در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش سنتز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:36:51
امکان خرید پایان یافته
۲۵ آبان تا ۲۵ آذر ۱۴۰۰
۱۹:۰۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

 

اخبار

›› پدر، پسر، تکرار

›› دگردیسی ثنویت متنافر

›› آغاز اجرای "سنتز"

ویدیوها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از دست‌اندرکاران این نمایش جذاب بی‌نهایت ممنونم.
به شخصه طرفدار فیلم‌ها و همین‌طور نمایش‌هایی هستم که من رو به فکر وادارند و صرفا دنبال سرگرم کردن مخاطب نباشند.
انتخاب اسم سنتز برای عنوان نمایش حکایت از تسلط نویسنده و کارگردان به مباحث فلسفی داشت.
انصافا بازیگری خیلی خوب بود. بی‌دیالوگ بودنش هم به جذابیتش افزوده بود.
شروع نمایش عالی بود. ریتم نمایش معرکه بود. پایان نمایش فوق‌العاده بود. مدت زمان به شدت به اندازه بود. تک تک المان‌هایی که روی صحنه دیدیم کارکرد داشت.
دوستان محترم توضیحات مبسوط رو دادند. من نظر آقای موسوی کیانی و آقای بهکام و سرکار خانم ثانی رو خیلی دوست داشتم. نمایش یک جور بود که آدم می‌تونه با همه‌اش موافق باشه و این تکثرگرایی در قرائت از مفهوم نمایش‌نامه، به جذابیت‌های نمایش افزوده بود.
امشب اجرای این نمایش به پایان رسید. از توصیه‌کنندگان به این نمایش تشکر می‌کنم.
به این فکر می‌کنم که علیرضا اخوان در نمایشنامه چی نوشته بود. کل نمایشنامه داخل کروشه بود و این چقدر هیجان انگیز می‌تونه باشه
خیلی ممنونم.
خیلی تجربۀ هیجان‌انگیزی بود! خیلی کیف کردم. تا صحنۀ بازگشت پدر رو هم متوجه شدم و داشت به جونام اضافه میشد?? که اونجاش یهو مغزم استاپ کرد! از اونجا به بعدش رو نفهمیدم! کسی هست که یاریم کنه و توضیحی بهم بده؟!
پدر چرا برگشت؟! کارکرد بازگشت پدر چی بود، چی می‌خواست بهمون بگه؟!
از وسطش گیج شدم و نتوستم ربط بعضی چیزا رو بفهمم. مثلا عروسک، کلاه رزم و نوای تعزیه. دکورشم دوست داشتم نشون میداد خشونت و درگیری در پیش هست که اتفاق افتاد. باید بیشتر فکر کنم در موردش
۲۳ آذر ۱۴۰۰
کاملا موافقم
منتها در مورد اون پایان بندی... قطعا برداشت هایی میشه داشت همون طور که دوستان داشتن... از سالن که خارج شدم شنیدم که یکی درجا به بغل دستیش گفت : بخشیده دیگه! خواسته بگه والدین میبخشن!...
ولی شخصا خیلی دنبال جوابش نمیگردم. همیشه هم اینجوری نیستم ها، که بگم چقدر بی جوابی میتونه جالب باشه... ولی در این مورد، بامزگی اون ورود رو به تحلیل عمقی تر ترجیح میدم.
۲۴ آذر ۱۴۰۰
نیکان آرامی
کاملا موافقم منتها در مورد اون پایان بندی... قطعا برداشت هایی میشه داشت همون طور که دوستان داشتن... از سالن که خارج شدم شنیدم که یکی درجا به بغل دستیش گفت : بخشیده دیگه! خواسته بگه والدین میبخشن!... ولی ...
عالی
ممنونم ازت
۲۴ آذر ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی بر مبنای ضِدِین؛ وارد سالن که شدم، فضا و موزیک گوتیک مرا محو در خود کرده بود. متعجب بودم از محیط گوتیک و طراحی لباس متعلق به عصر طلایی سینما. مدام با خودم در کلنجار بودم که این نمایش متعلق به هفتاد سال پیش است یا چهارصد. با گذشت زمان و پیش رفتن داستان، متوجه شدم که موضوع بسیار قدیمی تر است، قربانی های باستانی! قربانی ای برگرفته از ماجرای خلیل الله که در بستر فرهنگی بین النهرین رخ می‌دهد، بین النهرین ای که قربانی فرزند در آن امری عجیب نبوده و الله رحمان رحیم، با همان روش خلیل خود را آزمود.
داستان دینی ابراهیم همراه لباس های 1950s، خود های نینوایی و ملودی هایی از موتسارت؛ این نمایشنامه تنها از ذهنی همه چیز خوان و شک گرا بیرون می آید. ذهنی که ضِدِین را در خود جای داده. ذهنی که بسیاری از ما دارای آن هستیم در میان نیک و شر های غرب و شرق، سرگردان به دنبال جواب میگردیم.
سنتز، نمایشی که در سکوت آن، حرف های زیادی نهفته است... .