مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.

تیوال نمایش سیاه خال

SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:47:24

امکان خرید پایان یافته

تئاترشهر ‌- ‌سالن ‌اصلی

۲۵ بهمن تا ۲۵ اسفند ۱۴۰۲

۱۹:۳۰ | ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه

بها: ۲۰۰,۰۰۰ و ۱۶۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده | جزییات

همکف: ۲۰۰،۰۰۰ تومان
بالکن: ۱۶۰،۰۰۰ تومان

خلاصه: این نمایش قصه واقعی و دراماتیک از دختریست که به افسانه تبدیل شد. قصه عاشق شدن و عاشق ماندن، حکایت رسیدن‌ها و نرسیدن‌ها. داستان دختری که با انتخابی عجیب برای ادامه زندگی جهانی شد.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

مکان

نشانی: تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن: ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

خریدار

سیده مهنوش نصیری (maarinaa)

من این نمایش رو دو بار تماشا کردم و هر دو بار بسیار لذت بردم و حس کردم تئاتری اومدم که به شعور، وقت و هزینه مخاطب احترام گذاشته. بازی ها عالی، ... دیدن ادامه ›› مخصوصا آقای شرفی و خانم باقری و دیو قصه که به معنی واقعی کلمه بینظیر بود... آواز خانم خدری عالی، موسیقی کار عالی، نورپردازی و طراحی صحنه خلاقانه و تاثیر گزار بود. بنظر من ریتم کار خوب بود و اوج و فرود داستان و بازی ها متناسب بود. من داستان رو هم دوست داشتم، اینکه پایان کار صحنه ای عین شروع رو دیدیم جالب بود، صحنه اعدام و بازی ها مخصوصا اکت ایرج نفس گیر بود. و بنظر من مزدم و جماعت جاهل همیشه همه تلاششونو میکنن تا زندگی بقیه (تو این داستان زندگی مینا) رو باب میل و نظر خودشون تغییر بدن و تو این راه با خرافات و حماقت دست به هرکاری میزنن و عروسک خیمه شب بازی همه میشن، بدون توجه به اینکه قبلا مرید کسای دیگه ای بودن (تو این داستان پدر مینا)... مردم بادی به هر جهت که یک روز کمر به قتل موجودی میبندن و لحظه ی بد متاثر و غمگین تسلیت میگن بابت کاری که خودشون مسببش بودن...

بهاره مکرم، امیر مسعود، امیرمسعود فدائی، محمد فروزنده، وحید رضائی، میثم محمدی، بهزاد جاودان فرد و محمد عطائی این را خواندند
مهدی روزبهانی، ریحانه رجبی، سپیده اسکندرزاده، فیروزه فیاض، فروزان حسینی، Amir Sharifi، امین کاکولکی، محمدرضا جعفری و ستاره مصدق این را دوست دارند

خریدار

مهدی روزبهانی (mehdiruzbahani)

سپاس از مهرتون

دوست‌دارم

پاسخ

نظردهی

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

خریدار

رضا (rtirenji)

به عنوان تماشاگر آماتور این متن رو مینویسم

نمایش در کل ساختار خوبی داشت و از تکنیک‌های خوبی هم برای ایجاد اتمسفر مدنظر کارگردان به خوبی استفاده ... دیدن ادامه ›› شده بود. نور صدا و دود
خلاقیت صحنه پرداز برای ایجاد درختها و جنگل خوب بود، دو کارکتر که نمایش آب برکه رو بازی کردند کم بود اما عالی بود.
اما متن نمایش پاره پاره و صحنه ها بی ربط به هم بود و فضای شعاری تمام نمایش رو گرفته بود

برداشت من از این قرار بود که، تلاش کرده بودن که نمایش فضای متفکرانه و هنری داشته باشه اما خب ابتر میمونه

خطر اسپول

شروع و پایان نمایش با جلادی بود که ماه رو با اسلحه نشانه گرفته بود و زنگوله میزد
میشه استنباط کرد که مطابق شعری که در نمایش خوانده شد این گردش ایام ادامه خواهد داشت.
اما چیزی که بی جواب مونده ارتباط مینای کودک و مینای پلنگ سیاه باز بود
شاهد بودیم که پدر مینا در راه «مام» و «وطن» توسط جلاد و با شمشیر سرش از بدن جدا میشه، و مردم هم بسیار مراقب مینای کودک و مقابله میکنند.
اما مردم با مینای پلنگ باز نامهربان هستند. مینا در جنگل گوشه گیر شده و تنها همدم‌ش پیرمرد افسرده و چرکین داستان شده

کاراکتر گوژپشت پلاسیده نمایش که ادعای دانایی داره اما پاپوش نمیپوشه تا زخم تنش موجب فراموشی زخم روحش بشه (اوه چه شاعرانه)
و حتی به مگس هم حسودی میکنه و در آرزوی زاییده شدن بدون نقص بدنی و به عنوان یک «انسان معمولی» هست
اما ادعا میکنه که تمام جهان رو گشته و از مینا مهربان تر ندیده
و با چمدان و چراغ به مینا پیشنهاد ترک وطن (وطنی که پدرش بخاطرش جونش رو از دست داده) میکنه (وه چه داهیانه)
به ظن من هر انسان دیگه‌ای هم از دمخور میشد با این پیرمرد پلاسیده عاقبت بهتری از مینا پیدا نمیکرد.
و چه خوب که مینای کودک از این پیرمرد مفلوک فرار میکرد

کارکتر عاشق هم صداقت داره اما مینای مهربان نمایش چنان به او بی احترامی میکنه انگار قاتل پدرش است
و طبق روال عاشق در تلاش برای رقابت با رقیب است تا مینا رو بدست بیاره، که خب مردم هم همراهی میکنند تا برای برگردوندن مینا به مردم، شاه گوش کشته بشه

۱۱ نفر این را خواندند
eric این را دوست دارد

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

محمد ایسوندی (mohammadisvandi)

تئاتر خوب و تمرین شده ای بود
قصه کشش دنبال شدن رو داره و قطعا اگر این مدل کارها مورد پسندتون باشه با رضایت از سالن خارج خواهید شد پرده اخر اون دو جوان که به دنبال مینا بودن خیلی خوب بودن و بازیهاشون هم تاثیر گذار بود خسته نباشید میگم به گروه اجرایی

بهاره مکرم، امیر مسعود، مسعود زارع، محمد فروزنده، امیرمسعود فدائی و میثم محمدی این را خواندند
مهدی روزبهانی، محمدرضا جعفری، سحر، فروزان حسینی و ریحانه رجبی این را دوست دارند

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

نمایش›سیاه خال

دسته‌بندی

سبک

شهر

ویدیوها

مکان

بخشی از آمار تیوال

نمایش›سیاه خال

گروه پژوهش و هنری

گروه اجرای موسیقی زنده

گروه کارگردانی

گروه طراحان

گروه طراحی عروسک و عروسک گردانان

گروه حرکت

گروه روابط عمومی و تبلیغات

گروه عکاسان

دسته‌بندی

سبک

شهر

ویدیوها

مکان

دور و بر

بخشی از آمار تیوال