در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم کوتاه مرضیه و مارلون
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:12:26
امکان خرید پایان یافته

“مرضیه” و “مارلون” برندگان جایزه ویژه هیات داوران بخش بین الملل جشنواره فیلم کوتاه تهران در پاتوق فیلم بلند ویدیویی و فیلم کوتاه رسانه به نمایش در می آید.
“مرضیه” و “مارلون” دو اثر از “درناز حاجیها” روز سه شنبه ۲۳ آبان ساعت ۱۸ در فرهنگسرای رسانه نمایش داده و تحلیل می شود.
این جلسه با حضور “درناز حاجیها” و “محمدرضا مقدسیان” برپا می شود.
ورود برای عموم آزاد است.
“پاتوق فیلم بلند ویدیویی و فیلم کوتاه” با دبیری محمدرضا مقدسیان تاسیس و با هدف ایجاد محفلی برای گردهمایی فیلمسازان و‌علاقمندان فیلم کوتاه و فیلم های ویدیویی بلند به فعالیت می پردازد و جلسات آن سه شنبه ها یک هفته در میان ساعت ۱۸ در فرهنگسرای رسانه برپاست.

گزارش تصویری تیوال از پاتوق فیلم بلند ویدئویی و فیلم کوتاه / عکاس:‌ سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

پاسداران، خیابان شهید گل نبی، خیابان شهید ناطق نوری، میدان قبا
تلفن:  ۲۲۸۸۸۶۸۱-۲۲۸۸۸۶۸۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مارلون را نکش
امسال این شانس را داشتم که فیلم های کوتاه جشنواره را ببینم فیلمهای حیوان، فاش،
مارلون و وقت ناهار و با توجه به اینکه دیدن این فیلمها به دعوت سرکار خانم حاجیها بود مایلم اول به فیلم مارلون بپردازم.
همیشه عادت دارم از پوستر کار شروع کنم که در اینجا پوستری وجود نداشت نمی دانم تولید کنندگان پوستری طراحی نکرده بودند و یا برگزار کنندگان اهمیتی نداده بودند ویا معذوریت دیگه ای داشتند پوستری در مقابل سالنها نبود در نتیجه متاسفانه نمی توانم نقد اثر را از اینجا آغاز کنم در نتیجه یک راست می روم سراغ خود فیلم
فیلم با پسرکی به شدت فتوژنیک در مترو و یا شاید هم قطار آغاز می شود که مادرش دارد با او دیالوگ را تمرین می کند پسرک چندان در اتاق تست مایل به گفتن دیالوگ نیست و بغل کردن زن دیگری به جای مادرش را دوست ندارد.
فیلم بی شباهت به کارتون های تام و جری نیست در انیمیشن های تام و جری ما هرگز صورت سایر شخصیت هارا نمی بینیم در اینجا هم ما صورت مارلون،اسکای،مرد چوبزن و فیلمبردار را می بینیم. و صورت خانمهای عوامل فیلم و مادر مارلون و مادر اسکای دیده نخواهد شد. صورت فیلمبردار را فقط زمانی خواهیم دید که ... دیدن ادامه ›› اوخودش را هم قد مارلون می کند و سعی به قدم گذاشتن به دنیای مارلون می کند خواهیم دید نه آنجایی که نقش آدم بزرگی خود را دارد. مارلون دارای یک چهره هنریست او قطعا با آن صورت زیبا یک آرتیست است.
اسکای دختر کوچولویی که داره انگار داره تمرین سلبرتی شدن می کنه و صحنه ای که موهای اسکای رو سر مارلون قرار میده تنها جایی است که مارلون خوشحاله
اسم مارلون از مارلون براندو برداشته شده و مادرش این را برای اثبات علاقه و احتمالا استعداد پسرش چند باری بیان می کنه اما فیلم دو سورپرایز مهم داره
1_وقتی فیلم بردار از مارلون در مورد علاقه اش به مارلون براندو می پرسد و او با همان صداقت کودکانه اعتراف می کند که اورا خیلی نمی شناسد !
2_ وقتی از او در مورد شغل مورد علاقه اش می پرسه و او می گوید می خواهد چوب زن بشه و شاید آدم را به یاد مجریان حراجی ها می اندازد این حرف در حالی که مارلون نوازنده دور گردی را دیده که با یک چوب مخصوص کلی صدای خفن درمیاره!
مارلون برایش مهم نیست که مرد چوب زن لباسش ژنده است و ممکن است هرگز پولدار نباشد مارلون از دیدن چوب زن لذت برده فقط همین ساده کودکانه و صمیمی.
فیلم مارلون با توجه به تجربه کارگردان سرکار خانم حاجیها از فشارهایی که بچه ها بر سر تست های بازیگری متحمل می شوند الهام گرفته شده در واقع راوی وضعیست که ما فرزندمان را یک آدم فوق حرفه ای می خواهیم و شاید اصلا نپرسیم که او چه چیزی دوست دارد
من به کلاس نقاشی ای در پردیس می روم و آنجا از معلمم شنیدم که بچه های کوچک زیادی را دیده که مثلا پدر و مادرها از کلاس کاراته آوردن به کلاس نقاشی و در واقع استاد من معتقداست بچه هنوز آرام و قرار ندارد (به علت اینکه هنوز تو فضای پر هیجان کاراته است) و حالا باید نقاشی کند و انتظار پدر و مادر این است در مقابل اینهمه فداکاری فرزند هم کارش را درست انجام دهد و در تمام این رشته ها استاد شود! در واقع فیلم مارلون این فرصت را به مخاطب می دهد که:
1_دنیا را از دریچه دید یک کودک هم ببینید و خستگی و کلافه گی مارلون را از اینهمه فداکاری ناخواسته درک کند
2_به نظر می رسد این نگاه فداکارانه مادران فقط مختص مادران این سرزمین نیست ودرد مسریست
در دنیایی که ما انتخاب می کنیم کودکان ما چه حق انتخابهایی را نداشته باشند. دنیایی که اول به فرزندانمان مثلا زبانهایی یاد می دهیم که تو مهد کودک فرانسه و انگلیسی حرف بزنند حالیا که پدر و مادر به علت نداشتن چنین قابلیتی از نقش خدایگان گونه شان در نزد بچه خواهند افتاد وبه نظر بچه این خواهد بود پدرم شاید خیلی هم خوب نیست.
قطعا اگر یک مصاحبه از مربیان و معلمان و مسولان آموزشی مهد های کودک و دبستانها بگیریم قطعا با قصه های تلخ بسیاری از جنس قصه مارلون روبرو خواهیم شد .
قطعا همه پدر مادرها مایلند فرزندانی موفق تحویل اجتماع بدهند و آینده ای بدون دو شیفت کار کردن و آوره گی و کمبودهای فراوان باشد اما حد این مسئله کجاست؟ کجا باید آزادی داد تا مارلون ها در رویایشان از موسیقی خفن آن چوب زن لذت ببرند کجا باید اطلاعات صحیح دریافت کنند ؟
خود من همیشه عادت دارم کتابهایی که برای برادر زاده ام می خرم را یکبار بخوانم تا خدای ناکرده کتابها عاری از حرفهای زشت گرافیک های ترسناک(مانند برخی از کتابهای دوران من ) و چندین مورد دیگر باشند اما با دیدن مارلون برایم این سوال پیش آمده که حد این مراقبت تا کجاست؟ سوالی که به دنبال جوابش خواهم رفت
روزبه سیف
15 بهمن 96
.

هیچکس و Faezeh این را خواندند
سحر علیرضائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید