در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش زخمهای وحشتناک زمین بازی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:49:02
امکان خرید پایان یافته
۱۶ خرداد تا ۰۲ تیر ۱۳۹۵
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان

گروه تاتر قصه


خلاصه نمایشنامه: «زخم‌های وحشتناک زمین‌بازی» رابطه‌ی عاشقانه‌ی پر فراز و نشیب کیلین و داگ را در یک دوره‌ی ۳۰ ساله تصویر می‌کند که در مقاطع مختلف زخم‌ها و مصایب خود را با هم در میان می‌گذارند. 

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش زخمهای وحشتناک زمین بازی / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۴-۶۶۴۶۰۵۹۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کمى آن طرف تر از تالار وحدت،در انتهاى یک بن بست، سالنى أست که چراغش روشن است و در غیر استانداردترین حالت ممکن، پذیراى اجراى پنج نمایش در این شب ها مى باشد!
اما چه شد که از بین این همه نمایش موجود، #زخم_هاى_وحشتناک_زمین_بازى را انتخاب کردم؟
به عنوان یک تماشاگر علاقمند که حداقل در هر ماه یک نمایش را میبینم، دیگر انتخاب هایم بر إساس نام هنرپیشه ها نیست، همان آیتمى که با نگاهى به فروش تاترهاى سال هاى گذشته، بى تردید تاثیرگذارترین در جلب نظر مخاطب است! دیگر سعى میکنم با نگاهى به نام نویسنده و کارگردان، نقدها و نظرات را بخوانم، تا شاید انتخاب بهترى داشته باشد!
در مورد زخم هاى وحشتناک زمین بازى هم همین روال بود، که البته نه انتخابى بى نقص، اما نمایشنامه ى بدى هم نبود!

«زخم های وحشتناک زمین بازی» یک نمایشنامه عاشقانه است که برش­هایی از ارتباط 30 ساله یک دختر و پسر را از ٨ تا ٣٨ سالگى به تصویر می کشد. نمایش از قطعه هایی تشکیل شده که در مقاطع مختلف سنی، ارتباط دختر( کیلین) و پسر(داگی) را روایت مى کند، عشق نه پیوسته، ولى برقرار!
اما چند کلمه اى در مورد ... دیدن ادامه ›› این اثر؛
-نام اثر بسیار تاثیرگذار بود، اما آن زخم هاى وحشتناک به جز داستان مورد تعرض قرار گرفتن کیلین، عمدتا به سر و دست و پا شکستن و... داگى خلاصه مى شد، که گاهى بیشتر یک شیطنت پسرانه را به تصویر مى کشید
-داستان در سطح باقى مانده بود، و به جاى پرداخت به موضوع اصلى، بیشتر به کل کل هاى دختر پسرى کیلین و داگى میپرداخت
-بازى ها روان و باورپذیر بود، و بدون هیچ اغراقى مخاطب را با خود همراه مى کرد
-صحنه نمایش از دو تخت خواب که گاهى نیمکت مى شدند تشکیل شده بود، ساده و در حد کفایت، أما زمان زیادى از نمایش به تغییر همین دکور ساده براى صحنه هاى مختلف مى گذشت!
-یک ابتکار زیباى این کار، بروشورهاى این کار بود!
بسته ى چسب زخم! گو اینکه زخم هاى وحشتناک زمین بازى با این چسب زخم ها التیام نمى یابد...
-و در آخر اینکه من چقدر از آن حالت مستى مکرر کیلین و سیگار کشیدن هاى مداومش یاد جملات ابتدایى بوف کور افتادم؛ در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد، این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند؛ زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله افیون و مواد مخدره است ولی افسوس که تاثیر اینگونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید...
سلام
بعد از مدت ها هم فرصت کردم به تماشای تئاتر بروم و هم تئاتری دیدم که در موردش به نگاه و دریافت خاص خود برسم.

این نمایش همانطور که از نظرات دوستان در همین برگه هم مشخص است میتواند خیلی تأویل پذیر و با برداشت های گوناگون همراه باشد. البته برای رسیدن به برداشتی دقیق تر و عمیق تر به گمانم دوباره دیدن آن و همچنین آشنایی بیشتر با نویسنده و آثار دیگرش میتواند راهگشا باشد گرچه من خود چنین فرصتی نیافتم. با این همه من نیز خالی از لطف ندیدم برداشتی به بیانی دیگر و شاید نه به قوت دیگر خوانش ها ازین نمایش ارائه دهم.

در این نمایش با زن و مردی مواجهیم که نه تنها ابایی از رنج جسمانی ندارند که به استقبالش میروند. این باعث تعجب و خنده ی تماشاگران میشود. اما هر چه نمایش پیش میرود بیشتر به این مطلب واقف میشویم که داگ و کیلین در حقیقت به سمت رنج های جسمانی فرار میکنند و به آنها پناه میبرند از رنج های بزرگتری که روحشان را میآزارد. رنج های جسمی برای آنها آسودگی روحی را میسر میکند. در مورد ارزش فی نفسه ی زخم و پناه بردن به بلا شاید یادداشت دیگری بنویسم.

جمله ... دیدن ادامه ›› ی کلیدی نمایش از نظر من آنجاست که داگ به کیلین میگوید: "تو خود منی".
این یگانگی روحی اما در طول نمایش نمیتواند همراه با وصال فیزیکی باشد.

این موقعیت روحی یکسان دلیل پیوند داگ و کیلین به هم است. بنابراین هر یک مرهم و راه نجات خود را در دیگری میبیند(چون به وسیله ی او درک میشود) البته بدون آنکه متوجه باشد که خود نیز راه نجات دیگریست و این پایه ی تراژدی در این نمایش است؛ شاید داگ و کیلین هر کدام خود را ضعیف تر و محتاج تر و بد حال تر از دیگری میابند و به همین خاطر توقع کمک از جانب هم را دارند بدون اینکه خود در پی کمک به دیگری برآیند.

بنابراین وحدت این زن و مرد به کثرت و جدایی های ۵ ساله منجر میشود. اگر از ۸ سالگی بخواهیم حساب کنیم این زوج در ۶ مقطع سنی در کنار هم قرار میگیرند اما اشتباه میکنند و با هم نمیمانند و اگر از ۱۸ سالگی حساب کنیم، ۴ بار فرصت را از دست میدهند. اما در ۳۸ سالگی باز این مرد و زن به هم میرسند اما اینبار ملاقات متفاوتیست. قبل ازینکه به این تفاوت اشاره کنم ملاحظه ای دارم و آن اینکه به نظر شما اگر داگ در ۲۸ سالگی در کما نبود چه تغییری میتوانست درین رابطه ایجاد شود؟(شاید جملات کیلین که در مورد حساب شدن یا نشدن این ملاقات به خاطر ناهشیاری داگ بیان میکند راهگشای پاسخ به این پرسش باشد). اما برگردیم به ملاقات متفاوت در ۳۸ سالگی. اینبار برخلاف گذشته داگ دیگر اعتقادی به شفابخشی کیلین ندارد و در عوض کیلین میخواهد به داگ کمک کند. آیا وحدت داگ و کیلین شکسته و این آخرین دیدار آنها خواهد بود؟ یا در تقابل با وحدت در عین کثرتی که قبلن حاکم بود، حالا به کثرت در عین وحدت رسیده ایم و این ملاقات نقطه ی وصل داگ و کیلین برای همیشه است؟ من پایان خوشبینانه ی دوم را ترجیح میدهم گرچه این وصل خیلی پیشتر میبایست اتفاق میافتاد و این تازه شروع عاشقانه ای همچنان پر زخم اما پر امید است.

پ. ن. نمایشنامه ظرایف بسیاری دارد که با یک بار دیدن در ذهن نمیماند مثل اینکه داگ کارشناس بیمه شده بود که میتوان این انتخاب را به خاطر استقبالش از حوادث دانست.

پ. پ. ن. اجرای چنین نمایشنامه هایی بسیار مبارک و موجب ارتقاء تآتر و سطح سلیقه ی مخاطب است. از گروه تآتر قصه بابت اجرای خوبشان از این اثر ارزشمند صمیمانه تشکر میکنم. کارگردانی و طراحی صحنه و لباس با خلق فضایی ساده بسیار خوب و در خدمت اثر بود. همچنین انتخاب موسیقی به خوبی صورت گرفته بود. بازیگران نمایش از پس نقش های سختشان برآمدند که به ایشان خدا قوت میگویم. البته بازی ها چندان چشمگیر نبود. امیدوارم شاهد آثار بیشتری ازین گروه خوش فکر باشیم.
وحید هوبخت این را خواند
نیلوفر ثانی، محمد رحمانی، ابرشیر، پرندیس و عباس الهی این را دوست دارند
درود بر و شما و بسیار سپاسگزارم که با چنین دقتی برداشت و تحلیل خود را به نگارش درآوردید

دو پرسش مطرح کردید
1-به نظر شما اگر داگ در ۲۸ سالگی در کما نبود چه تغییری میتوانست درین رابطه ایجاد شود؟
جواب من این است اگر داگ در کما نبود کیلین آن سخنان و در واقع احساس قلبی خود را نمی گفت

2-اینبار برخلاف گذشته داگ دیگر اعتقادی ... دیدن ادامه ›› به شفابخشی کیلین ندارد و در عوض کیلین میخواهد به داگ کمک کند. آیا وحدت داگ و کیلین شکسته و این آخرین دیدار آنها خواهد بود؟ یا در تقابل با وحدت در عین کثرتی که قبلن حاکم بود، حالا به کثرت در عین وحدت رسیده ایم و این ملاقات نقطه ی وصل داگ و کیلین برای همیشه است؟
صرفه نظر از انکه کلا وحدتی از ابتدا در کار بوده یا نه و اگر بوده از چه نوعی بوده (که البته در لابلای کلامتان اشاراتی زیبایی هم بدان داشتید)من هم مثل شما دوست دارم پایان خوشبینانه را ببینم اما از کنار هم گذاشتن کنش ها واکنشهای داگ و کیلین ،به خصوص واکنش های کیلین در هر بار درخواست به هم پیوستن داگ و نیز دقت به چهره و رفتار داگ در صحنه آخر ،برداشتم حالت اولیست که فرمودید

خیلی دوست دارم اصل نمایشنامه را بخوانم اگر کسی از دوستان میداند از کجا میتوان تهیه کرد ممنون میشوم اطلاع رسانی کنند

جناب ذوق زده گرامی بسیار ممنونم از شما
۰۳ تیر ۱۳۹۵
خواهش میکنم، من از شما تشکر میکنم بابت توحهتون به یادداشتم. خواندن نظر دوستان برای من هم جذاب و راهگشا بود.

تمدید شده نمایش؟
۰۳ تیر ۱۳۹۵
نمیدانستم تمام شده:(
۰۳ تیر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زخم های وحشتناک زمین بازی داستان دلنشین عشق های بی قید و شرط و نامتعارف است. شیوه خاص روایت داستان در دوره های مختلف زندگی کاراکترها به خوبی تماشاگر را درگیر می کند. از دکور و موسیقی به نحو مؤثری استفاده شده است.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید