در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش ایران استرالیا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:34:34
امکان خرید پایان یافته
۱۲ مرداد تا ۱۵ شهریور ۱۳۹۳
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

یادداشت سر مربی قبل از بازی ، بین دو نیمه و بعد از سوت پایان
از ایده تا اجرا عنوان ِ دوره ای بود که در دانشگاه هنر برگزار شد
عنوانی که تا قبل از اینکه بازی شروع شود بی نهایت ساده بر زبان جاری می شود و بلافاصله بعد از سوت آغاز بازی مسیولیتی بزرگ  شانه هایت را سنگین می کند ، چرا که تو مسیول ِ شکل گیری عمق نگاه افراد می شوی برای پرواز ، پروازی مطمین بر بلندای زندگی هر روزه، برای تکان تکان دادن بال هایشان در مسیری که انتها ندارد . بین دو نیمه آداب دارد ، باید مرور کرد آموخته ها را ، نویسندگی ، بازیگری ، طراحی و کارگردانی را با چاشنی آداب ، آداب صحنه و پشت صحنه و فصل های بسیاری از این آداب به یادگیری و اجرای احترام می گذرد چه تیم عقب باشد چه گل های بسیاری زده باشد وبارها و بارها یاد آور می شویم گروه بودن را ، نیمه دوم آغاز می شود و حالا هوش مهم ترین می شود و جان بازی ، هوش برای مدیریت و شکل گیری رویاها و جان بازی برای فدا کردن ، جان دادنِ به تمامی برای خلقِ جانداری که از ما متولد می شود ، و تمامِ آنچه که باید در تربیت این حضور جاری شود داشتن دغدغه فرهنگ و مردم است و دوری از بی تفاوت شدن ، سوت پایان بازی بالاخره زده خواهد شد ، اگر باخته باشیم بند کفش هایمان را محکم می کنیم برای تمرین بیشتر و بازی دیگر و اگر برده باشیم بند کفش هایمان را محکم تر می کنیم برای تداوم این مسیر و دعای من سرودیست عاشقانه که بهترین ها را آرزو می کند برای تمامیِ بازیکنانم .
با مهر و احترام
سجاد افشاریان 

گزارش تصویری از نمایش ایران استرالیا / عکاس: سارا حدادی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش ایران استرالیا (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش ایران استرالیا (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش ایران استرالیا (سری دوم) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش ایران استرالیا (سری نخست) / عکاس: کامران چیذری

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› شادی "ایران - استرالیا" به فرهاد اصلانی تقدیم شد

›› محمد علی ابطحی به برد ایران در مصاف با استرالیا کمک کرد

›› زندگی بین دو نیمه

›› ایران، استرالیا با یاد سیمین بهبهانی

›› نشست مطبوعاتی « ایران – استرالیا » برگزار می‌شود

آواها

مکان

شریعتی، بالاتر از پل سیدخندان، خیابان جلفا، فرهنگسرای ارسباران(هنر)
تلفن:  ۲۲۸۷۲۸۱۸-۲۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ایده و هدف اساسی کار نشان دادن "شادی عمومیِ مردمِ ایران" بوده و انتخاب بازی ایران و استرالیا در مقدماتی جام جهانی 1998 به گفته ی کارگردان بهترین گزینه بوده چرا که نه شادی قبل از انتخابات ریاست جمهوری 1388 نه بعد از انتخابات 1392 نه بردهای پی در پی والیبال نه حتی آزادسازی خرمشهر هیچ کدام عمق میدانشان به پای همبستگی ملت در سال های جنگ ایران و عراق نمی رسد و متاسفانه یا خوشبختانه تنها سابجکت سیری ناپذیر و حیاتی مردمِ ایران که شانه به شانه ی جنگ و عرق ملی و بنیان خانواده پیش می رود و کم نمی آورد "فوتبال" است،فوتبالی که تعصب است و سیاست و قدرت،خالی کردن عقده های ملت که نه می توانند بر سر سیاستمدارش خالی کنند نه حاکم و بانی اش،می ماند زمین چمن و نود دقیقه غرولند کردن به داور و مربی و بازیکنُ هرچه نه بدترشان،اگر هم که بردی درکار باشد قیاس تن به تن می شود با بردهای نداشته در زندگی،هرچه ندارند را دقایقی کوتاه از خاطر می برند و توی دل می گویند:می خوای مثه ما شی ولی نگی جایی/چون من گل می زنم بیشتر از علی دایی!
لپ کلام اینکه افشاریان بهترین انتخاب را برای تصویر کردن رگ غیرت ایرانی جماعت در شادی و اندوه داشته و همینطور حضورش به جای مربی بین دو نیمه در نمایش هوشمندانه بود،دکتری لاف زن مثال دکتر حسن عباسی،حسین روازاده،رحیم‌پور ازغدی (و دیگر چس ناله کن هایی که بعد از انقلاب و بویژه از دهه هشتاد به این ور چون قارچ سبز می شوند بر فرق سرِ افکار عمومی و شبکه های مجازی) ،که گوز را به شقیقه ربط می داد و از حضور یک توطئه ی بزرگ خبر می داد،هرچند حرف های صدمن یک غازش را اگر بست دهیم به مردم شناسی کشور خودمان پر بیراه هم نبود،و اگر با افشاریانِ کارگردان قیاس شود با عرض پوزش باید رک بگویم که هردو دوچار گنده گوزی بودند!
افشاریان از نیروی جوان و بی کس و کار و تازه نفس تئاتری استفاده می کند،بسیار می نویسد،ایرانی جماعت(مخاطب) را خوب می شناسد،دغدغه ی اجتماعی (گویا) ... دیدن ادامه ›› دارد،اسیر قواعد کلاسیک و مدفون نیست،همه ی اینها خوبست،اما بسیار شلخته عمل می کند،در گزارش نشست خبری خواندم این اثر از دل یک تئاتر آزمایشگاهی بیرون آمده،با یک نگاه سرسری به بروشور کار هم می شود دو سه خط فقط اسم نویسنده و طراح یافت،من یک نشان به افشاریان اهدا می کنم با عنوان "بزرگ ترین کارآفرینِ خوشحالِ تئاتری" فقط دست بردارد از این همه شلوغ کاری!
افشاریان اگر اسیر "کول و فان" بودنِ نسلِ بی خیال ما نشود و کارش را با یک قصه نه ده قصه ی بی در و پیکر جلو ببرد،ادای دینش به غول های نمایش را با دوزِ پایین تری از نمایش های شاد مهدکودکی (پروانــه های غمگیـن من در یک صبح دل انگــیز بهاری) به اجرا دربیاورد و انتظار بیشتری از گروه جوانش داشته باشد تا ما به جای دیدن تنها دو سه بازی خوب و استاندارد در این لشگر عظیم شاهد نفرات بیشتری باشیم،تازه می تواند آنچه در ذهن اندوخته را نثار بیننده کند،والسلام!

پ.ن.برای شنیدن و دیدن ماکان اشگواری به تماشای کار نشستم،وگرنه می دانستم به یک سیرک دعوت شده ام
پ.ن.. سرباز ها و آن دختر عقب افتاده و برادرش خوب بودند،مخصوصن اپیزود سربازها چفت و بست داشت و نمک.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب ابن تئاتر رو دیدم
به سه دلیل رفتم و لذت بردم

1 دوست خوبم صالح علوی زاده دستیار کارگردان و از نویسندگان بود

2 با بازیه ایران استرالیا کلی خاطره داشتم

3 و کار های قبلیه آقای افشاریان رو برای خلاقیتش دوست داشتم

در کل نسبت به کادر جوان این نمایش همه چی خوب بود ولی چند تا نظر دارم که ... دیدن ادامه ›› بگم چون میدونم آقای افشاریان به مخاطبش احترام میزاره و نظر ها رو میخونه

در کل انتظار داشتم اپیزود ها بیشتر مربوط به بازیه ایران استرالیا باشه و به نظرم اپیزود که داخل میز بودن ضعیف بود با اینکه بازیگران مطرحی داشت و مثلا اپیزود خانم ها مربوط نبود با نمایش شاید من که دوست داشتم متن مربوط به اسم تئاتر بشه اینجوری فکر میکنم
و بازیه آقای افشاریان رو دوست داشتم با اینکه شبیه بازیه دوست کافکا بود:)
و کینگ رام!کاش روز باد و اتوبان اومده بودم...با اینکه کینگ رام خوب خوند ولی به نظرم آهنگاش ربط به تئاتر نداشت مثلا تو آهنگش باکره و زنبورو از این چیزا میگفت:))
در کل از همه ی عوامل تشکر میکنم و یک خسته نباشید میگم
سجاد افشاریان این را خواند
ممنون از نظرات و پیشنهادات جون دل
۱۵ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ممنون محمد خسروی عزیز از تو و نگاهت به نمایش جون دل
۱۲ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید