در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش شبی بیرون از خانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:24:04
امکان خرید پایان یافته
۱۵ بهمن تا ۲۷ اسفند ۱۳۹۳
۱۹:۰۰
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش شبی بیرون از خانه (سری دوم) / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش شبی بیرون از خانه / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸
تلفن:  ۶۶۹۷۹۴۶۸، ۶۶۹۷۹۴۷۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حتی تصور تماشای چنین اجرایی را هم در سر نداشتم. چیزی که فهمیدم این بود که برای دیدن تولد ستاره ها حتما نیاز به تلسکوپ قوی برای رصد اعماق کهکشان ها نیست، در یک سالن سه ردیفه و بدون سن نیز می توان شاهد تولد ستاره هایی بود.
هارولد پینتر و متن هایش را با نظم نوین جهانی و زبان پشت کوهی می شناختم و به خاطر نگاه عاطفی اش به وقایع غیرعاطفی و اصول ضد خشونتی که در سر دارد دوست داشتم. با این حال صاحبان کار را ستایش می کنم که متن نمایشنامه را تا حد ممکن تغییر داده و آن را استحاله کرده اند. از نظر تکنیکی هم معتقدم که این تعدیل برای روان سازی و القای هدف اصلی متن به مخاطبان موثر بوده است. به هر حال بخش بزرگی از جامعه ما چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی با مقوله تحکم، انزوا و انفعال دست به گریبان هستند. از این حیث تیزهوشی کارگردانان قابل تقدیر است.
متن به شکل هدفمندی ذهن را درگیر ترس های درونی و اضطرابات ناشی از سرخوردگی های روانی خاص می کند. این حس در اجرا با وجود امکانات ناچیز و معذوریت های فنی، حرفه ای بوده و فضای نا آرام یک ناخودآگاه منزوی و تو سری خورده و ترسو را به ذهن متبادر می کند. مماس سرکوب های روانی با نشانه های جنسی کار، ارادت متن رو به نظریات فروید نشون میدهد اما برعکس موارد زیادی از این دست، به هیچ وجه دچار افراط نمیشود.
دکور -بجز ماکت های نه چندان جدی قبرها- خوب از آب درآمده و همه چیز از ساعت بزرگ روی دیوار تا نحوه چینش میز و صندلی ها به حس تعلیق و انفعال در متن و اجرا کمک می کنند. موسیقی و نور از عهده وظایف خود به خوبی بر آمده اند و تاثیرات لازم را داشته اند – البته از آنجا که "همیشه خراشی است روی صورت احساس" نور در بخش مهمانی و موسیقی در بخش پایانی می توانستند مثل سایر بخش ها کنترل شده تر باشند.
و کنترل؛ شاه بیت و کلیدواژه کار. دقیقاً کنترل؛ ... دیدن ادامه ›› با وجود تمام دشواری ها در نقش های اغراق آمیز و عصیان شده ای که کنترل در اجرا را به غایت سخت می نماید. مادر، کینگ و از همه تماشایی تر آلبرت به خوبی از مهار نقشهایی غیر قابل مهار بر آمده اند. لحن کینگ، نگاه های مادر، حرکات مرده ها و یک معجون کم نظیر از همه اینها در بازی آلبرت که تو را به گوشه های ضمیر ناخودآگاهت در کودکی های بسیار دور سرخوردگیت می برد! ترکیب بازی ها یکدست است و نشان از تمرینی طولانی مدت دارد، چه امکان ندارد بدون تلاشی فراوان با این درجه از خلوص، احساسی را به مخاطب منتقل کرد – با وجود گریم نامتوازن که کمی از کیفیت کار کم کرده. ترکیب رقص، حرکات موزون و اسلوموشن ها اجرایی به یاد ماندنی ساخته اند.
معذرت بابت زیاده گویی؛ اما دیشب بدون هیچ تلسکوپی شاهد تولد ستاره ای در چهارراه ولیعصر بودم که قطعاً نور آن در آینده بازتاب بزرگتری پیدا خواهد کرد.
فردا برای دیدن این نمایش میرم و امیدوارم طبق نظر خیلی از دوستان کار خوبی باشه و به خاطره ای خوش از آخرین نمایش امسال تبدیل بشه :)
۲۶ اسفند ۱۳۹۳
جناب معصومیان، آقای بهرامی عزیز، عمو فرهاد و همه دست اندرکاران
با سپاس فراوان
من از شما ممنونم که چنین حادثه ای رو رقم زدید و بی صبرانه در انتظار کارهای بعدی خواهم نشست
۰۴ فروردین ۱۳۹۴
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بیست ... بیشتر ... شایدم صد ... امتیاز من به این نمایش؛
این که گفتم در مورد نورپردازی جذاب و حرکات بدنی و رقص و البته و البته موسیقی عالی و کارگردانی خوب بود. برای من نزدیک نصف ارزش یک نمایش به بازیهاشه که بازیگرای مسلط و تقریبا عالی شبی بیرون از خانه برام جای بحث نمی‌ذارن.
اما بریم سر اصل ماجرا یعنی متن. با دیدن سه نمایش از هارولد پینتر در تماشاخانهٔ مطرح استاد مشایخی باید بگم دیگه نمی‌شه نمایشی از او روی صحنه بیاد و از دست بدمش. ظاهرا عادت پینتر پرداختن به زوایای روان آدمیه. پرداختن به کسایی که همه‌اشون درست مثل یه آدم معمولی دچار گرفت و گیرهای روانی‌ان. همه‌اشون مثل یه آدم معمولی می‌تونن بخندن، رنج بکشن، بجنگن یا حتا آدم بکشن. به نظر من نمایشهای او رو باید بیش از یک بار دید. یا اگه خیلی آدم باهوشی باشی که من نیستم باید در یک بار تماشا تا می‌تونی تأثیر بگیری چون برای اینکه خودتو بشناسی فکر کردن به کارها و حرفهای بازیگرای پینتر رو لازم داری چون تو هم مثل اونها می‌مونی.
به همهٔ کسایی که آخر نمایش اون جلو ایستادن و ما تشویقشون کردیم تبریک می‌گم و ازشون متشکرم.
تکرار وجود ساعت در نمایشهای بالابرغذا و شبی بیرون از خانه و ثابت بودن اون به نوعی تداعی‌کنندهٔ توقف زمان هم در دنیای مردگان و هم کند شدن زمان در بررسی ریز روان شخصیتهای نمایش بود.
جمله‌ای که خیلی با رفتار آدمهای پینتر خوب همخوانی داره از خلوتگاه یا در بستهٔ ژان پل سارتره که دوزخ دیگران‌اند.آدمهایی ... دیدن ادامه ›› که در ظاهر همو دوست دارن اما نهایتا رنج به هم هدیه می‌کنن.
تنها مشکلی که من با چنین نمایشی دارم اینه که جلوه‌های بصری مثل بازی نور و حرکات آهسته و رقص و جذابیتهای هنری قدری کمتر از اونچه باید اجازهٔ تمرکز بر متن رو بهم می‌ده؛ نمونه‌اش هم اینکه گفته‌های اوایل نمایش مثل اونچه آقای شاه یا کینگ بر سر قبر مردگان می‌گفت انگار کلا از ذهنم پاک شده. یک چیز هم مشترک بین بالابر غذا و شبی بیرون از خانه برام جالب توجه بود؛ اینکه در هر دو انگار آدمها یه ارباب دارن و کاراشون زیر فرمان اون اربابه مثل کینگ امشب ... نمی‌دونم شاید ماهیت این ارباب فشار و جبریه که از طرف جامعه به آدمها تحمیل می‌شه ...
فکر کنم دوباره هم باید نمایش رو ببینم ؛-)
جناب فرزین عزیز قدم بر چشم ما گذاشتید
سپاسگزارم از حضور سبز و انرژی خوبتون
۲۱ اسفند ۱۳۹۳
آقای توکلی موافقم :)
۲۸ اسفند ۱۳۹۳
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام خدمت دوستان گرامی

