به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برده عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
""پابلو نرودا""
نمیدونم باید بگم که نمایش رو دوست داشتم یا نداشتم ! متن خوب بود.از شنیدنش ناراحت شدم ، اما نمیدونم
... دیدن ادامه ››
چرا نتونستم با شخصیت ها همراه بشم.(به جز اپیزود اول که من رو کمی بیشتر درگیر کرد)شاید مشکل در شخصیت پردازی بود.یا شاید هم مشکل در زمان کوتاه هر اپیزود بود که تا میخواستم همراه داستان بشم ، تمام میشد و میرفتیم سراغ داستان بعدی.در صورتی که من هنوز داستان قبلی رو هضم نکرده بودم .
در اپیزود سوم زمانی که از جنگ صحبت میکردن دلم میخواست کمی ادامه بدن چون نبودم و ندیدم ولی زلزله سرپل ذهاب رو میدونم و از نزدیک هم دیدم.من با یکی از دوستانم که کرد بود نمایش رو دیدم و میگفت لهجه کردی رو خوب اجرا نمیکردن.
لهجه خانم اسماعیلی هم نفهمیدم کجایی بود ، فقط میدونم که یزدی نبود.(به مشهدی ها هم خیلی شباهتی نداشت)
خسته نباشید میگم به همه عوامل مخصوصا خانم عاج.
به امید موفقیت های روز افزون.
الان نوشت : دیدن نمایش با یک سری از دولبریتی ها ( به جای سلبریتی) واقعا زجرآوره. خانم س.خ که دیشب در سالن بودن خدا رو شکر جای کسی رو نگرفتن ، ولی با خنده های بی جا و زیادشون تمرکز رو از ما گرفتن .