«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اینکه ریسک کردید و با چالش اجرای داستان ایرانیزه بکت روبرو شدید آفرین داره
اما به شخصه این روزها فکر میکنم کارهای انقلاب از درون بیشتر به درد اجتماع خسته بخوره تا رها کردن
در مورد خود کار موسیقی به نظرم هماهنگ نبود ولی ایراد اصلی کار تکرار دیالوگ بود به نظرم
در کل لذت بردم
سپاس از نظرتون که با ما به اشتراک گذاشتید.
تکرار در داستان شانزده سنگ توسط بکت عمدی بوده و خواننده رو به یک تکرار بیهوده می رسونه . مثل بسیاری از کارهای انسان مدرن که هر روز تکرار می کند که سودی برای او ندارد.
به امید دیدار مجدد شما دوست عزیز
سپاس از نظرتون که با ما به اشتراک گذاشتید.
تکرار در داستان شانزده سنگ توسط بکت عمدی بوده و خواننده رو به یک تکرار بیهوده می رسونه . مثل بسیاری از کارهای انسان مدرن که هر روز تکرار می کند که ...
سپاس که پاسخ دادید
متوجهم که منظور از تکرار، کار و فکر بیهوده بود اما باز هم به نظرم می تونست کمی کمتر بشه و مثلا با فاصله انداختن تکرار بشه
منظورم اینه که حتی به قیمت کمتر شدن مدت اجرا میشد تکرار را کم کرد.
به نظرم از یه جایی به بعد منظور را کامل منتقل کردید و ادامه اش لزومی نداشت.
بپذیرید که تماشاگری که به دیدن این سبک تاتر میاد قطعا متفاوته و نیاز به تاکید نداره
البته با احترام این نظر بنده است
سپاس
سپاس که پاسخ دادید
متوجهم که منظور از تکرار، کار و فکر بیهوده بود اما باز هم به نظرم می تونست کمی کمتر بشه و مثلا با فاصله انداختن تکرار بشه
منظورم اینه که حتی به قیمت کمتر شدن مدت اجرا میشد ...
خواهش میکنم
تکرارهای که فرمودید چه حسی به شما میداد!!!
از کجای نمایش منظورتون هست اگر خاطرتان باشه، به ما بگید.
در مورد تماشاگران نمیشه با قاطعیت این حرف را زد بسیاری از دانشجویان تاتر و هنرمندان تاتر حتی یک رمان هم از بکت نخواندن
و تنها آشنای آنها در انتظار گودو و نوار کراپ و آخر بازی است ولاغیر.
و مخاطبانی هم داشتیم که بکت را نمیشناختند و تکرار را خطای نویسنده میدانستند.
نظر شما برای ما بسیار محترم است. من خودم اصرار داشتم که مخاطب با ما گفتگو کند. همانطور که گفتم این اثر یک آزمون و خطا بود.
همیشه کار های افشین قاسمی و گروه درخشانش رو به تماشا نشستم و خب لذت بردیم .
این اثر ترکیبی از آخرین داستان بکت بود که با روزگار امروز ایرانیزه شده بود و خب سامان علیزاده نقش رو خوب دراورده بود .
یکسری ضعف ها در پخش صدا پشت صحنه وجود داشت و موسیقی تاثیر لازم رو نداشت رو اثر ! یکم هم انتظار داشتم متن بیشتر به چالشمون بکشه اینکه بعضی قسمت ها و دیالوگ های تکراری کمی خسته کننده درومده بود غیر قابل انکاره !
دوس داشتم بازی استاد قاسمی رو هم ببینم مثل اینکه یک شب درمیون اجرا میکنن :)
خدا قوت .
| امتیاز ۳ از ۵ |
درود بر شما برنای عزیز
شما لطف دارید،
تشکر از اینکه نظرتان را با ما به اشتراک گذاشتید.
سعی کردیم ما به کاراکتر داستان بکت یک گذشته بدهیم که مخاطب کاراکتر را بهتر درک کند و قابل لمس باشد.
این اثر تجربه ای بود با یکی از داستانهای بکت که آیا می شود به نمایش دربیاید یا خیر، چون بسیاری از نمایشنامه های بکت اصلا جذابیت دراماتیک ندارد و بسیار کسل کننده است.
البته اینکه مخاطب به بحران کارتن خوابها حساس شود و در مورد بکت علاقمند شود هم مد نظر ما بود.
مانا باشید
قسمتهایی که اقتباس نشده بود حس گیری و بازی عالی و ملموس تر بود..
افکت های صوتی، دکور و گریم خیلی خوب بود
تشکر از نویسنده که توانسته درد جامعه را در یک نمایشنامه بیان نماید..