟! بنده بیایم در کافه چه با شما بگویم زمانی که از همین چهار خطی که برای شما نوشته ام با اینکه سه خطش تعریف محض است چنین برداشت های شگفتی کرده اید؛ استفادۀ صِرف از لفظ دانشجو را انگ می دانید!، کسی که نظری برای کارتان داده را عنادورز میدانید! روشنفکر نما می دانید! پیروی سلیقه می دانید! هیاهوگر می دانید! نابلد نقد می دانید چون از شما تعریف نکرده! نحوۀ واکنش نشان دادن و برآشفته شدن شما خود نشانی بارز از ضعف شماست. خیر دوست گرامی، اگر واقعاً طالب نقد بودید می آمدم ولی با این اوصاف هرگز. شما اگر نیاز به تمجید دارید دوستانتان هستند، به کار خود ادامه دهید بنده هم دیگر در مورد کارهایی که به صحنه می برید چیزی نخواهم نوشت. موفق باشید.
اگر این نوع برخورد را زودتر دیده بودم من هم از دیدن کار منصرف می شدم. چرا که با احترام به زحمتی که دوستان کشیده بودند من هم تبلیغاتی که برای این کار شده را با کیفیت ارائه شده همسطح نمی دانم. بنظرم تبلیغات و به گفته دوستمان هیاهوی ایجاد شده کمی کاذب است. با آرزوی موفقیت برای گروه
مدتیست که دیگه نمیشه با این حجم از اکانت های جدید که صرفا برای تعریف و تمجید از یه نمایش درست میشن به تیوال هم اعتماد کرد، متاسفانه مدتیه که خیلی پرنگ شده، نه فقط هم برای این نمایش. دیگه این نوع برخورد از طرف عوامل هم داره بهش اضافه میشه که بیش پیش آدم رو برای ندیدن کار تشویق میکنه و باعث انزجار میشه. کاش میدونستید که تبلیغات و برخوردهاتون فقط وجه منفی از خودتون و نمایشتون به جا میگذاره.
اول اینکه اگر کسانی را که اهل تحریر یا نقد نوشتن هستند بی سواد می دانید و گمان می کنید کسانی که مدام کار می سازند پس دلیلی می شود بر با سوادی آن افراد، سخت در اشتباهید به عنوان مثال اهل سواد (امثال) را (امسال) نمی نویسند چنانکه در سطر سوم نظرتان این چنین نوشته اید!
ثانیاً اصلاً شما کارتان عالی و درجه یک و بی نظیر است. اگر اینطور خوشحال می شوید.
توصیه می کنم حال که دانشجوی نمایش هستید از استادانتان شیوۀ عکس العمل نسبت به نقد و نظر تماشاگر را سؤال کنید و بر آن جامۀ عمل بپوشانید تا از شکست هایی که از این بابت متوجه تان خواهد شد و فراری دادن تماشاگرانتان اجتناب کنید.
موفق باشید.
متا سفانه گفتگوی جالبی بین کارگردان محترم آقای خسروی و جناب وحید عمرانی برقرار نشد و این ی مقدار خواننده این مطالب رو آزرده خاطر میکنه در ایران 80 میلیونی که فقط تئاتر در پایتختش زنده هست و از این جمعیت 15 میلیونی تهران همین محدود تماشاگر تئاتر وجود دارند تماشاگرانی که تئاتر میبینند و می نویسند مانند جناب وحید عمرانی خیلی کمه
متن اولیه جناب عمرانی رو چندین بار خوندم نظر شخصی بدون حب و بغض و جالبی نوشتند که اینهمه اعتراض واقعا بی جاست و به ضرر نمایش
همش تعریف هست و
جناب خسروی سر آخر شما در یک جمله اصرار دارید که (به زعم بنده علیرغم نظرهایی تبلیغاتی که برای این کار داده ... دیدن ادامه ›› می شود، از ایدۀ اجرایی نو و بی سابقه ای برخوردار نیست و این شیوه های اجرایی را طی ده سال گذشته بر صحنه های تئاتر تهران و حتی بعضاً در اصفهان شاهد بوده ایم.)
اولا ایشون فرمودند به زعم بنده با احترام
دوما گفتن تبلیغات زیاد و پرشور و اغراق آمیز اثر منفی داره
و اجرای نو و بی سابقه ای نیست که جای سوال شماست
خب بزرگان تئاتر بعد 50 سال هنوز چنین ادعایی ندارند که اثر جدیدشون اجرایی نو و بی سابقه هست
آتیلا پسیانی میگه من همیشه در حال تجربه هستم . حسین کیانی اثر جدیدشو ادامه راه اثر قبلی میدونه
و هزاران مثال دیگه
کارگردان محترم که آقای عمرانی هم از کارتون تعریف کرده کمی صبور باشید به تماشاگرتون ( اگه البته تماشاگری باشه اجازه بدید آزادانه نظرشو بگه حتی نظر غلط حتی با بغض و کینه و هدفمند ) خوانده و بیننده و دیگران اجازه بدهید قضاوت کنند
بنده با این نوع برخورد با علاقه وافری که داشتم کارتون رو ببینم از دیدن نمایشتون منصرف میشم . شاید در دلتان بگویید خب تو یکی نبینی چه میشود
ولی مطمئن باشید بعد از گذشت زمان نظرتون عوض خواهد شد
جناب آقای رضا تهوری سپاس گزارم از نظرات پخته و سنجیدۀ شما.
کاملاً صحیح می فرمایید.
بنده به دلیل اینکه حداقل در هر هفته به طور متوسط دو تا سه تئاتر می بینم الان دقیقاً نام تئاترها و کارگردان هایی که آقای خسروی طلب می کند را به خاطر ندارم که برایشان بنویسم و از این دغدغه و ناراحتی رهایشان سازم، هر چند در آن صورت هم دردی از ایشان دوا نمی شود، مشکل در جای دیگریست. وگرنه بیدرنگ نام هایی را که می خواهند برایشان می نوشتم، لیکن چیزهایی که گفتم را بر صحنه ها دیده ام و به خاطر دارم. باز هم تأکید می کنم که در این نمایش ایدۀ اجرایی نو و بی سابقه ای وجود ندارد و اگر کارگردان این کار گوش شنوا داشت سایر نواقص کارشان را نیز گوشزد می کردم اما با این اوضاع هرگز چنین کاری نخواهم کرد و بیش از این نیز مایل به نوشتن دربارۀ این نمایش نیستم.