در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش پناه‌کاه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:16:44
امکان خرید پایان یافته
۰۲ تیر تا ۲۸ مرداد ۱۴۰۱
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۵ دقیقه
بها: ۹۰,۰۰۰ تومان
سربازی به نام رایان حین فرار در جنگ، داخل چاله‌ای می‌افتد و وارد مکان عجیبی به نام «پناه‌کاه» می‌شود.

با تشکر از گروه کهربا که تا دوره‌ی تمدید، اجرای موسیقی نمایش را برعهده داشتند.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

اخبار

›› «پناه‌کاه» برای دومین بار تمدید شد.

›› تغییر ساعت و بهای بلیت

›› نمایش «پناه‌کاه» به نویسندگی و کارگردانی فرید قادرپناه به مدت ده اجرا تمدید شد.

›› گروه هارد راک کهربا موسیقی «پناه‌کاه» را هر شب اجرا می‌‌کند.

›› اعلام زمان پیش‌فروش

ویدیوها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«پناه‎کاه» به‌مثابه‌ی «پناه‎گاه»! دو تفسیر متناقض از واقعیتی واحد!
مادامی که با «دیگری» یک مواجهه‎ اصیل نداشته باشیم، زیست موجودمان را نقد و ... دیدن ادامه ›› نفی نخواهیم کرد، از این رو انتظار تغییر داشتن، امیدی است واهی؛ بدین‌سبب که تغییر وضع موجود همیشه همراه با «ترس» خواهد بود؛ ترسی که طبیعی است و از «اُنس» ما با شرایط موجود و «بیگانگی» با شرایط ناموجودِ احتمالا مطلوب می‌آید. آنچه می‎تواند مقدمه‌ای برای فائق آمدن بر این ترس باشد، چیزی نیست جز «آگاهی» و آگاهی جز از خلالِ اختلاطِ با دیگری‌ها میسر نخواهد گشت. «سرباز رایان» همان دیگری آگاه است که از «جهانی بهتر» خبر می‌دهد و به آگاهی خویش باور دارد؛ زیرا آن را زیسته است. از همین رو است که پناه‎گاه برایش در واقع پناه‎کاه است. این درحالی است که برای سایرینِ ناآگاه، پناه‎کاه، پناه‌گاه است؛ جایی که می‌توان زندگی روزمره خویش را ادامه داد. از دیگر سو، همین آگاهی و «جرأت دانستن» است که نجات‌بخش رایان است؛ یک آگاهی که نمادش «کتاب» می‎شود و «نوری» که راه فرار است. اما برای انسان‌های که در اسارتِ «آگاهی کاذبِ» برآمده از سنت، حاکمان خویش و قوانین موهوم‌اند، «تخدیر و توهم» کاراست تا اراده به دانستن؛ گویی صرفا از این طریق است که می‌توان ایشان را همراه کرد؛ تخدیر و مستی‌ای که البته از آن نمی‌توان انتظار آگاهی‌بخشی داشت که خودش نقیض هوشیاریِ اصیل است ولی می‌توان انتظار داشت که افراد را به «تمایلات طبیعیِ طبیعتِ پیرامونشان» رهنمون شود! تمایلاتی که حق طبیعی هر موجود زنده‌ای است.

با این حال ملات و جان‎مایه‌ی شکل‌گرفتن چنین پناه‎کاهی همین موجوداتِ معمولیِ ناآگاه و مطیع‎اند که ذهن و ضمیرشان در هزارتوی «قفس‌ها» محبوس شده است؛ تا جایی که موسیقی و هنر که نماد رهایی و آزادی است در «بند» است و در «بند»! از این رو آنچه بر سر آوار می‌شود، تنها «ساختار» است و قالب و قفس! «عاملیت» داشتن در چنین ساختاری از یک‎سو مواجهه‌ای با دیگریِ اصیل (آگاهیِ بنیادین) می‌طلبد و از دیگرسو یک مواجهه اصیل با خویشتنِ خویش (اتاق آینه).

پناه‎کاه م‎ی‌خواهد به‌سان ادیپوس شهریار به ما یادآور شود که حقیقت/ آگاهی جان‌پناه ماست؛
می‌خواهد ابتهاج را برایمان بازتعریف کند: به‌سان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند، رونده باش، امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش؛
می‌خواهد قلعه حیوانات (جورج اورول)، قلعه مالویل (روبر مرل) و میشائیل کلهاس (هاینریش فون کلایست) را دوباره پیش روی ما قرار دهد؛
و در یک کلام پناه‎کاه می‌خواهد تاریخ را بر سرمان آوار کند و بگوید تاریخ تکرار ابدی است...

بر مدار و بر قرار باشید گروه پناه‎کاه گرامی.
سعید عزیز سلام، سپاس از اینکه به تماشای نمایش «پناه‌کاه» نشستید و با جزئیات یادداشت‌تون رو با ما به اشتراک گذاشتید. پاینده باشید.
۲۸ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نگاه الهه هدایتی به نمایش پناه‌کاه فرید قادرپناه.
این متن بسیاری از عناصر نمایش را افشا خواهد کرد.
اخطار اسپویل!!



پناه‌کاه... یا نمایشی ... دیدن ادامه ›› سوررئال از عشق و آزادی و زندگی

اجرای بیست‌ودوم مرداد 1401 را با جمعی از دوستانم تماشا کردم. سالن کیپ تا کیپ تماشاچی بود و این استقبال برای من بسیار خوشایند بود. نمایش از همان ثانیه‌های اولش شما را در فضایی خاص گیر می‌اندازد. درگیر می‌شوید و تا آخرین لحظه، همراه بازی‌ درخشان حسین امیدی نازنین و آذین نظری عزیز و دیگر بازیگران، پیش می‌روید.
توی هفتاد دقیقه نمایش( هیچ جای کار نمایش از ریتم نیفتاد و من اصلاً متوجه زمان نشدم.) با بنیادی‌تریمن مفاهیم بشری چشم‌توچشم شدم: عشق. آزادی. هم‌آغوشی. مرگ. اعتماد. هنر. اعتیاد و به هرکدام اندازه‌ی نیاز پرداخته شد. کارگردان به خوبی نگاه خودش را به این مفاهیم نشان داده و برای مخاطب پرسش ایجاد می‎کرد.
از گیر افتادن توی پناه کاه باید ترسید. پناه کاه زندگی ما کجاست؟ بد نیست چند وقت یکبار برویم سراغ مفاهیم بنیادین زندگی و شخمشان بزنیم و آپدیتشان کنیم. که اگر نکنیم سرباز رایان باید بیاید و گران تمام می شود در آخر.

موسیقی زنده در نمایش پناه‌کاه، بر غنای کار افزوده و هیجان و لطافت و حرفه‌ای‌گری را نشان می‌داد. گروه کهربای عزیزم، از جانب رفقام ازتون تشکر می‌کنم. پاینده باشید الهی...
طراحی لباس‌ برایم ایده‎مند و می‌توانم بگویم باحال بود. هم مشخص بود بازیگرها راحتند و هم ترکیب جذابی داشت.
ممکن است در نگاه اول فکر کنیم فرم کار جوری است همه ارتباط نگیرند. به نظرم برعکس. متن و بازی و اجزای دیگر این قدر کشش دارد که هر مخاطبی با آن هماهنگ شود.

سالن ناظرزاده راس ساعت نمایش را معمولاً روی صحنه می‌برد. اگر نگران پروتکل‌ها هستید باید بگویم اصلاً نگران نباشید از محوطه بگیر تا خود سالن تا فاصله با تماشاچی همه و همه استاندارد و رعایت شده است.تهویه هم مرتب کار می کرد.
جایی از نمایش حسین امید( سرباز رایان) می‌گوید: وقتی آزادی باشه، تازه می فهمی کی هستی؟
به نظرم کل نمایش روی این جمله شکل گرفته بود. جای دیگری می‌گویند: ما آدمیم؟
و وقتی شخصیت‌ها با موواد و مشروب و هم‌آغوشی و گوشت کبابی برای بار اول روبرو می‌شوند، واکنش‌ها جدا تماشایی بود.
به نظرم در طراحی صحنه بسیار بسیار خلاقیت و تبحر خرج شده بود. استفاده از متریال فلز و شیشه و... عالی بود و با این همه من از لحظه آغاز نمایش تا پایان در دل دعا می کردم تا شب آخر اجرا ها همگی عزیزان سالم و سلامت از مهلکه خارج شوند. اجرای سنگینی بود و خطر پیرامون صحنه بالاست. هرچند که با یک نگاه به کار به خوبی می شود حس کرد این تیم حرفه‌ای از عهده برآمده اند و آرزوی موفقیت و سلامت دارم.

نمره من به اجزای این نمایش: ( این نظر تا حد کمی از سلیقه و نوع نگاه من نشات گرفته و تلاش کرده‌ام احساسات را دخیل نکنم)
کارگردانی: 19و75 کاش در ابتدا اعلام سکوت و سایلنت شدن و این روتین رو می‌کردند. خود کار 20 بود.
بازی: 19 البته برخی بازی‌ها 20 و برخی 18 و 19 بود و من معدلی نوشتم. اما یکدستی بازی‌ها مشعوفتان خواهد کرد.
نور: 20
موسیقی: 20. واقعاً عالی.
وضع سالن از هر لحاظ:18 (شبی که من اجرا را دیدم متاسفانه تماشاچی‌های بغل‌دستی‌مان بلندبلند صحبت می‌کردند. انگار کسی بهشان گفته بود باید صدایتان از بازیگرها بلندتر باشد ها.) همیشه این خرده را به سالن ناظرزاده می‌گیرم که اعلام نمی‌کنند سکوت مهمه و سایلنت کنید و ... البته دست خود گروه اجرایی هم می تواند باشد.
بروشور: 18
تیزر و پوستر: 19
فرم: 20
لباس:20
ایده‌مندی کار:19
قیمت بلیت به نسبت کلیه‌ی اجزا: خوب. موسیقی زنده اینقدر ارزشمند است که واقعا رضایت خواهید داشت.
شروع به‌موقع نمایش:20
صحنه:20
متن نمایشنامه:19ونیم
نمره به کل کار و معدل: 4ونیم ستاره از 5
توصیه می‌کنم در این دقایق نود و نود و یک بازی، این نمایش منحصربه‌فرد را ببینید و از بازی‌های یکدست، ایده‌ی ناب، موسیقی خاص و در کل نمایش منحصربه فرد لذت ببرید.
الهه عزیز سلام، سپاس از اینکه به تماشای نمایش «پناه‌کاه» نشستید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. موید باشید.
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لطفا با این شماره تماس بگیرید 09113135007
سلام خانم فرهادی
می‌تونین نوشته‌ی قبلیتون رو ویرایش کنید و شماره‌ی تماس رو به همون نوشته اضافه کنید.
پایینِ نوشته، سمت چپ، یه علامت سه‌خطی هست که اگه روی اون بزنید هم گزینه‌ی ویرایش وجود داره، هم گزینه‌ی حذفِ نوشته.
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید