در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش پروانه الجزایری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:46:27
امکان خرید پایان یافته
۲۵ اردیبهشت تا ۰۴ تیر ۱۳۹۸
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ تومان
زندگی مث تئاتره. اینو همیشه بابام می گفت.

- برنده تندیس بهترین نمایشنامه از سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر

گزارش تصویری تیوال از نمایش پروانه الجزایری / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی

›› تغییر ساعت اجرای نمایش «پروانه الجزایری" به مدت سه روز صورت می گیرد

›› سعید حسنلو با«پروانه الجزایری»می آید/ نمایشنامه برگزیده جشنواره تئاتر فجر در سالن هامون

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام
یادمه چه در طول نمایش و چه بعد از نمایش یه حال خوش از لذت دیدن نمایش و بازی بازیگران داشتم. از دید من «پروانه ی الجزایری» یک نمایش مفرح بود که خیلی قشنگ چیده شده بود. بازی ها واقعا خوب بود. در تکرار یک واقعه به شدت خوب می شد کیفیت و نوع بازی ها و تکرار بسیار بی نقص و دقیق صحنه ها، رفتارها، لحن ها و بازی ها رو دید و لذت برد. یادمه دقیقا بعد از فیلم «شبی که ماه کامل شد» این کار رو دیدم و به تغییر فضای من خیلی کمک کرد. شاید نمایشی نبود که چند سال دیگه تو ذهنم مونده باشه اما در لحظه کیفش رو بردم.
حمیدرضا مرادی این را خواند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قهرمان پروبلماتیک یا قهرمان منهدم؟
نگاهی به نمایش «پروانه الجزایری» به کارگردانی سعید حسنلو

نویسنده: سید حسین رسولی

گئورگ لوکاچ در کتاب «نظریه رمان» می نویسد: «رمان اصلی ترین شکل ادبی همخوان با جامعه بورژوایی است و تحول آن با تاریخ این جامعه پیوند تنگاتنگی دارد.» به نظر می رسد باید گزاره لوکاچ را درباره تئاتر ایران به کار ببریم. در این روزها تئاتر ایرانی همخوانی روشنی با جامعه بورژوایی دارد. بازیگران، کارگردانان و نمایشنامه هایی را شاهد هستیم که در فضایی به دور از جامعه روی صحنه می روند. البته نمایشنامه «پروانه الجزایری» تلاش می کند از این جریان تبری بجوید و مسیری خلاف جهتی را در پیش بگیرد. این نمایش به نویسندگی پیام لاریان و کارگردانی سعید حسنلو در «تئاتر هامون» روی صحنه است. لاریان به جامعه ایرانی نگاه ویژه ای دارد و مسائل سیاسی و اجتماعی هم در دلالت های صریح و ضمنی نمایشنامه هایش حضور دارد. بنابراین این نویسنده از جریان اصلی تئاتر ایران-که ... دیدن ادامه ›› به شدت بی خاصیت و خنثی است- دور شده است. از سوی دیگر پیام لاریان دغدغه «روایت» دارد. او نظریه های روانکاوی را دنبال و در آثارش پیاده می کند و به طور روشنی تحت تاثیر روایت های پیچیده سینمایی است. بنابراین نمایشنامه می تواند تحت تاثیر سینما باشد. اگر از منظر «بینامتنیت» به این نمایشنامه نگاه کنیم، متوجه رد پای فیلم هایی مانند «ماندن» و «اثر پروانه ای» خواهیم شد. البته شیوه نمایشنامه نویسی لاریان با توسل به «ماجرا» و «ایده روانکاوانه» شکل می گیرد. یعنی او موقعیت هایی را بر اساس ماجرا خلق می کند و از شخصیت ها به مثابه خرده پیرنگ بهره می برد. این شیوه با ساختار کلاسیک درام متفاوت است. به فیلم های «ماجرا»ی میکل آنجلو آنتونیونی و «جاده مالهالند» دیوید لینچ نگاه کنید. ماجراهایی عجیب در بستر رئالیستی رخ می دهد که حتی به سمت سوررئالیسم هم می رود. این اتفاق در نمایشنامه «پروانه الجزایری» هم افتاده است. البته کارگردانی تا دقیقه 30 به خوبی پیش می رود. اقتصاد صحنه و لوازمش به خوبی رعایت شده است، بازیگران در بستری رئالیستی قرار دارند؛ اما یک باره موقعیت ها از زوایای گوناگون تکرار می شود. گویا روایت به شکل حلزونی پیش می رود. هر بار موقعیت تکرار می شود، چیز جدیدی هم به آن افزوده می شود. پیشنهادهای فرمال متن عالی است. با این تفاسیر کارگردان در ریتم، فضا و کنش ها دچار لکنت است. بازیگران هم گاهی خوب و گاهی بدون تمرکز هستند؛ با این احوال بازی قابل قبولی دارند. قهرما نان باسمه ای بیشتر نمایشنامه های ایرانی را اشغال کرده اند. آنان هیچ مساله ای ندارند. با این وجود لاریان شخصیت هایی را خلق کرده است که به جز یکی از آنها باقی طراحی مناسبی دارند. بابک، یکی از شخصیت های اصلی است که مانند پروانه الجزایری از گله پروانه های دیگر جدا می شود. او «قهرمان پروبلماتیک» است. این اصطلاحی است که لوکاچ به کار می برد. فرد پروبلماتیک (مساله دار) جست وجوگر است. سفر او از اسارت در واقعیتی بی خردانه و خشن آغاز می شود و به معرفت نفس می انجامد. البته در نمایشنامه لاریان با انهدام روبه رو هستیم. در پایان نمایش «قهرمان پروبلماتیک» تبدیل به «قهرمان منهدم» می شود. انهدام شخصیت محوری در نمایشنامه های بسیاری در سال های اخیر تکرار شده است.



روزنامه اعتماد، شماره 4386 به تاریخ 21/3/98، صفحه 7 (جلد دوم)
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3914974
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام و سلام و بازهم سلام
در کل کار جالبی بود ولی واقعا این حجم از فحاشی و استفاده از ادبیات ضعیف واقعا چرا؟!!!!!!!!!!به نظرم این همه توانمندی و انرژی باید سمت و سو و هدفمندی مناسبتری پیدا کند ایده های صحنه نورپردازی و خیلی مسائل دیگر تقریبا حرفه ای بود ولی تمیزی دیالوگ و پاک بودنش برای القای فضا و حال افراد بسیار سطح پایین بود واقعا از همه دوستان عزیز و گرامی می خواهم از بحثهای القایی ناشایستی چون فحاشی-سیگار کشیدن -شوخیهای جلف و ... بپرهیزند و به سلامت روح و وجود بسیار بسیار توجه کنند عادی کردن خیلی از چیزها کلا چون تازیانه بر تارک خسته اجتماع می تازد ما اگر بال نیستیم حداقل وبال هم نباشیم لطفا ...
به تشکر بسیار از حوصله همه گرامیان.
اشکان حامد غلامشاهی، بهروز جباری و امیر مسعود این را خواندند
شیما این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید