در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خاموشخانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:56:04
امکان خرید پایان یافته
۰۴ آبان تا ۰۲ آذر ۱۳۹۷
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
بنیامین و شیوا پنج سال است در کمپ پناه جوها زندگی می کنند، کارهای نهایی اقامت آنها در حال انجام است. شخصی به نام گل بهاری قرار است کارهای آنها را به سرانجام برساندو ...

اجراشده در:
مرکز تیاتر دونزدورف/ آلمان /می 2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر برایتون/ انگلستان/ می 2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر رجاینا/ کانادا/ جولای 2018
بخش آف جشنواره بین‌المللی تیاتر اوینیون/ فرانسه/ جولای2018
جشنواره بین‌المللی تیاتر فرینج هلیفکس/ کانادا/ اکتبر 2018
دعوت‌شده برای اجرا در:
جشنواره بین‌المللی تیاتر ادینبورگ/ اسکاتلند/ فوریه 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر فرینج ادلاید/ استرالیا/ فوریه 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر ولتن/ بلژیک/ می 2019
جشنواره بین‌المللی تیاتر ونکوور/ کانادا /اوت 2019

ردیف های ۹ و ۱۰ دید کمتری نسبت به بالانویس فارسی اجرا دارند.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

اخبار

›› «خاموشخانه» در هفته افتتاحیه جشنواره بین‌المللی تئاتر ادینبرو اجرا می‌شود

›› مهدی مشهور: گویی نجات دهنده ای نیست و در تاریکی مطلق هستیم

›› تقدیر ویژه بینال لیورپول از یک نمایش ایرانی

ویدیوها

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مهدی مشهور کارگردان نمایش «خاموشخانه» در گفت و گو با «اعتماد»: تئاتر باید شک ایجاد کند


نویسنده: سید حسین رسولی
این روزها تئاتر «خاموشخانه» به نویسندگی و کارگردانی مهدی مشهور در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. شیوا مکی نیان و بنیامین اثباتی دو بازیگر اصلی این نمایش هستند. «خاموشخانه» سال 2018 در مرکز تئاتر دونزدورف آلمان، جشنواره بین المللی تئاتر برایتون انگلستان، جشنواره بین المللی تئاتر رجاینا کانادا، بخش آف جشنواره بین المللی تئاتر اوینیون فرانسه و جشنواره بین المللی تئاتر فرینج هلیفکس کانادا روی صحنه رفته است و سال 2019 نیز در چند کشور دیگر روی صحنه خواهد رفت. نمایش «خاموشخانه» داستان خیلی سرراستی ندارد و متشکل از بخش هایی از چند داستان مختلف درباره یک زن و شوهر ایرانی مهاجر است. قصه اصلی نمایشنامه نگاهی آزاد به داستان حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) دارد که در کتاب «ترس و لرز» به نویسندگی سورن کی یرکگور به شکل فلسفی پرداخت شده است. مشهور اعتقاد دارد که در دل این داستان دینی شاهد تنها قتلی در طول تاریخ هستیم که قاتل و مقتول هر دو نسبت به آن رضایت داشته اند. از سوی دیگر، مساله مهاجرت در دل این نمایش به شکل پر رنگی مطرح می شود. به همین بهانه پای صحبت های مهدی مشهور نشسته ایم.
از آنجا که تئاتر «خاموشخانه» ذیل گفتمان ... دیدن ادامه ›› تئاترهای تجربه گرای معاصر جای می گیرد بهتر است، گفت وگو را از این منظر آغاز کنیم. نظرهای متفاوت و گاه متناقضی درباره تئاتر تجربی در ایران مطرح می شود. برخی می گویند تئاتر تجربی به تاریخ پیوسته است. گروهی دیگر اعتقاد دارند در ایران به علت نداشتن پژوهش و کارگاه و لابراتوار چیزی به عنوان تئاتر تجربی شکل نگرفته است. برخی بر این اعتقاد هستند که تئاتر تجربی ایرانی وجود دارد ولی به شدت نیهیلیستی و پوچ انگار است و به جامعه و مردم کاری ندارد و به همین مناسبت مورد علاقه مسوولان و مدیران تئاتری هم قرار گرفته است به طوری که بعضا حتی در جشنواره تئاتر فجر بخشی به اجرای چنین آثاری اختصاص یافته است. حتی برخی اساتید دانشگاه اعتقاد دارند که تئاتر تجربی ایران به شدت نزدیک به شارلاتانیسم است چون آثار بی سر و تهی که شکل و شمایل مشخصی ندارند با این برچسب خود را معرفی می کنند. نظر شما چیست؟

