سلام.
عشق من کامران تفتی هست و بس.
خیلی بازی خوبی داشتند من توی سانس دوم رفتم و فکر نکنم ایرادی بود تنها مشکل موجودش سالن افتضاح باران بود.
خیلی بد که بعضیها عادت دادند، من مخاطب به این انتظار بنشینم که هر لحظه باید به طنزهای درون متن بخندم اما تنها جای خنده اورش انجای بود که کاپیتان از کلمه گرد افشانی استفاده کرد و گروهبان از کلمه فتوسنتز که اگر کارگردانی شده بود من به کارگردان عزیز تبریک میگم و یا اگر خلاقیت بازیگران بود من به هوش جفتشون نمره صد میدم.لاله صبوری که برای من نوستالژی خیلی از خاطرات خوب کودکی منه اول از همه از دیدنش یاد مادرم افتاد و بعد هم با بازی عالیش منو صدبرابر بیشتر شیفته خودش کرد.
خیلی خوشحالم که اینکار به 175 غواص شهید تقدیم شد کار خوبی بود.
نمایش خوانی همراه با بازی خیلی خوبه خیلی . امیدوار بودم اجراش چند شب دیگه ادامه داشته باشه تا دوستان بیشتری و به دیدن این نمایش دعوت میکردم این پنجمین نمایشی که از اقای آزاد دیدم که بازهم لذت بردم کوتاه بازی کرد اما زیبا بازی کرد سارا بهارلو هم من الان فهمیدم که قبلا کجا دیدمش که در فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند بود که عالی بوددن با حس و حال زیبای خاصی خواندن.بنظرم موسیقی اگه نبود کار بشدت بی مزه بود ولی کلا به بازی 4 نفر که مسلط بازی کردند رای میدم ابتدا کامران تفتی که به هیچ وجه نمیتونی به نوع بازیش ایراد وارد کنی حتی نظر دادنم راجبش سخته دوم ستوان که اقای میرحسینی بودند عالی بود مسلط سوم اقای ازاد که رگ های طنزش همیشه هست و به هیچ وجه مبتدی بازی نکرد بنطرم و در نهایت بازی سارابهارلو.در کل عالی بود خسته نباشید.از اینیم که اخر کار صدای خودمو شنیدم خیلی سورپرایز شدم ایده خوبی بود
امشب که با عجله و هول هولی بلیطش رو خریده بودم تازه وقتی نمایش شروع شد فهمیدم که نمایشنامه خوانی اومدم :) اولین بارم بود که سهوا به دیدن یک نمایشنامه خوانی نشستم. اول بگم که من فکر می کردم از حفظ گفتن دیالوگها سخت تره اما دیدم که از رو خوندن خیلی سخت تره و امشب بیش از هر اجرای نمایش دیگه ای که دیده بودم بازی خوانها تپق زدند.
در هر حال نمایشنامۀ خیلی عالی ای خونده شد و احساس بازی خوانها هم در بعضی از بخشهای نمایشنامه خیلی عالی در وجودشون ایجاد و خوب منتقل می شد.
سالن باران که باز هم مثل دفعات قبل مشکلات ساده و عجیبش توجه آدم رو به خودش جلب می کرد. صدای بازیگرها برای من که در ردیف آخر نشسته بودم گاهی زنگ دار می شد و وسط اجرا هم دستگاهها گاه قژ و وژ می کردن.
اما از حق نگذردیم کار نوازندۀ موسیقی متن خیلی خوب بود. پراحساس و هرچند نواختنش به آکورد گرفتنهای ساده و خوندنش هم بر اساس یه ملودی خیلی ساده بود اما بازیهای صداش جذاب بود ...