خرید بلیت روزهای پایانی این نمایش، به نویسندگی محمد چرمشیر، کارگردانی رضا مرشد و با بازی پوریا تهرانی، هدیه خانیان، علیرضا بیات و ... آغاز شد.
امشب رفتم و دیدم. خسته نباشین... خیلی خوب بود و دو شخصیت ونسان و تئو رو خیلی دوست داشتم و خصوصا اینکه شخصیتشون به کتاب شور زندگی خیلی نزدیک بود و بخشهایی از کتاب تداعی شد برام. شروع قوی داشت و ادامه ی روند نمایش، آدم و درگیر میکرد ولی پایان نمایش به تاثیرگذاری اولش نبود، در حالی که با مرگ ونسان توقع داشتم بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرم. خیلی عادی برام تموم شد.
و دوست داشتم دیالوگی که می گفت: و در میان فرشتگان فرشته ای بود، که اشک اندوه از اشک شادمانی باز نمی شناخت.
پس اشک اندوه بارید و زمین سراسر اندوه شد...
تفسیر جالبی از ایده های ونگوک و نقاشی هاش و نگاهی که بهشون داشت بود به هر حال هر برداشتی چه خشن و چه نرم از افکار و نگاه این شخصیت به دنیا میتونه یه جور شخصی سازی مخصوص ما باشه با گرایشات و ایده های ما. نوعی که ونگوک دنیارو میدید تنها از دید خودش قابل توصیف بود. بعید نیست سورئالی از نگاه ما برای دیگری تنها یک تفاوت در بینش به نظر برسه و برعکس.
ممنون از تمام گروه