یکی از دوستانم بعد از دیدن نمایش "شبی بیرون از خانه" حس خودشون رو راجع به این نمایش نوشتند و از آنجاییکه دسترسی به اینترنت و تیوال نداشتند از من خواستند که حسشون را با شما قسمت کنم .



با عرض سلام و خسته نباشید خدمت گروه نمایش شبی ... دیدن ادامه ›› بیرون از خانه

برای من آن قسمتی که مادر آلبرت سلایق و نظرات خودش را به او تحمیل می کرد و آلبرت در واقع اجازه و فرصت ـــ اینکه ببیند چه چیزی را دوست دارد ـــ را نداشت و یا آنجایی که مادرش به او فرصت و جرأت رویارویی با واقعیت و خطرات و مشکلات و در پی آن راه مقاومت و حل مسایل را به آلبرت نمی داد و این مسأله منجر به این می شد که آلبرت هیچوقت توانایی ها و استعدادهایش شکوفا نشود و همیشه بسته و خاموش باشد ،بسیار قابل توجه بود و موردی که خیلی برایم جالب بود این است که اکثر ما آدمها مانند مادر آلبرت در گذشته گیر کرده ایم و با مرده ها و خاطرا ت گذشته که مرده و زمانشان به اتمام رسیده زندگی می کنیم و به قدری خودمان را با آن مأنوس می دانیم که گویی در همین لحظه اتفاق می افتند و با آنها ناخودآگاه زندگی می کنیم و هنوز درد می کشیم و وابستگی های زنجیروار و بیماریهای ذهنی زنجیروار از مادر آلبرت به خود آلبرت منتقل شده بود و او در مهمانی هم درگیر این وابستگی به مادرش بود و فکرش و ذهنش و تمام لحظات شیرین خودش را با یاد حرفهای منفی مادر تلخ می کرد و در لحظه حال نبود ... باز اشتباهی که اکثر ما وابسته ها به آن دچاریم .

و نیز مطلب دیگر اینکه در بدو ورود و در ابتدا آن حالت گورستان در شب ، تاریکی و آن صداهای ترسناک مرا با یکی از ترسهای کودکیم ـــ که ترس از گورستان در شب بود ـــ مواجه کرد و وحشت همه وجودم را برداشت و کلاً در رویارویی با تک تک آن صحنه ها و بیماریها ی خودم حالم بد شد ولی در آخر و امید به اینکه من هم رها شوم و پرواز کنم ، امیدوار شدم و بعد ازدیدن نمایش تا چند روز به آن لحظه ها و وابستگی های خودم فکر می کردم و برایم آگاهی داشت .


در آخر از تمام تلاش و تفکر شما در این نمایش قدردانی می کنم و تبریک می گویم برای این درک و آگاهی و شکوفایی و از خداوند برایتان موفقیت و پیشرفت روزافزون خواهانم .



زهرا 5/11/93
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید