در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مرغ دریایی من
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:10:34
امکان خرید پایان یافته
۰۱ مرداد تا ۰۵ شهریور ۱۳۹۸
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
بها: ۵۰,۰۰۰ و ۴۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
باکس‌ A و B و E و F: با بهای ۵۰.۰۰۰ تومان
باکس G: با بهای ۴۰،۰۰۰ تومان
بخش بیرون از ظرفیت: ۳۵،۰۰۰ تومان

- بر اساس نمایشنامه «مرغ دریایی» اثر آنتوان چخوف
تولید تازه کمپانی تئاتر امید ایران

گزارش تصویری تیوال از نمایش مرغ دریایی من / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش مرغ دریایی من / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› پوستر رسمی نمایش «مرغ دریایی من» رونمایی شد

›› "امیرحسین فتحی" به نمایش جدید "کیومرث مرادی" پیوست

›› "شبنم مقدمی" آرکادینایِ «مرغ دریایی من» شد

›› نمایش «مرغ دریایی من» طراحان خود را شناخت

›› کیومرث مرادی پس از سه سال به تماشاخانه ایرانشهر باز می‌گردد

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کار بسیار طولانی بود که نمیتونست مخاطب رو با خودش همراه کنه و هشیار نگهش داره اونم در دو ساعت و نیم نمایش.
بازی ها متوسط بود و متن کمی ناکلموس برای مخاطب ایرانی و این دوره شاید در دوره خود چخوف کاملا قابل باور و جذاب بوده باشد برای مخاطبین شوری سابق
هومن شهباز این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باید بگم تا تقریبا بیست دقیقه اول نمایش خیلی از خودم ناامید شده بودم که همچنین انتخابی کردم.اینکه نور جوری طراحی شده بود که میتونستم تماشاچی های روبرو رو کاملا واضح ببینم واقعا آزار دهنده بود(دست دوستان تماشاگر درد نکنه که تمام مدت با نور زیاد، گوشی خودشون رو چک میکنن و در شاهکاری فراموش نشدنی تلفن جواب میدن!و همچنین مسئولین که تا اواسط نمایش با راه دادن تماشاگران تمام تمرکز ما رو نابود میکردن!) و بعد دیدن صفحه مانیتور لپ تاپ آقای کارگردان که بازیگران هم زیاد به اون نقطه رفت و آمد داشتن هم تمام حسِ بودن در فضای تاریخی رو به باد میداد، البته که گفتن کار صدا رو در اجرای آخر به علت مشکلی که پیش اومده خودشون انجام دادن و شاید این مورد فقط در اجرای ما بوده..در نهایت بازی خوبه بازیگران به خصوص امیرحسین فتحی و آشفتگی خوب از کار در اومده و شبنم مقدمی عزیز تونست نمایش رو نجات بده ولی من به شخصه اصلا بازی آنیمای کنستاتین و یا به عبارتی درون زنانه او رو توسط بازیگر دوست نداشتم و به نظرم نتونسته بودن خوب از پسش بربیان...در نهایت خسته نباشید
علی ژیان این را خواند
زهره مقدم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از مرغ دریایی چخوف تا مرغ دریایی من

«مرغ دریایی چخوف» روایت انسان‌های عاشق ناکامی است که برخی به این ناکامی آگاهی دارند، و برخی آن را تعمدا به فراموشی می‌سپارند.
برخی از آنان، ناکامی‌های عاشقانه خود را با کامیابی‌هایی زودگذر و بعضا مضحک به فراموشی می‌سپارند. مادر کنستانتین، ماشا، مادر ماشا و حتی تریگورین نویسنده هر یک به نوعی چنین کرده‌اند.
و معدودی از آنان، ناکامی‌های عاشقانه خود را به فراموشی نسپرده‌اند و برایش تلاش می‌کنند. از این افراد کنستانتین خسته و دلشکسته، دست از تلاش می‌کشد و نینا همچون مرغ دریایی، امیدوارانه می‌زید و پرواز می‌کند.

در «مرغ دریایی من» (به روایت کیومرث مرادی) کنستانتین پیوسته با آنیمای خود زندگی می‌کند. گاهی کنستانتین سخن می‌گوید و گاهی آنیمای وی. رد ... دیدن ادامه ›› پای آنیمای کنستانتین را می‌توان از مادرش که به دست تریگورین نویسنده تصاحب شده، تا نینایی جست که باز هم به دست تریگورین از وی جدا می‌شود.
کنستانتین همچون هملت، پیوسته تحت سلطه عقده ادیپ خویش است، عقده ادیپی برآمده از تصاحب مادرش و جدایی از معشوقه‌اش به دست دیگری. آنیمای وی، تنها پناه برای رهایی از این اضطراب بی‌پایان است. آنیمایی که به قدرت تجلی عشق در نینا، می‌باید او را از این اضطراب رهایی بخشد. اما گویی راهی برای رهایی نیست.
پس، پیش از آخرین ملاقات با نینا، دلشکسته و خسته، آنیمای خود را می‌کُشد و به دور جسدش همچون نقشی از یادگار عشق خط می‌کشد.
و بعد از ملاقات با نینا، دقیقا همان جایی که نقش آنیمای خود را ترسیم کرده، به زندگی‌اش پایان می‌دهد. این وعده‌گاه، محل تلاقیِ مرگ پدر و پسر است. وعده‌گاهی که سرنوشت پسر را به پدر، تقدیرگرایانه پیوند می‌زند و کنستانتین، اُدیسه‌وار به سرنوشت محتوم خود تن می‌دهد.
اما نینا با آنکه رنج سفری عاشقانه و جانکاه را در قلب دارد؛ با آنکه لباس‌های رنگی‌اش که نشان از نشاط و بلندپروازی‌های جوانی است، جای خود را به تن‌پوشی سیاه که نشان از واقعیت‌های برهنه زندگی دارد، داده است؛ همچنان با عشق و به دنبال عشق زندگی می‌کند و تمامی این رنج‌ها را عاشقانه به زندگی بدل می‌نماید.
بی‌تردید، عاشقانه زیستن نینا فراتر از تجربه‌های تهی و سردرگمی‌های تریگورین نویسنده است که دستش آلوده به قتل پدر کنستانتین است. چرا که نینا دل‌سپرده به آنیموسی است که تریگورین، تنها و تنها یادآور آن بود.

سرانجام، این تراژدی بی‌پایان برای کنستانتین و نینا به‌گونه‌ای متفاوت رقم می‌خورد:
آنیمای کنستانتین نتوانست وی را از اضطرابش رهایی بخشد و به تعالی عاشقانه زیستن برساند و سرنوشتش همچون مرغ دریایی مرده‌ای شد که روزی به نینا تقدیمش کرده بود.
اما آنیموس نینا همچون مرغ دریایی زنده‌ای که نشان از امید است، او را برای جدال بی‌پایان و امیدوارانه با رنج‌ها و مرارت‌های زندگی، عاشقانه مهیا می‌کند.