خلاصه داستان: حمید و هما زوج ناباروری هستند که تصمیم گرفته اند از راه اجارهی رحم بچهدار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور به زن جوانی به نام رضوان بر می خورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. اتفاقی که برای این زوج پس از آشنایی با رضوان می افتد سبب می شود آنها به شناخت تازه ای از خود و پیرامون شان برسند.