در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش و چند داستان دیگر...
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:48:26
امکان خرید پایان یافته
۰۱ تا ۲۴ آبان ۱۳۹۸
۱۷:۳۰ و ۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش و چند داستان دیگر... / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

تهران، خیابان وصال شیرازی بالاتر از تقاطع طالقانی، کوچه فرهنگی بهنام، پلاک ۳
تلفن:  ۰۲۱۸۸۹۶۳۹۴۷

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مراتب سپاس خود را ازتلاش و زحمات ارزشمند و صادقانه آقای مسعود طیبی تقدیم می دارم که با ارایه نمایش های تحسین برانگیز ،شب بیاد ماندنی را در خاطره ام ثبت کردند.بازی آقای پارسا در نقش سینا را بسیار دوست داشتم. با آرزوی موفقیت های بزرگتر برای همه عزیزان
این تئاتر اثر خوب و اموزنده ای هست
من لذت بردم هرچند ک ی تئاتر بین حرفه ای نیستم
موسیقی اپیزود دوم فوق العاده بود و بازی خانوم فرجاد عالی
تو اپیزود چهارم هم اقای شجاعی بازی چشمگیری داشتن.
کار خوب اقای طیبی و خانم قلی خانی
ب عنوان ی اماتور توصیه میکنم ببینید چون خیلی خوب بودن همشون
با ارزوی موفقیت و سربلندی برای این گروه خوب
و عشق را پایانی نیست ،
اگر چه به حکم شرع تازیانه و سنگسار باشد و به حکم عرف بهتان و نفرت و طرد و تبعید ،
نه در محدوده می گنجند نه در احکام می ماند
با خودش می بردت تا سیاه چال رسوایی ،
تا انزوای حسرت ،
تا تقدیر ........ تا تقدیرِ بی تدبیر
عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد......


خشونت عریان ، خشونت تابع زمان ، خشونت به خود ، خشونت پنهان ، خشونت استدراکی
‬‎ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست. عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
۰۲ آبان ۱۳۹۸
سلام، احوال شما؟
خوشبختانه تئاتر تشریف میبرید و این خیلی خوبه ...

و چقدر قشنگه که به حرف عشق رسیدیم....

دیالوگها چه زیباست و واقعی! و درست.
واقعیت های سنگین و سنگدل ، که بنام زیبای عشق ، آدمی را به اعماق رنج و تجربه های ناب میکشونه ... دیدن ادامه ›› .

هیچوقت قطعه ادبی" وفات لیلی" از منظومه مجنون و لیلی رو فراموش نمی کنم . لیلی ای که پس از سفارشات بسیار به مادر ، میگوید وقتی مجنون آمد بگو وقتی فکر میکردی لیلی از جهان نگاهی به تو ندارد و سرافراز بزرگان است ، جز با غم عشق تو سر به هیچ کاری نداشت .. بگو لیلی بجهان باقی میرود و توشه آخرتش ، غمهای تو ست تا آسوده باشی... ، بگو هر آن لیلی بر سر گورستان آراسته نشسته تا تو مجنون ، بیایی و آرزوی دیدار تو دارد. و حتی پس از مرگ

عشق حقیقی ارزشمند ست و آسان بدست نمی آید.
۰۶ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید