در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مکبث
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:38:33
امکان خرید پایان یافته
۱۸ اردیبهشت تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۱
۲۰:۳۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ و ۳۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
بخش اصلی: ۴۰.۰۰۰ تومان
بیرون از ظرفیت: ۳۰.۰۰۰ تومان
مکبث مرز خواب و بیداری را گم کرده. ترس ها، تردیدها، رویاها و کابوس ها هجوم آورده اند. و این در لحظه ای است که مکبث بر بالین دانکن ایستاده...

» بروشور نمایش


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.
دسته‌بندی
بزرگسال

اخبار

›› درنگی بر یک تصمیم

›› یک مترجم و مدرس دانشگاه در پی اجرای «مکبث کوزه گر» نوشتاری را منتشر کرد.

›› مکبث/کدامین مکبث؟

›› علی کوزه‌گر نمایش خود را به صحنه می‌برد.

ویدیوها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دریغا سرزمین نگونبخت، که اگر چهره‌ی خود ببیند می‌ترسد. زمانی اسمش مادر ما بود، اما اکنون قبر ماست. هیچ چیزی در آن نیست که وقتی آن را دیدی لبخند بر لبت آوری، مگر این که کسی باشی که هیچ چیزی نمی‌فهمی. مردمش آه‌ها، ناله‌ها و فریادها را می‌شنوند و چیزی نمی‌گویند. غمزدگی‌های جانکاهش مثل سرمستی‌ای مدرن گردیده است. ناقوس عزا که بانگ بردارد، کمتر کسی می‌پرسد برای کیست. عمر خوبانش کوتاه‌تر از گل‌هایی است که به کلاه‌ها می‌زنند، مردن در اینجا پیش از بیمار شدن اتفاق می‌افتد.


مکبث
پردۀ ۴، مجلس سوم
ترجمه‌ی عباس پژمان
سپهر تو این روزها جز تنها کسانی که میبینم رسالت درستی داره تو تیوال پیش میگیره تویی....امیدوارم همچنان ادامه بدی به این به اشتراک گذاشتن هات...مرسی
۱۰ مهر ۱۴۰۱
hami
بزرگوارید و بنده نواز، من مشغول فعالیت در توییتر و اینستاگرام هستم و سعی می کنم از این به بعد بیشتر شعر و مطلب و عکس ارسال کنم که مرتبط باشه با حال و‌ هوای ایران کنونی.دوست دارم اینجا بیشتر باشم ...
خدا قوت
۱۱ مهر ۱۴۰۱
شما پلیدی فحشا را
فقط در تن زن می بینید
اما از کنار فحشای خودتان
درسیاست و اخلاق و رفتارهای
گوناگون می‌گذرید
و پلک چشمتان هم هیچ نمی‌پرد
در برابر تن بی‌حرمت وطن
هیچ حسی ندارید.
وطن من روسپی تاریخ است...

- غاده السمان
۱۳ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ای کاش این نمایش صامت بود. در لحظه هایی کوتاه که فقط سکوت بود و نور و بدن بایگر همه چیز درست بود تا جایی که بازیگران شروع به حرف زدن می کردند. متاسفانه بیان بازیگرها اصلا خوب نبود و من به شخصه اصلا نمی تونستم بفهمم چی میگن. نه اینکه صداشون شنیده نمی شد بلکه انقدر یکنواخت و یک ریتم دیالوگ میگفتن که جملات بی معنی می شدن. در کل خسته نباشید میگم بابت زحمت فراوانی که برای طراحی نور و صحنه کشیده بودند.
این اولین نمایشی بود که انقدر از دیدنش پشیمونم..یعنی همه جوره پشیمونم حتی یه اکت یه صحنه یه دیالوگ نتونستم پیدا کنم که دل بهش ببندم..
به حدی برای من یکنواخت وخسته کننده پیش رفت که نصف زمانِ ۴۵ دقیقه ای نمایش رو داشتم دعا میکردم که یا خوب شو یا تموم شو! و انقدر صندلی ها بهم چسبیده چیده شده بود که جای نفس کشیدن هم نبود چه برسه به فرار..
خوش به حال کسایی که حداقل تونستن از ویدئو ارت نمایش لذت ببرن همون هم برای من جذابیتش رو در دقایق اول از دست داد..از یجایی به بعد احساس میکردم این پرده های شلوغ رو گذاشتن اونجا که حواس مارو از خالی بودن بقیه قسمت های نمایش پرت کنن!
اسم مکبث روی نمایش بود اما انقدر نمایشنامه دور بود از حال وهوای شکسپیر که فکر میکنم اگه صرفا اسم کاراکتر هارو عوض میکردن شباهت دیگه ای باقی نمی موند..
چی بگم واقعا...خداقوت امیدوارم در آینده موفق تر باشید..