در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش ترور
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:01:33
امکان خرید پایان یافته
۲۸ آبان تا ۲۹ دی ۱۳۹۴
۱۹:۰۰  |  ۲ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ و ۲۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
همکف ۲۵.۰۰۰ تومان
بالکن ۲۰.۰۰۰ تومان

کاری از گروه تیاتر شایا
گروهِ تیاتر شایا در ادامه ی بیست و دو تجربه ی پیشین خود تلاش میکند اینبار در کنارِ خلقِ اثری جذاب، پیشنهادهایی بدیع در حوزه ی اجرای نمایشهای دینی ارایه دهد. داستانِ نمایشنامه علاوه بر وفاداری به مستندات تاریخی، واقعه ی ضربت خوردن امام علی(ع) را با نگاهی کاملاً نمایشی و از زاویه ای جدید نمایش میدهد. حضور بازیگران بزرگ تیاتر، سینما و تلویزیون، خلقِ زیباییهای بصری، طراحی صحنه، لباس، نور و صوت... اجرای باشکوه را نوید میدهد

خلاصه نمایش
"ترور" درباره ی زندگی و تنهایی یک تروریست است که به قضاوت و انتخابش برای کشتن شک ندارد. اما مادرش اعتقاد دارد او سی و پنج سال پیش مرده است. فقط می باید دفن می شد تا از شر ارواح شریر در امان می ماند. تروریست در مسیر عملیاتش با دختری آشنا می شود که...

ابن ملجم مرادی، پس از پذیرفتن ماموریت ترور امام علی ،سفری را آغاز می کند که در طول آن به شناختی تازه ای از او ،خود و جهان پیرامونش دست می یابد....

 * با مشارکت مناطق آزاد اروند *

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش ترور (سری دوم) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش ترور (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش ترور (سری نخست) / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری نمایش ترور / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نشست خبری نمایش ترور برگزار می‌شود

›› "ترور" حمیدرضا نعیمی در تیوال

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کار قشنگ و قوی ای بود...بازیها واقعا حرف نداشت...یک ابن ملجم عالی و یک قطام فوق العاده...طراحی صحنه جالب....اون گروه شیاطین وسوسه کننده که خیلی به دل چسبیدند...
ولی مثه سقراط جذاب نبود...
به نظرم دلیلش دو چیز میتونه باشه...یکی اینکه داستان این نمایش رو بارها و بارها دیدیم و شنیدیم و نمایش داستان جدیدی تعریف نمی کرد که هیجان صحنه بعدی رو داشته باشی...
دوم هم اینکه به علت مذهبی بودن متن، خیلی مدرنیزه نشده بود مثه نمایش سقراط...تنها چیزهای مدرنی که وارد نمایش شده بود از طریق طراحی لباس بود....(البته در مورد قطام، به نظرم یک کفش قرمز خیلی می تونست بهتر از اون پوتین زمخت و زشت باشه!)...
بعد آخر نمایش به کل نمایش نمیومد!...کل نمایش مو به مو عین چیزهایی بود که ما شنیدیم و دیدیم...یهو در انتها، با یک انتهای باز مواجه میشی!...یعنی ابن ملجم پشیمون شد و کار رو تموم نکرد؟!...
یک مورد دیگه هم که یه کم عجیب بود، دیدن مردان عرب آن دوران به صورت خیلی منطقی و متمدن و رئوف بود!!...انگار هنوز حال و هوای نمایش سقراط از ... دیدن ادامه ›› گروه نمایش بیرون نرفته و با حال و هوای مردمان سرزمین سقراط آمدند و سرزمین عرب رو بازسازی کردند!...
ولی ایده کلی نمایش رو دوست داشتم...اینکه همیشه باید دو سمت داستان رو شنید....ما هیچوقت سمت ابن ملجم رو نشنیده بودیم....مثه فیلم "ملفسنت" که ما این بار داستان زیبای خفته را از سمت خبیث داستان دیدیم و من بسیار ازش لذت بردم!...کلا اتفاق جالبیه توجه به سمتهای دیگه داستانها و اتفاقهای آشنا...
غزاله کهن دل، سعید د، تایماز موسی زاده و امیر مسعود این را خواندند
ملیحه براتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرض خنده!
یک: با دوستی رفته ام سالن اصلی تئاتر شهر "ترور" ببینیم. نمایشی با موضوع ضربت خوردن حضرت علی؛ درباره یک واقعه تاریخی سنگین و مهم. خودم را برای تماشای یک نمایش سنگین، عمیق به همراه تماشاگران فهیم آماده کرده ام.

