به نقل قول از کارگردان فیلم، فیلمی راجع به اختیار و تصمیم آدمی که با یه قصه خودش رو مطرح کرده.
فیلم بدی نبود، دیدم ولی نمیتونم بگم واااای عالی بود و دوست داشتم. درهرحال ممنون از عوامل و زحمت کشان.
بالاخره سامان سالور با تمشک، به شهر بازگشت. بعد از تجربه ساخت چندین فیلم در محیط روستایی و فضاهای متروک این اولین تجربه سالور در روایت داستانی از چند خانواده شهری است. پیرنگ اصلی داستان، که پیش تر حاتمی کیا در یکی از اپیزودهای دعوت به آن پرداخته بود، پتانسیل تبدیل شدن به قصه ای جذاب از آدم های امروزی با مشکلات امروزی را دارد؛ اما هم در متن و هم در اجرا شکست می خورد. نه در روایت خلاقیتی به کار گرفته شده، نه در برخورد با مسأله اصلی فیلم. اتفاقا فیلمساز از آن طرف بام افتاده، و با داستانی تلخ و گزنده، مخاطب جامعه امروز را که به تازگی با این مسأله مواجه شده، و در بدو پذیرش آن است، با تزلزل و ناامیدی نسبت به آن بدبین می کند. تمشک به جز چند نمای چشم نواز، ارزشی به مخاطب هدیه نمی کند.
واقعا چرا انقدر پاکدل و کریمی بد بودن؟ چقدر سرد، چقدر بی روح
البته فیلم طوری نبود که اصلا نپسندم اما قطعا نقاط ضعف داشت، از احوالات فیلم و بازی ها گرفته تا جلوه های ویژه...
آخر فیلم هم به لطف اشکالات فنی نفهمیدم چی شد تا تصمیم مناسبی برای دادن رای بگیرم
از عصبانیت آقای سالور بعد از قطع فیلم و فریادهای ایشون وقتی میگفتند برای این جشنواره متاسفم و این دومین باره امروز این اتفاق میوفته و کلی از طرف خود از ماها عذرخواهی کردن که بگذریم( شخصا تحت تاثیر قرار گرفتم)، واقعا دوستانی که فیلم رو تا پایان دیدن، انتهای فیلم چی شد؟ آقای سالور میگفت همه چیز در 8 دقیقه پایان کامل میشه(یعنی جایی که ما ندیدیم) قبلا از پاسخ هاتون متشکرم...