در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بام طهران
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:18:48
۰۷ خرداد تا ۰۹ تیر ۱۳۹۱
۱۷:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۵,۰۰۰ تومان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متن این نمایش بسیار ضعیف است. تعدد شخصیت ها چنان زیاد و بیدلیل است که هیچ کدام از شخصیت ها ساخته نمی شوند و شکل نمی گیرند و اساساً وجود و عدم شان یکسان است. و باز ایراد عمده ی دیگر متن تعدد پیامهای آن است. تعدد ناهوشمندانه ی پیامها از یک سو و انتخاب شیوه ای نادرست برای رسانیدن آنها از سوی دیگر، نمایش را از رسانیدن هر گونه پیامی به کل ناتوان کرده است. به عنوان نمونه پیام توجه داشتن به آخرت در اپیزود مرده شور آنچنان سطحی و رو بیان می شود که پیش از هر چیز مخاطب احساس می کند به شعورش توهین شده و بیش از هر چیز احساس انزجار مخاطب را برمی انگیزد در حالی که اصل پیام ارزشمند است. یادمان باشد همیشه مخاطب خوش دارد خیال کند خودش موفق به کشف پیام و حرف هر اثری شده است.
بازی ها نیز حداکثر در حد اجرای یک پایان نامه در فلان پلاتوی فلان دانشگاه است. و غرضم از این گفته به هیچ عنوان بی احترامی به بازیگران نوپای این نمایش و تلاش و زحمات شان نیست.
قبول دارم که این گروه تازه کار است و نیاز به دیده شدن و کسب تجربه و... دارد. اما در چنین شرایطی که به شدت با مشکل کمبود سالنهای اجرای تئاتر روبروییم اجرای چنین کاری با این سطح نازل در اصلی ترین مجموعه ی تئاتری کشور بهترین انتخاب است؟ و در آخر یک نظر کاملاً شخصی: وقتی در تئاترشهر به تماشای کاری می نشینم انتظار دیدن تئاتر را دارم، نه تماشای تمرین دوستان را.
گروه موسیقی بمرانی که اجرای خوبشان را در نمایش عجایب مخلوقات نیز دیده ام و دوستشان می دارم در این نمایش فوق العاده غیرحرفه ای ظاهر شده اند: صدای سازها levelبندی نشده و سازهای الکترونیک صدای ساز آکوستیک و نیز vocal را به کل ماسکه کرده است. و موسیقی را بدل به سروصدایی کرده که بیشتر آزارنده و مزاحم تماشای نمایش است تا در خدمت کار.
کاملاً باهاتون موافقم.
۱۶ تیر ۱۳۹۱
ممنونم خانم عاصی. کاش دوستان بیشتری لطف داشتند و نظرشان را می نوشتند تا اگر اشتباهی هست و چیزی (خوب یا بد) از نگاه و قلم من (منظورم همان کیبورد است!!) جا مانده، یادآوری شود.
۱۹ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکی از پان‌ترکیستها ادعا میکند که واژه “پارس” از پارس کردن سگان برگرفته شده است!
این حرف این مانند آنست که ما بگوییم واژه اغوز از دغوز (خوک به معنی ترکی) برگرفته باشد.  به پندار آنها این نوع توهین‌ها مردمان ایران را می‌آزارد در حالیکه تنها نادانی پان‌ترکیستها از تاریخ و زبان‌شناسی را به نمایش میگذارد.
در کل دانشمندان واژگان پارس، پارث، پهلو، پشتو و پارسا را از یک ریشه میدانند.  لغت پارسی بنابراین به معنی پهلو یا دنده است و دیاکونوف و هنینگ پارسی را به معنی “کسانی که پهلو قوی  یا دنده‌ی قوی دارند” میدانند.
برخی از دانشمندان نیز آن را از نام خنجر پارسیان خواندند که شباهت به دنده دارد ولی آرای دانشمندان امروزی همان است که پارس، پارث، پهلو،پهلوی،پارسا از یک ریشه هستند.
