در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سامان علیزاده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:17:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش فردیناند i
پدر:
تو قراره بزرگ شی.. بزرگ که شدی رویاهات تغییر میکنه.. همه چی تغییر میکنه..

فردیناند:
نمیشه بدون مبارزه کردن قهرمان بشم؟

پدر:
کاش دنیا اونجور که دوست داشتی برات بود.. اما.. زندگی اینجور که تو فکر مبکنی نیست..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش کله پوک ها i
با سلام و خسته نباشید
من دو بار اجرا رو دیدم. خسته نباشید خدمت کل گروه و کارگردانی خوب کار.
بازی ها همه خوب بود بخصوص بازی قصاب و دکتر که بیشتر به دل می نشست.
به امید اجراهای بی نظیر بعدی گروه خوبتون.
درود بر شما، باعث افتخار ماست که دو بار به دیدنمون اومدید.
از انرژی خوبی که به گروه میدید مچکریم 🌹🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش کله پوک ها i
با دقت و وسواسی که از جناب آقای طالبی سراغ دارم، قطعا یک کار دیدنی و جذاب خواهد بود..
تئاتر بسیار زیبایی بود سرگرم کننده و جذاب بود
کارگردانی بسیار خوب و بازی معلم و زن دکتر و بازیگر کودک شایلین رحیمی خو رو خیلی پسندیدم
ممنون از انرژی خوبتون 🌹
میتونید این کامنت رو در قسمت نظر دهی بالا بزارید تا در نظرات جدید تر ثبت بشه 😊🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش جذاب عمو ماهیگیر با فضایی متفاوت، خاص و هیجان انگیز..
کاستل بَناک:


هیچ چیز به اندازه پیدا کردن کسی که قراره اسم خودش رو به ما عاریت بده حساس نیست.. میدونی چرا؟
چون اگر طرف از پرهیزگاری بیمارگونه ای برخوردار باشه، اکثر معاملات پیشنهادی ما رو رد میکنه..
برعکس.. اگر شخصی باشه با طرز تفکر امروزی، ممکنه توی تجددطلبی به حدی پیش بره که بخواد خود ما رو هم دور بزنه..
در اصل ما به کسی احتیاج داریم که امور پس از جنگ رو، به طریق قبل از جنگ انجام بده..
"آقای توپاز" نمایشنامه ای از مارسل پانیول فرانسوی که در سال 1930 به چاپ رسیده و با هوشمندی نظام سرمایه داری را زیر سوال می برد.
خسته نباشید.. چقدر از ته دل خندیدیم و حالمون خوب شد.. ممنون از این کار پر از عشق.. پاینده باشید و همیشه حال دلتون خوش باشه..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایشنامه‌خوانی آنتیگونه i
نمایشی باستانی و بی نظیر دیگر از استاد افشین قاسمی کارگردان خوش ذوق و کاربلد..
سپهر و امیر مسعود این را خواندند
افشین قاسمی این را دوست دارد
متشکرم🙏🏻
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش ۶۵۷ i
چقدر زیبا بود..
تا ساعتها در فضای نمایش غرق بودم..
ممنون از تمامی کسانی که زحمت کشیده بودن بخصوص سرکار خانم تیرانداز.. معرکه بود..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایشنامه‌خوانی آنتیگونه i
شگرف نیرویی است نیروی تقدیر!
نه به زور ازو می توان رَست،
نه به زَر خویشتن را ازو باز می توان خرید،
نه در هیچ حصار ازو پنهان می توان شد،
نه با هیچ کشتی ازو می توان گریخت...
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش تاناکورا i
دیشب خودم رو قایقی دیدم که با امواج تاناکورا غرید، خروشید و آرام گرفت..
سپاس از این همه هنر که یک دنیا عشق و تلاش رو به دوش می کشید..
پاینده بمانید و ما تشنگان تیاتر ایرانی را سیراب کنید..
امیر مسعود، سپهر، Reza1991s، حسن تدینی و احسان مشعل چی این را خواندند
ماهرخ سالاری این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره فیلم‌تئاتر کریملوژی i
فوق العاده بود.. من متاسفانه موفق نشدم خود تیاتر رو ببینم و فیلم تیاترش رو دیدم.. احسنت.. یک نمایش کاملا ایرانی که تاریخ و مذهب و سیاست این چند دهه رو در یک ساعت به زیبایی به نمایش گذاشت.. قلمتان و انگیزه تان پابدار.. احسنت به جناب رحمتی با این بازی سخت و درخشان.. خوشابحال تیاتر ایران عزیز با وجود چنین عاشقانی.. من 5 از 5 میدم هرچند برای این نمایش کم هست..
سپهر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برنده هشت جایزه برتر در رشته های:
نویسندگی؛
بازیگری؛
کارگردانی؛
طراحی پوستر و بروشور؛
و طراحی گریم.

