در افسانه ها چنین امده است که سلطان کئوک وهمسرش شمشیری جادویی را از استاد کوندور پذیرفتند و ان را ذوب کردند و در قالبهای جدید ریختند یکی را اژدها کش و دیگری را ستاره گیر نامیدند .هرکه مالک هردو شود بر دنیای هنرهای رزمی فرمان می راند .البته همگان هر دو شمشیر را با هم میخواستند و اینگونه شد که نبردهایی میان فرقه های مختلف شکل گرفت و..
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حالا که روزهای نمایش تمام شده، و احیانا روی نظر کسی برای دیدن و ندیدن نمیتوانم تاثیر گذار باشم، باید بیپرده بنویسم که: نمایش چند درجه از تئاتر آزاد هم پائینتر است.
همانقدر سردستی، اما بدون شوخی. بدون اغراق و غرض، حتی یک بار هم نتوانستم به لبخندی، زحمت رفت و آمد و وقت گذاشتن پای نمایش را به در کنم.
البته منکر زحمات فیزیکی و غیر فیزیکی گروه اجرایی نمیتوانم باشم.
خسته نباشد.
مجید جان با نظرت مخالفم!! این نمایش همه چیز داشت، منتها از هر چیزی به میزان کم!! یعنی خنده داشت ولی کم، طنز داشت ولی کم، حرف سیاسی هم داشت ولی کم و رقیق و در حد چند تا تیکهٔ کوچک و بیرمق... نمیشه کاملاً منکر همه چیز شد!!
چی بگم امیرمسعود جان.
اینکه چه حرفی زده میشه مهم نیست. اینکه چطور و با چه کیفیتی زده میشه برای من مهم تره.
اما من این چیزهایی که میگی ندیدم توی کار. طنز که اصلا. بنظر قرار بود کمدی باشه. نقیضه فیلمهای این سبکی. اما خب موقعیتی نساخت که بتونه من رو سرگرم کنه. خنده بماند.
بازتاب کمدی اسلپ با رگه های اسکروبال...
من دوسِش داشتم چون نیاز به خندیدن داشتم؛
عزیزی گفت تئاتر آزاد... ولی من مخالف این نظرم.
بازی های نسل جدید را دوست دارم، آنها عرق می ریختند و حتا در چارچوب یک فضای فالش درست تمرین می کردند و همه چیز آن وسط بازتابی از جدیت و جسارت بود.
استفاده از رنگهای گرم و شاد در البسه علاوه بر تحریک چشم مبتنی بر تداوم هیجان صحنه بر بار کمدی قصه نیز می افزود و رنگ زرد المانیست در بازنمایی رهبر فقید کونگ فو جهان که در این قصه اساطیری جای گرفته بود تا پست مدرنیته ای هرچند تک سطحی را شاهد باشیم و دراماتورژی متن با چاشنی حرف های روز ، بامزه بودن اثر را به سمت یک هجویه سیاسی-اجتماعی پیش می برد که نمکش به اندازه بود.
سپاس از گروه نمایش و مدیریت سالن دیوار چهارم.
اجرای بازیگران بسیار خوب بود. دیالوگها خوب نوشته شده بودند. توجه به جزئیات برای مثال حرکات بازیگران در تاریکی یا موسیقی هماهنگ با صحنه قابل تحسین بود. روایت داستان برای مخاطب جذاب بود و اونهارو با نمایش همراه میکرد. از نکاتی که ذکر شده بود قبلاً ولی باز هم لازمه گفته بشه خوبی استفاده نکردن از شوخیهای جنسی و بیان بد دختران جنگجو بود. از بازیهای خوب میتوان به بازی متین اوجانی، نوشین مینائیفرد، امیررضا مرشد زاده و فرشاد کنعانی سادات اشاره کرد.