من نمایش رو دیدم و پسندیدمو به همه ی دست اندرکارانش خسته نباشید میگم.
یه سوال داشتم: نام آهنگی که طی نمایش یکی از بازیگران همراه با نواختن گیتار خوند، چیه؟
مجموعهای از ایدههای درخشان در فرم و البته همراه با درک درست از جوهرهٔ روایی نمایشنامه که متأسفانه در اثر سه عامل آسیب دیده:
۱-افتتاحیهٔ ضعیف (نسبت به بخشهای میانی و پایانی اثر)؛ به نظر من مهمترین بخش یک نمایش، آغاز اونه بطوریکه یک صحنه آغازین کوبنده میتونه همراهی ذهن مخاطب رو از همون ابتدا تا آخر اجرا با خود داشته باشه. ایکاش این نمایش با یکی از پردههای خوشساخت میانی اون شروع میشد.
۲-عدم انسجام در فرم، طراحی اجزا و نحوهٔ اجرا، بطوریکه متعلق بودن همهٔ فصلها به یک نمایش گاهی باعث تعجب میشه و همین عامل هم باعث به هم خوردن ریتم این اثر شده.
۳-عدم یکدستی بازیها؛ در این اثر شاهدیم که بازیگران نقشهای مکمل بسیار قویتر از بازیگران نقشهای اصلی به ایفای نقش میپردازند.
در نهایت اینکه ایدههای بسیار خوبی در این اثر به نمایش دراومده که تماشای اونها توصیه میشه، بخصوص اینکه درک درست سازندگان اثر از محتوی و جوهرهٔ نمایشنامه کاملا مشهوده و تا حدود زیادی ابعاد پنهان اثر برشت، در این اجرا به مخاطب نمایانده میشه.
پ.ن: این اثر برشت، تنها یک نمایشنامه ضد جنگ نیست.
احسان کرمی
محمود کلاری
رسول یونان
رضا درمیشیان
نوید محمدزاده
سابیر هاکا
دکتر حمیدرضا صدر
مجید جعفری
کاوه خداشناس
مهمانان عزیز ننه دلاور در هفته یی که گذشت
تا 27 دی هر روز ساعت 18