از "هفتمین جشنواره منطقه ای معلولین تئاتر آفتاب"
خوشحالم.. چون هنوز زنده م.. دارم زندگی میکنم.. مگه من ازین دنیا چی میخوام؟ یه قلاب ماهیگیری و... یه تلویزیون....
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره اجراخوانی فدرا i
هیچ زندگی آزاد و متعالی ای دست یافتنی نیست؛ مگر در رها کردن شهرها و پناه بردن به جنگل.. همانند پیشینیان..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش پناه‌کاه i
خیلی لذت بخش بود.. واقعا دست مریزاد.. خلاقانه، باشکوه، دکور بی نظیر، موسیقی زنده و شنیدنی، و داستانی که هر چقدر هم تکرار شه برای انسان فراموشکار و در قید و بند اسارت باز هم کمه..
فقط جسارتا تنها چیزی که به نظرم رسید بگم یک مقدار ضعف در شخصیت پردازی کاراکترها بود، و یک مقدار هم عدم وضوح صدای خواننده..
خسته نباشید.. من بی صبرانه منتظر شاهکار بعدی این گروه منسجم و معرکه هستم..
سامان عزیز سلام؛ سپاس از حضور و همراهی‌تون. خوشحالیم که نمایش رو دوست داشتید. به امید دیدار مجدد شما.
۱۴ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام و خسته نباشید.
اول از همه واقعا از کار عجیب سالن تعجب کردم!! تا نیم ساعت حتی 40 دقیقه بعد شروع اجرا هنوز تماشاگر میومد داخل، اون هم دقیقا از دربی که بازیگران ورود و خروج می کردن!! یعنی یه تماشاگر که وارد میشد، من اول فکر میکردم جزو بازیگراس.. حتی یکیشون هم داشت وسط صحنه میخورد زمین!! اون سالنهایی که این کار رو میکنن سالنهایی هستن که درب ورود از پشت صندلی هاس که نه تمرکز تماشاچی رو بهم بزنه، نه بازیگران رو.. وقتی خودمون حرمت و تقدس تیاتر و عواملی رو که زحمت کشیدن در نظر نمیگیریم، چه انتظاری از بقیه هست؟
در مورد کار هم بنظرم نیم ساعت اول مکث بین دیالوگها کمی زیاد بود..کار سرعت لازم رو نداشت.. بازیگران میزانسن درستی نداشتن خیلی راه میرفتن، میشستن، پامیشدن و اون هم بی هدف.. حتی جاهایی هم که ایستاده بودن مشغول تکون خوردن بودن.. از وسطها بهتر شد..
فضا، فضای یک کشور خارجی رو نداشت.. انگار چند تا ایرانی هستن که فقط اسماشون خارجی ه..
حس بسیار کم بود در کار.. بجز بازیگر نقش پیری ساشا که واقعا زحمت کشیده بود، بقیه تقریبا مونوتون اجرا میکردن.. جمله های اشمیت هم بعد فلسفی داره، هم روانی و تو این نمایش خیلی ساده بیان میشد.. انگار بازیگران بیشتر در حال روایت داستان بودن، نه بازی.. و اکثر جملات رو به تماشاگر گفته میشد.. سعی شده بود تاثیر گذاری جملات با نگاه به تماشاگر بیشتر بشه، اما خب این کار بازی رو از حالت رئال خارج میکرد..
موسیقی کار خوب بود و در لحظه های دراماتیک، ... دیدن ادامه ›› به خوبی استفاده شده بود.. طراحی لباس و دکور هم جالب بود..
در کل امیدوارم جسارتی نکرده باشم، فقط نظراتم رو گفتم و خسته نباشید میگم به عوامل که کار به این سختی رو روی صحنه برده بودن..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش توفان i
چقدر خوب بووووووددد.. لحظه لحظه ش میخکوب کرد من و.. بازی ها، دکور، نور، موسیقی و نحوه عوض شدن صحنه ها فوق العاده بود.. خداقوت به همگی.. واقعا دست مریزاد..
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش لاموزیکا i
با سلام. من دو شب پیش به اجرای این نمایش اومدم ولی فرصت نکردم نظراتم و بگم. بعد از این بحثی هم که توی بخش نظرات شد (متاسفانه)، تصمیم گرفتم در مورد نمایش چیزی نگم..

