متاسفانه این نمایش را هفته پیش دیدم اما زمان مجال نداد که یادداشتی بنویسم و اکنون که این مطلب را می نویسم، متاسفم که اجرا پایان یافته است.
نایب سرخی ها اثری است با نگاهی به ساختار هایپر رئالیسم اجتماعی که به واکاوی دردی عمیق به نام فقر می پردازد. اثری با بازی های به شدت دقیق، طراحی شده بر مبنای رابطه علی و معلولی رئالیستی که می تواند آرام آرام این سئوال را در ذهن مخاطب ایجاد کند: ریشه مشکلات کجاست؟
لیل عاج توانسته معضلی اجتماعی را در قالب متنی منسجم از دیالوگهای کاملا کاربردی فراتر از چیزی که در نمایشنامه های واقعگرایانه امروزی می بینیم مطرح کند و با ساختاری کاملا روان و پویا مخاطب را محسور بازیگران خود می کند تا در نهایت حس کاتارسیس را در مخاطب بر انگیزد. از دیدن این اثر لذت بردم
نایب سرخی ها رو فقط و فقط به خاطر قلم لیلی عاج انتخاب کردم و انصافا با اینکه اجرای هنرجویی بود، راضی از سالن اومدم بیرون. داستان مثل تمام کارهای لیلی عاج ملتهب، منتقد و سیاسی بود و به دنبال حق خواهی خون کارگری که در گودبرداری غیرقانونی پاساژ نایب سرخی کشته می شه... دیالوگ نویسی درخشان بود... تلاش بازیگران ستودنی... ساده و کار بردی بودن تخته های بنایی خیلی خوب بود... اما چند نکته، کاش پایان کار نایب سرخی جور دیگری رقم می خورد... گاهی برخی از بازیگران در تاریکی قرار می گرفتن و بالاخره اینکه کاش این متن درخشان با گروه حرفه ای تر و در سالن بهتری روی صحنه می رفت
با عرض سلام،خدا قوت بر تمامی بازیگران تئاتر،ممنون از اجرای زیباتون،زیاد از تئاتر سر در نمیارم ولی لذت بردم .