دو: چند دقیقه بیشتر از نمایش نگذشته که مردهای پشت سرم بانمکی شان گل می کند و تکه هایی را در حد بچه های دهه هفتادی می اندازند و میخندند. کمی بعدتر دخترهای کناری ام بلند بلند به دیالوگهای جدی شخصیتها میخندند و وقتی کارگردان با ایده های بچگانه اش ارزش کار را پائین می آورد و جای یک نمایش ثقیل اثری سخیف جلوی چشمانت می گذارد سالن شبیه سالنهای تئاتر آزاد می شود. بازیگرها چپ میروند همه میخندند، راست می روند همه میخندند و دیالوگ میگویند قهقهه می زنند.

سه: بارها شاهد خندیدنهای بدون مورد و دلیل تماشاگرها هنگام اجرای یک کار بوده ام اما این بار این خندیدن ها در حد فاجعه بود. هنوز هم نمی فهمم گفتن "دروغ نگو" مگر تا چه اندازه می تواند خنده دار باشد که صدای خنده بعضی ها را انقدر بلند میکند! یا نه، شاید ما مرض داریم؛ مرض خنده!
گاهی خنده های برخی از تماشاگران محترم در هر نمایشی آدمو به جنون می رسونه!
۱۷ دی ۱۳۹۴
من آخرین شب این کار تونستم این اثر رو ببیتم.واقعا در تمام نمایش فقط خواستم سالن رو ترک کنم اما صبر کردم .اون قسمت مسخره وسوسه ....شوخی با مادر ابن ملجم به سخره گرفتن یک همچین جریانی واقعا برای من فقط جای تعجب داشت.این تلفیق عصر مدرن و ساعت و کراوات با زمان علی و مرادی این ترکیب گویش فارسی اعم از شوخی و ضرب المثل و ناسزا با صحبت کردنهایی به سبک اعراب مثلا!
حیف از اساتیدی که اسمشون در این کار آورده شد!! من متاسفانه بسیار زیاد در طول نمایش یاد کارتن اسکار افتادم بعد تازه یادم می افتاد کجا هستم و به چه امیدی آمدم!!!
۳۰ دی ۱۳۹۴
بخشیش تقصیر متن و خود کارگردانه که کمدی رو واقعاً به نیت لودگی و سرگرمی نامرتبط به باقی بخش‌ها به کار می‌بره.
۰۴ شهریور ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تئاتر «ترور» اثر جسورانه ایست. نمایشی که بیش از دو ساعت اجازه نمی دهد تماشاگر به گذر زمان بیاندیشد یا دمی از وقایع بر صحنه فاصله بگیرد. یکی از دلایل این جذابیت دیدگاه منحصر به فرد نویسنده و کارگردان این نمایش؛ حمیدرضا نعیمی است. این کارگردان خوش فکر، فارغ از هر ملاحظه ای، دیدگاه و دریافت ها و اندیشۀ خود را در حالتی سیال رها می کند تا وقوع یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ اسلام و تشیّع را بکاود و با هدف اندیشه ورزی و روشنگری، دیدگاهی نوین و منحصر به فرد دربارۀ آن ارائه دهد. ابن ملجم مرادی که همواره یکی از سیاه ترین شخصیت های تاریخ اسلام به شمار رفته است در این نمایش به کاراکتری خاکستری مبدل می شود که نمی توان تمام کاسه و کوزه ها را بر سر او شکست. فردی از همه جا رانده و از همه جا مانده که از طرفی درگیر جهل و تعصب خشک خود و درک ناصحیحش از دین است و از سوی دیگر نیازهای مادی اش او را سست می کند و با دیدن چشم و ابرویی پایش می لغزد.
ابن ملجمی که جز با خون و خشونت و شمشیر در میدان جنگ انسی نداشته و همواره با بوی پهن شتر و ستور و تعفن عرق جنگجویان عرب گندیده در زره مأنوس بوده، حال با دیدن سرواندامی و پیچیدن عطر تنش در مشام زمام اختیار را از کف می دهد و بر تصمیمی که بیشتر او را به سوی آن هدایت کرده اند تا اینکه خودش مستقلانه به آن اراده کرده باشد مصمم ترش می کند. ابن ملجمی که بیشتر آلت دست عده ای سیاست باز می شود تا اینکه با ارادۀ کامل و تفکر مستقل و آزاد از کج اندیشی تصمیم به ترور خلیفۀ مسلمین بگیرد.