چون غرض آمد، هنر پوشده شد! صد حجاب از دل به سوی دیده شد!

بنظر من یکی از اولین و مهمترین گام های پیشرفت یک هنرمند، نقدپذیری هست. اگر تماشاگرانی که کار برای اونها اجرا شده (چه مردم عادی جه اساتید هنر) با این عکس العمل از طرف عوامل در رابطه با نقد خوب یا بدشون مواجه شن، به سرعت شان هنر و هنرمند و مخصوصا تیاتر از بین میره.
اینکه طرف رو محکوم کنیم که چون اولین نقدت هست پس قطعا مغرضانه س! یا مصرانه پی جوی این بشیم که پشت این نقد چه کسانی هستند! و چه منظورهایی دارند! قطعا در شان یک ... دیدن ادامه ›› هنرمند نیست..
شما بهترین نمایش دنیا، بهترین فیلم دنیا، بهترین ارکستر دنیا و .... رو هم ببینید باز کسانی هستند که ازون کار خوششون نیاد.. و قطعا هم تعحب خواهید کرد که مگه میشه این کار نقد بد بشه؟ بله میشه!! چون خاصیت هنره.. خاصیت انسانه.. همه در مورد یک موضوع خاص ظرات ثابت ندارن..

اکر من تماشاچی احساسم این بوده که توی اون فضای کوچیک بهتر بود صدا بلند نباشه، یا بازی ها کمتر اغراق شده بود بهتر بود، یا حس فلان بازیگر کم یا زیاد بود، چه اشکالی داره که این احساس و کردم؟ و چه عیبی وارده بر من اگر بیانش کنم؟ مگه یکی از اهداف تیاتر این نیست که تماشاچی رو به کمال برسونه؟ خب من نوعی این حس رو پیدا نکردم، آیا گناه کردم؟ و باید با دفاع سنگین عوامل مواجه شم که: "پس برو تیاتر ببین! که دفعه بعد خواستی در عصر معاصر!!! من و نقد کنی ازم ایراد نگیری چون من پیرو استانیسلاویکی ام"!!!
اون آقایی که گفته "شما فقط میگفتی از بازیها خوشم اومده یا نه!!!" یا "از حس که در تخصص شما نیست یا هیچ اطلاعی نداری حرف نزن دیگه!!!" واقعا احست دارید جناب.. واقعا احسنت دارید!! من به شما تبریک میگم که این مسایل و میدونید و انقدر علم بالایی در رابطه با حس تخصصی دارید و متاسفانه بدا به حال دیکران که این علم رو ندارن.. آفرین! هزار آفرین!
کاش کاش کاش یه درصد، اونم نه.. فقط نیم درصد بجای جبهه گرفتن به این فکر میکردم نکنه واقعا یجای کارم مشکل داشت که این حس درست رو به تماشاچی انتقال ندادم!! من باید با دیالوگهام، مونولوگهام، با بیانم، بدنم و ... بتونم مفهوم کار رو انتقال بدم و ذهن تماشگر رو درگیر کنم، نه با عصبانیتم در مورد نظرات دیگران!!!
ای کاش در مورد رسالت هنرمند، بخصوص هنرمند تیاتر هم کمی فکر میکردیم..
من به واسطهٔ همین برخوردها اصلاً این نمایش رو از لیستم حذف کردم... خلاص!!
۲۰ بهمن ۱۴۰۰
امیرمسعود فدائی
من به واسطهٔ همین برخوردها اصلاً این نمایش رو از لیستم حذف کردم... خلاص!!
اتفاقا از اون بالا دنبال کامنتتون می‌گشتم ببینم نظرتون چیه این نمایش رو دیدین یا نه که به این حرف رسیدم :)
۲۶ بهمن ۱۴۰۰
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
?????
۲۶ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سامان علیزاده (samanalizadeh)
درباره نمایش بک تو بلک i
از تاثیرگذارترین اجراهایی بود که دیدم.. اجرایی که نه تنها خودت رو تو خودت غرق میکرد، بلکه یه همدلی عجیبی بین تماشاچی ها ایجاد کرده بود درلحظه سکوت ده دقیقه ای.. ممنون از این همه خلاقیت، متن فوق العاده، بازی های زیبا با صندلی، تاریکی، نور، دود بهمن، صداهای تلفن، علی کوچولو و ......
همیشه باشید..
روح بکتاش آبتین شاد..
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر