بعد از ایبسن نمایشنامه خوش ساخت مرد.
هنگامی که برای دیدن نمایش گونهی پرشگرهای جهشی به سمت سالن دیوار چهارم حرکت کردم با خود فکر میکردم این متن از رچ اورلاف چگونه اجرا خواهد شد، نویسنده آمریکایی که به طنزپردازی و نقد سرمایه داری در آثارش مشهور هست. نیش ها و به سخره گرفتن معایب اجتماعی، به میانجی از سبک ابزورد و یا گروتسک از ویژه گیهای مهم این نویسنده ست. حال این نیش و گرند ها نهفته در متن، توسط کارگردان ،خانم الهه تنهایی چگونه با جامعه امروز ما منطبق یا بهتر است بگویم ایرانیزه میشود؟ این مهمترین مسئله در این اجرا میتوانست باشد.
به اعتقاد من این تبدیل کردن موقعیت ها از جامعه نویسنده به جامعه کارگردان بصورت مابه ازای صوری هر موقیعت انجام گرفت و حتی در اجرا هم بدون تاکید بر این موقعیتهای مهم ، مکس دراماتیک صورت نپذیرفت. چراکه اول لازمه درک صحیح این موقعیت های تلخ که به ریش خند گرفته میشود فهم اجتماعی ازین آسیب شناسی اجتماعی ست. ازین بحث میگذرم. چون بلز کردن این مبحث نیاز به ورود به مباحث تاریخی و فلسفی ست که در این مجال نگنجد.
میزانسن
... دیدن ادامه ››
این اجرا :
متاسفانه به دلیل محدود بودن عمق سالن اجرا، کارگردان مجبور به طراحی بیش از اندازه میزانسن در عرض صحنه شد و اصرار بازیگران برای صورت به صورت شدن با تماشاگر بر فلت بودن میزانسن ها افزود.
طراحی نور و موسیقی را میتوان مورد قبول دانست. البته موسیقی بیشتر چرا که به مخاطب استراحتی میداد.
طراحی صحنه و لباس و گریم از سبک این جنس کار دور بود، یجورایی معلق بین وفاداری به متن و امکان اجرایی ش در این سالن بود.
در بخش بازیگری تقریبا بازیگران روان و یک دست بودند...البته بازیگر نقش نویسنده لحطه هایی ظرافت هایی در بازی شان دیده میشد که بقولی بیشتر پسندیدیم، شاید بخاطر راحت بودنش در حرکت میزانسن هایش بود.!
در ضمن توصیه میشه اگر بازیگر توانمند، برای اجرای فرم ابتدای کار (مالیخولیای ذهن نویسنده ) در دسترس نیست از حرکات فرم کمتر استفاده شود. چراکه رقص تأتر فقط زمانی خوب از آب در میاد که مجری آن بتواند به بهترین شکل ممنکن آنرا اجرا کند. ( اشاره به حرکت ضعیف عنکبوت ی و غیره )
چون دوستان دیگر از محاسن کار بحق هم گفتند من به مهمترین آن از نظر خودم اشاره میکنم.
آن اینکه بسیار جای تحسین دارد که این نمایش که کمدی نبود، بهرحال توانست یک ساعت مخاطب را با اشتیاق به روی صندلی بنشاند و طنز نیش دار خود را القا کند...
در آخر این نوشته را با بهترین دیالوگی که امشب در این اجرا شنیدم بپایان میرسانم:
بعد از ایبسن نمایشنامه خوش ساخت مرد .
با سپاس و خداقوت از همه عوامل. ۶ آبان ۱۴۰۰