در زیر پارسا، لغتنامه دهخدا نیز نوشته است.
فرهنگ رشیدی، یکی از فرهنگهای متعبر که چهارصد سال پیش نوشته شده است زیر لغت پارسا ... دیدن ادامه ›› مینویسد:
پرهیزگار و به معنی پارسی نیز گفته اند، و بعضی گفته اند: پارسا مرکب است از پارس که لغتی است در پاس به معنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افا ده معنی فاعلیت کند، و معنی ترکیبی حافظ و نگهبان چه پارسا پاسدار نفش خود باشد .(فرهنگ رشیدی نیمه نخست)
در زبانهای ایرانی هنوز پاس را بکار میبرند.
در رابطه با لغت پارس (آوای سگ) که بی‌ربط به قوم پارس است شاید بتوان نظر داد که آن نیز از پاس و پاسداری برگرفته شده است. ولی شهربراز گرامی نیز در پاسخ به همه ترک‌انگاران مینویسند:
یکی از معناهای پارس نیز در زبان پارسی به معنای بانگ سگ است. اما این معنا هیچ ربط ریشه‌شناختی با نام قوم ایرانی «پارس» ندارد. مانند واژه‌ی شیر (نوشیدنی) و شیر (جانور) یا سیر (گیاه) و سیر (برابر گرسنه). یا شاید مانند شباهت واژه‌ی ماست در زبان پارسی با واژه‌ی must در زبان انگلیسی!
دکتر محمد حیدری ملایری، اخترشناس و اخترفیزیکدان ایرانی، لطف کرد و اطلاعات ریشه‌شناسی مربوط به «پارس» (به معنای بانگ سگ) را برایم فرستاده است که در اینجا منتشر می‌کنم:
پارس به معنای «بانگ سگ» از ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی -bhel* می‌آید به معنای غریدن یا بانگ زدن و صدا درآوردن. دیسه‌های دیگر چنین اند: سانسکریت: -bhas به معنای پارس کردن، لیتوانی: balsas به معنای صدا، بالاژرمنیک کهن: belja به معنای غریدن، در انگلیسی نیز فعل‌های bell (غریدن) و bellow (بانگ و صدای جانوران) و belch (آروغ زدن) از همین ریشه هستند. جالب آن که در زبان تبری (طبری) بلوسَن یا بلوستن (balossan / balostan) به معنای پارس کردن است. (پوروا-هند-و-اروپایی: PIE=Proto-Indo-European. پوروا (purva) واژه‌ای است از زبان پارسی کهن به معنای: شکل نخستین)
هم چنین واژه‌های دیگر پارسی برای بانگ سگ عبارتند از لاییدن و لوکه (هر دو در دهخدا)، گیلکی: لاب، تبری: لوئه، لوئسن (loessen). اطلاعات ریشه‌شناختی این واژه نیز چنین است:
لیتوانی: loju (پارس کردن)، ارمنی: lam (موییدن، گریه کردن)، آلبانیایی: leh (پارس کردن)، لاتین: latro, latrare (پارس کردن)، یونانی: hulao (پارس کردن)، سانسکریت: -rai و rayati (پارس می‌کند)، ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی: -layo* (پارس کردن).
بنابراین این دو واژه در دو ریشه‌ی متفاوت هستند. در کل باید به این نکته نیز اشاره کرد که سگ در ایران باستان حیوان والایی بوده است ولی عوعوی سگ هیچ نوع ریشه و رابطه با لغت پارسی ندارد همانطور که شیر جانور با شیر آب از دو ریشه متفاوت میباشد.
www.azargoshnasp.com
کار که البته ضعیف بود، خیلی هم ضعیف بود ولی از تماشایش پشیمان نیستم چون همانطور که در پایان نمایش هم گفته شد این بازیگران همگی تازه‌کار و نیازمند تماشاگر هستند. پس با این دید به تماشایش بروید.