طراحی صحنه مبتنی بر خلق صوَری فرارونده در ذهن است. صوری که با مفاهیم نمایش در هم آمیخته اند و با تصویرسازی های به موقع ذهن او را در رسیدن به مفاهیم درونی اثر مدد می کنند. ساختارهای فلزی و بی روح داربست مانند دکور که فضای سرد و عاری از شفقت کوفه را بازسازی می کنند. شهر اشباه الرجالی که رجّاله های نان به نرخ روز خور را در خود می پرورد. اشباحی که سایه وار و مسخ شده در این فضا تردد می کنند و طرحی از کوفیان را از لابه لای سطور تاریخ بر صحنه ... دیدن ادامه ›› متصور می سازند. یا چراغ های انتهایی صحنه که با روشن شدن ناگهانی باعث تنگ شدن مردمک چشم تماشاگر در آن فضای تاریک گشته و آتش جهنم را تداعی می کنند.
نمی شود از تئاتر ترور سخن گفت و از بازی فرید قبادی در نقش ابن ملجم یاد نکرد. بازیگری که اگرچه در تئاتر ایران هنوز نامی همتای بازیگرانی چون سیامک سفری، محمدحسن معجونی، دکتر مهدی سلطانی، نوید محمدزاده، علی سرابی و ... ندارد اما انصافاً بازی قابل توجهی را ارائه می کند. بازی ای که به جز همراهی صدا و بیان خوب، در میمیک و بازی با چشم ها نیز تأثیرگذار عمل می کند و موفق می شود که رسالت خود را در این نمایش به انجام برساند.
طراحی حرکات موزون نیز یکی از نقاط قوت این نمایش است. رقص یکی از عناصر اصلی نمایش به شمار می رود که به خاطر شرایط مذهبی حاکم پس از انقلاب تا به حال مغفول و فراموش شده باقی مانده، اما همانطور که در این نمایش می بینیم این عنصر مهم می تواند در صورتی که در جای خود و با طراحی خوب ارائه شود چشم نواز، سرگرم کننده و جذاب باشد و تماشاگر را بیش از پیش جذب نمایش کند. ترکیب بندی و چینش بازیگرها بر صحنه از دیگر عواملی است که در این کار مورد تدقیق کارگردان قرار گرفته است. بالا رفتن بازیگران از داربست های مرتفع از طرفی دلهره ای در دل تماشاگر به وجود می آورد و او را از رکود و سکون می رهاند و شش دانگ حواسش را به صحنه متمرکز می سازد و از طرف دیگر بازیگران را با فرم ها و اشکال خاص در تمامی نقاط صحنۀ بزرگ سالن اصلی تئاتر شهر پراکنده می سازد و یک زیبایی متوازن را به تماشا می گذارد.
شکستن دیوار چهارم در چند مورد همراه با روشن شدن نور تماشاگران و طرح سؤال مستقیم از آنان تأکید گذاری بر مسائل مورد پرسش متن و بیشتر اندیشیدن و به فکر فرو رفتن مخاطب را در پی دارد که اگرچه با پاسخ دادن مستقیم تماشاگر مواجه نمی شود اما هر کس جوابی را در دل خود زمزمه می کند و یا اینکه دست کم دربارۀ آن می اندیشد. این شیوۀ روشن کردن چراغ تماشاگر و به در آوردن او از خلوت امن و تاریک خود، ترفند خوبی بود که نعیمی در این نمایش به خوبی از آن استفاده کرده است.
به زعم بنده حمیدرضا نعیمی در حال حاضر یکی از جسورترین کارگردانان تئاتر ایران است. وی خوش فکر و اهل اندیشه است و در بیرونی کردن دیدگاه های ویژه اش بر صحنۀ جادویی تئاتر موفق عمل می کند. امیدوارم با اعتماد بیشتر مسئولین به هنرمندان تئاتر و سینما و اجازه دادن به بازتر شدن فضا بیش از پیش شاهد فعالیت و هنرنمایی چنین نویسندگان و کارگردانان خوش ذوق و متفاوتی بر صحنه باشیم.