به نظرم باید به پدیده تئاتر به اصل و منشا آن در ایران توجه کرد. چیزی به اسم تئاتر در ایران وجود نداشت و این هنر وارداتی است. تئاتر ایرانی پیشینه کوتاهی دارد. بنابراین این پدیده مسیر مشخص و شفافی را طی نکرده و طبیعی است که تئاتر تجربی و تئاتر تجربه گرا در ایران دیرپا گرفته باشد. اصلا مگر در ایران جریان مشخص تئاترهای غیرآوانگارد داریم که بخواهیم تئاتر آوانگارد داشته باشیم؟! به نظرم نمی شود به راحتی از کنار تلاش های برخی کارگردان ها و گروه های تئاتری ایران گذشت. در هفت، هشت سال اخیر با گسترش جامعه اطلاعاتی و اینترنت و سفرهای خارجی در بین تئاتری ها با رشد چشم گیری در زمینه هنرهای نمایشی مواجه هستیم. گروه تئاتر «سایه» یعنی گروه تئاتری که در آن کار می کنم طی چند سال گذشته حضور مستمر و پیگیرانه ای در کشورهای دیگر داشته است. سفر کرده ایم و با تئاترهای دیگر هم آشنا شده ایم. گروه های دیگر هم به همین ترتیب. به نظرم می شود امیدوار بود که تئاتر تجربی در مسیر درستی گام برمی دارد. علاقه ندارم که بگویم تئاتر تجربی داریم یا نداریم! به نظرم پیدا کردن مسیر و طی کردن مسیر مهم است. تئاتر تجربی به تئاتر دانشگاهی نزدیک است. دانشجوها جسورتر هستند. کارهای جسورانه ای هم روی صحنه می برند و کم تر می ترسند.
بنابراین یکی از ویژگی های تئاتر تجربی یا تئاترهای متفاوت، جسارت یا اجرای جسورانه است که بیشتر در بین کارگردان های جوان و دانشگاهی به چشم می خورد؟

