در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش آخرین نامه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:16:30
امکان خرید پایان یافته
۱۹ بهمن تا ۱۴ فروردین ۱۳۹۴
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۵ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

 این نمایش پیش از این در اردیبهشت و خرداد سال ۹۳ در تیاترشهر به روی صحنه رفت و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. » اطلاعات، رسانه ها، و نظر تماشاگران آن اجرا

کاندیدای 5 بخش از جشنواره 29 ام تیاتر فجر
کاندیدای بهترین نمایشنامه ، کارگردانی مهرداد کوروش نیا
کاندیدای بازیگری مرد نوید محمدزاده
کاندیدای بازیگری مرد پوریا رحیمی سام
کاندیدای بهترین طراحی صحنه و برنده جایزه بهترین طراحی صحنه

بدلیل جضور بازیگر نمایش نوید مجمدزاده در پروژه کامنت به هیچ وجه تمدید نخواهد شد

راه های ارتباطی با تئاتر باران: سایت اینستاگرام کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش آخرین نامه / عکاس: کیارش مسیبی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵، ۶۶۱۷۶۸۱۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
همه چیز خوب کار شده بود. حالم خوب شد خیلییییی و بازی نوید محمد زاده مثل همیشه فوق العاده
بیست اسفند امسال
یک اجرای بیست، فوق العاده دوست داشتنی.
آخرین نامه
آخرین نامه با یک دکور متفاوت شروع می شود. متن کامل و حساب شده آن فرصت بی بدیلی برای بازیگرانش برای پرورش نقش ایجاد کرده است که نقش آفرینان به زیبایی از این فرصت استفاده کرده و از خود بیرون زده، دور شده و به نقش رسیده اند. همگی به بازیهای خوب نوید محمد زاده عادت کرده ایم و قبل از شروع نمایش هم به راحتی می توان حدس زد که محمد زاده بیش از دیگران در داستان حضور خواهد داشت. نمایش با درخشش نوید محمد زاده طلوع می کند. محمد زاده بر خلاف گذشته بسیار زیادتر از قبل از نوید دور شده و در نقش کمیک زندگی می کند. در ابتدای داستان شاید به نظر برسد این نمایش روی بازی محمد زاده جلو خواهد رفت چون لهجه و ژست های متفاوت و جالبی که ارائه میدهد تمرکز تماشاگر را به خود معطوف می کند و به این خاطر شاید به نظر برسد که بازیگران دیگر مجال درخشش نخواهند یافت اما بازی های زیبا و جاافتاده میثم نوروزی و پوریا رحیمی سام در جای خود و آنجایی که باید وارد عمل شود سوار داستان شده و روایت را به پیش می برد. متن بسیار حساب شده و زیبای اثر، در عین اینکه به خوبی و ریتم مناسب نقش ها را می شناساند و داستان را به پیش می برد بسیار هوشمندانه اجرا را بین بازیگرانش دو به دو و یا سه نفری تقسیم و پاس کاری می کند به گونه ای که تماشاگر از دیدن جدل دو شخصیت هرگز خسته نشده و قبل از ایجاد خستگی فضا عوض شده و نمایش با ترکیب سه نفری یا جدل دو نفری متفاوت ادامه پیدا می کند. هر سه بازیگر، به خوبی و زیبایی نقش خود را اجرا کرده و هر سه شخصیت برای تماشاگر کاملا قابل لمس و سرنوشت آنها ... دیدن ادامه ›› برای تماشاگر تبدیل به دغدغه میشود. در اواسط اجرا با وجود لذت و حظ وافری که می برید ممکن است به این فکر کنید که پایان این اثر چگونه خواهد بود و چگونه تمام خواهد شد چون اگر قرار باشد بدون اتفاقی خاص اثر، تمام شود تبدیل به مزخرفترین و مسخره ترین نمایش روی صحنه خواهد شد که چند نفر آمدند و یک سری ادا و اطوار درآوردند و رفتند ..... ولی پس از همراه شدن با داستان و اندکی زندگی با شخصیت های داستان، پایانی زیبا و به جا تمام اثر را معنی می بخشد و فینال اثر همچون اصلی ترین قطعه پازل که عدم وجودش همیشه احساس می شد و درک قطعات دیگر پازل را هم مشکل می کرد از راه میرسد و کل اثر را به یک باره تبدیل منظره ای زیبا و دلفریب می کند.
با وجود اینکه گروه دومین دوره اجرا را پشت سر می گذارد و تعداد زیادی اجرا را تجربه کرده است هیج اثری از خستگی بازیگران از تکرار اجرای نقش مشاهده نمیشد و بازیگران با قدرت به اجرای اثر پرداختند.
ممنون از حضور پر مهر تون.
چهارمین دوره اجرا.
اداره تئاتر ، خانه نمایش (سال 89)
کرج،آموزشگاه هفت هنر (سال 90)
تئاتر شهر ،سالن سایه (سال93)
و تئاتر باران (سال 93)
۲۱ اسفند ۱۳۹۳
خیلی ممنون از اینکه متن بالا را تصحیح فرمودید.
منظور من بیشتر سال 93 بود. چون معمولا خستگی از تکرار اجرا برای بازیگران در این جور مواقع به وجود می آید که در گروه شما کاملا برعکس کماکان حرکت رو به جلو از نفس نیافتاده است.
۲۲ اسفند ۱۳۹۳
ارادت...ممنون.
۲۲ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید میگم به همه عوامل نمایش

کارتون عالی بود و هم من و همه دوستان لذت کافی بردیم، و اما نتیجه داستان رو شاید میشد حدس زد چی میشه ولی خیلی جالب برنامه ریزی شده بود که اخر نمایش تکراری محسوب نشه و اینکه لیلا خواهر اسماعیل بود و بقیه ریزه کاریه نمایش،

اولین چیزی که نظر منو جلب کرد طراحی صحنه بود که همه چی با همون کاسه ها نمایش داده میشد مثل دوربین ، کوله پشتی و غیره، خیلی جالب بود و بعد دیالوگ ها و بازی دوستان که خیلی انرژی گذاشتن

بازم خسته نباشید میگم و ممنون از کار خوبتون سال خوبی داشته باشید :)