بله. به نظرم کارهای جسورانه در حال تجربه اندوزی و انجام تجربه های نو هستند. بگذارید نظرم را به طور مشخص درباره تئاتر تجربی و آوانگارد بگویم. تئاتری که تماشاگر را دچار چالش جدی کند به تئاتر تجربی نزدیک است. به زعم من، تئاتر چالش گر و چالش برانگیز برای دوست داشتن و دوست نداشتن نیست! برایم عجیب است که عده ای با دیدن تئاتری می گویند که آن را دوست دارند! یا برعکس! تئاتر تجربی یا اساسا تئاتر برای دوست داشتن تماشاگر نیست. تئاتر مانند میکروب عمل می کند. یک تئاتر درست مانند ویروس در ذهن تماشاگر وارد می شود و او را بیمار می کند. تماشاگرهای ایرانی تربیت شده اند که ذهن شان بیمار نشود. این تماشاگران آنتی ویروس دارند. تئاتر هایی دیده اند که چالشی برای شان ایجاد نکرده و ذهن شان مریض نشده است. به نظرم تا زمانی که ذهن تماشاگر بیمار نشود دیگر چالشی هم شکل نمی گیرد؛ و وقتی چالشی موجود نباشد دیگر زیبایی شناسی هم دگرگون نمی شود. تئاتر آوانگارد باید تغییر و دگرگونی و تحول ایجاد کند. تئاتر برای لذت بردن نیست! اگر می خواهید لذت ببرید به سمت فوتبال بروید. به نظرم فوتبال برای لذت بردن است. حتی اعتقاد دارم سینما هم برای لذت بردن است. در سینما بهترین صندلی ها و بهترین امکانات در اختیار شماست تا لذت ببرید و وقت بگذرانید. صداوسیما هم این کار را می کند. برنامه هایی مانند «خندوانه» رامبد جوان و «دورهمی» مهران مدیری هم برای سرگرمی و لذت هستند. حالا آن وسط چند تایی نقد و شکایت هم مطرح می کنند که باعث تغییری هم نمی شود. مهران مدیری مشکلی از زندگی مردم حل کرده است؟ تماشاگر را به گونه ای تربیت کرده ایم تا از همه چیز لذت ببرد. مگر تئاتر برای لذت بردن و سرگرمی است؟ تئاتر برای مریض شدن است. تماشاگر باید قبل از دیدن یک تئاتر از خودش بپرسد:«چرا باید این تئاتر را ببینم؟» هرگاه این اتفاق افتاد یعنی مسیر درستی رفته ایم. هر وقت دیدید که تماشاگر از سالن تئاتر بیرون آمد و گفت:«چقدر لذت بردم و دوستش داشتم!» یعنی مسیر برای من کارگردان غلط بوده است. البته مخالف سرگرمی نیستم و همه تئاترها باید وجود داشته باشند. نظر من این است که تئاتر باید تماشاگر را به هم بریزد. البته این بحث خیلی مفصل است. به طور خلاصه تئاتر تجربی اثری است که همه را به هم می ریزد. این وسط سوءتفاهم های مختلفی هم شکل می گیرد. تماشاگر می آید یک کاری را می بیند و متوجه می شود که این اجرا سر و تهی ندارد. حالا احساس می کند که این اجرا برای پز روشنفکری بوده است. نتیجه چه می شود؟ تئاتر تجربی و متفاوت کار کردن به شدت حساس است و مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. اگر کسی که کارگردان آثار تجربی و متفاوت است، بینش درستی نداشته باشد، باعث سردرگمی تماشاگر می شود. به مخاطب هم حق می دهم. تئاتر یک پدیده رک و راست است. تئاتر شفاف است. اگر کسی مطالعه درست فلسفی و جامعه شناسانه نداشته باشد دچار مشکل در اجرا خواهد شد. ولی همیشه این گونه نیست. وقتی تماشاگر اجرایی را دید و آن را متوجه نشد شاید کم کاری از خودش بوده است و باید بیشتر مطالعه کند و بیشتر پیگیری کند. اگر تله پاتی درست بین اجرا و تماشاگر صورت بگیرد و تماشاگر احساس کند که اجرای پیش رویش حرفی برای گفتن دارد دیگر همه چیز حل خواهد شد. حالا او باید پیگیر درک و دریافت بهتر اجرا شود.
ایده اصلی طرح «خاموشخانه» از کجا آغاز شد؟ بهتر است این اسم را نشانه شناسی کنیم.

سال ها پیش کتاب «ترس و لرز» سورن کی یرکگور را خوانده بودم. داریوش مهرجویی هم در فیلم «هامون»(1368) برداشتی از این کتاب کرده بود که در خاطرم مانده بود. دو، سه سال پیش هم دوباره این کتاب را دست گرفتم و خواندم. در بخشی از این کتاب مساله حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) مطرح است. البته در خارج از ایران رابطه درباره حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسحاق(ع) هم مطرح شده است. این اتفاق برای من مساله شد. همان طور که می دانید ماجرای قتل در زندگی تاریخی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) تنها قتلی است که هم قاتل و هم مقتول از آن راضی هستند. سورن کی یرکگور برای تحلیل این پدیده به اعتقاد و ایمان حضرت ابراهیم(ع) اشاره می کند. حضرت ابراهیم(ع) در این میان باید پسرش را بالای کوهی ببرد. 6 روز هم طول می کشد که او به بالای کوه برسد. این 6 روز خیلی برایم جالب است. واقعا چه اتفاقی در ذهن حضرت ابراهیم(ع) رخ می دهد. او دارد پسرش را برای کشتن به بالای کوه می برد! اینجا یک اعتراضی هم شکل می گیرد. این اعتراض در ذهن حضرت ابراهیم(ع) شکل می گیرد. او در خلال 6 روز هیچ حرفی نمی زند. پسرش هم همین طور. این اعتراض که پرسش از دلایل این کار است برایم جذاب بود. حضرت ابراهیم(ع) جسارت دارد. این جسارت پایه خیلی از چیزهاست. اگر تئاتر هم جسارت داشته باشد و شک ایجاد کند دیگر همه چیز درست است. فلسفه هم باید شک ایجاد کند. من اگر به چیزی شک نکنم دیگر فکر نخواهم کرد. برای همین این شک برای من تبدیل به مساله اصلی شد. در «خاموشخانه» هم شخصیت بنیامین به کاراکتر شیوا شک دارد. اینکه این شک از کجا شکل گرفته است برای من مساله نیست و اصلا چیزی درباره اش نمی دانم! در «خاموشخانه» مشخص نمی شود که این شک درست است یا اشتباه؛ باید باشد یا نه. بنیامین به شیوا می گوید که چرا وقتی از مهمانی رفتی چیزی به من نگفتی. همین! هیچ چیز دیگری باز نمی شود. موضوع شک بنیامین مشخص نمی شود. شک، پایه طرح «خاموشخانه» است.
در «خاموشخانه» شاهد بازنمایی «خود» و «دیگری» هستیم. حتی شاهد 3 زبان مختلف هستیم، فارسی، انگلیسی و فرانسوی. تابلویی در برابر دیدگان تماشاگر وجود دارد که واژگان فارسی را نمایش می دهد. حتی داستان را جلوتر از وقوع آنها اعلام می کند. با این تفاسیر در اجرای «خاموشخانه» از انواع سبک ها و شیوه ها بهره گرفته اید. درباره این زبان ها صحبت کنید.

در واقع، تمرکز اجراهای گروه تئاتر سایه روی اجراهای خارج از ایران است. این مساله برای این نیست که به کشورهای خارجی برویم؛ بلکه می خواهیم تماشاگرها و زبان ها و فرهنگ های مختلفی را تجربه کنیم. تئاتر جهانی و اجرا در کشورهای دیگر استانداردهای مخصوص خود را طلب می کند. بخش بسیار مهمی از این استانداردها زبان است. در اینجا باید تاکید کنم که در ادبیات داستانی و حتی شعر مهجور هستیم. نویسنده ها و شاعران بسیار بزرگی مانند احمد شاملو را در ایران داریم که نتوانستند جایزه های مهم ادبی مانند نوبل را بگیرند و این اتفاق به خاطر زبان رخ داده است. زبان فارسی به شدت مهجور است. برخی نویسندگان ایرانی با اینکه بسیار بزرگ هستند، نتوانستند در عرصه جهانی مطرح شوند. تمام این ها به خاطر زبان مهجور است. نویسندگان بسیار بزرگی هم در زمینه تئاتر داریم. بهرام بیضایی در خاک امریکا زندگی می کند ولی بیشتر تماشاگران او ایرانی هستند. یعنی اینکه آقای بیضایی در امریکا در حال اجرای نمایش های ایرانی است و تماشاگران ایرانی را هم جذب کرده است. بیضایی برای تئاتر ایران بسیار بزرگ است ولی در عرصه تئاتر جهانی موفقیتی نداشته است. چرا؟! بخش بسیار بزرگی از این پدیده به زبان برمی گردد. بنابراین روی ارتباط و تماشاگر جهانی تمرکز کردیم. تلاش کردیم مخاطب ها نمایش ما را درک کنند. مثلا مخاطب آفریقایی با مخاطب فرانسوی و آلمانی تفاوت دارد ولی همه آنها به راحتی می توانند زبان اجرای «خاموشخانه» را درک کنند. در بخش هایی از «خاموشخانه» هم شاهد هستیم که شخصیتی انگلیسی می گوید و شخصیت دیگر به فرانسه پاسخ می دهد. این قضیه به خاطر عدم ارتباط است.



روزنامه اعتماد، شماره 4229 به تاریخ 21/8/97، صفحه 8 (هنر و ادبیات)
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3831607
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
راجع به این تیاتر نظری نمیدم. ولی اسمش منو یاد تیاتر خاموشی دریا میندازه که با بازی فوق العاده شهرام حقیقت دوست یکی از به یادماندنی ترین تیاترهایی بود که دیدم.
این نمایش یک روز تمدید شد. خرید بلیت اجرای پایانی، جمعه ۲ آذر، به کارگردانی مهدی مشهور و با بازی شیوا مکی نیان، بنیامین اثباتی، آغاز شد.
محمد لهاک و مهدی (آرش) رزمجو این را خواندند
سین. شین این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید