در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش فرجام سفر طولانی طوبی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:08:23
امکان خرید پایان یافته
۰۹ شهریور تا ۱۸ مهر ۱۳۹۳
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

دریافت دیپلم افتخار و تندیس کارگردانی از سی و دومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر
دریافت دیپلم افتخار و تندیس طراحی صحنه از سی و دومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر
دریافت لوح تقدیر نمایشنامه نویسی از سی و دومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر
دریافت لوح تقدیر بازیگری مرد از سی و دومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر
کاندیدای بازیگری زن از سی و دومین جشنواره بین المللی تیاتر فجر

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

اخبار

›› تمدید « فرجام سفر طولانی طوبی» تا 18 مهر

›› نمایشی پر از صحنه های بدیع و نو

›› یادداشت نادری به بهانه اجرای «فرجام...»

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به صورت کلی خوب.انسجام در شخصیت پردازی وتوجه به جزییات وپیشبرد خوب قصه با طراحی صحنه ای خوب .خسته نباشید از نمایش خوبی که ساختید
حسین گرامی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همهمه‌ای در تاریکی - نگاهی به "فرجام سفر طولانی طوبا" به کارگردانی:محسن حسن‌زاده - مجموعه تئاتر شهر/ تالار چهارسو - (منتشر شده در هفته نامه صدا)

فرجام سفر طولانی طوبا از نخستین نمایشنامه‌های حرفه‌ای علیرضا نادری است. این نمایشنامه را در سن سی و یک سالگی، سال 71، نوشته و حالا بعد بیست و دو سال روی صحنه می‌آید. دو سال پیش، محسن حسن زاده ، در بخشی از جشنواره دانشجویی که به بررسی نمایشنامه‌ها و فیلم‌نامه‌های اجرا نشده نادری اختصاص داشت، این کار را با همین گروه بازیگران نمایشنامه‌خوانی کرد و حالا از پس موفقیت‌ها و جوایزی که در فجر به خودش اختصاص داد، در تالار چهرسو اجرا می‌شود.
این نمایشنامه حاوی ویژگی‌هایی شناسنامه‌ای از آثار نمایشی نادری است. از جمله این که نادری درام را خوب می‌شناسد، شخصیت‌پرداز خوبی است و دیالوگ‌هایش جاندار است. این‌ها در نخستین نمایشنامه‌هاش هم ‌هویداست. نادری شر را خوب می‌شناسد. در شخصیت‌پردازی صریح و بی‌رحم است. او شاید داستایوفسکی درام ایرانی است که به دل تاریکی روح بشر می‌زند و نمی‌ترسد. گاهی فضا آن قدر سیاه و نا امن است، که کاراکترهاش با نگاهی خیامی، موقعیت را به طنز می‌گذرانند؛ کما این که در پچپچه‌ها... گاهی سیاهی، امان ریشخند نمی‌دهد؛ چنان که در سعادت لرزان مردمان تیره‌روز.... گاه نادری از نگاه رئالیستی اش عدول می‌کند؛ اما سیاهی همچنان هست؛ کما این که در دیوار یا نمایشی که در خانه هنرمندان ... دیدن ادامه ›› خواند.
- متاسفانه آخرین نمایشنامه‌خوانی اش را در برج میلاد از دست دادم.-
اما همین سواد من از نمایشنامه‌های نادری- تا کار ماقبل آخر-، کارهای او را دارای شناسنامه‌ای می‌کند که فرجام سفر طولانی طوبا را هم در بر می‌گیرد. نادری در این کار هم دغدغه نوعی رئالیسم اجتماعی دارد. کما این که ساعدی داشت. و کما این که او، بهترین بابای دنیای ساعدی را، هنوز هم از بهترین نمایشنامه‌های فارسی می‌داند.
اما در اجرای حسن زاده از این متن، اتفاق عجیبی می‌افتد. حسن‌زاده جنسی از بازی رئالیستی را که گاهی، در بازی زن‌های محل که در حد فضاسازی، آمد و شد دارند، دچار اغراق می‌شود، با نوعی میزانسن و طراحی صحنه استیلیزه شده که برگرفته از سنت تعزیه است، در هم می‌آمیزد.
این نگاه کارگردان، نه تنها به ویژگی‌های رئالیستی کار نادری آسیبی نمی‌زند، بلکه در ایجاد ریتم و تقابل همهمه و سکوت و ولوله و سکون در صحنه کمک می‌کند. اما آیا این نمایش، همچنان که متن بود، در حوزه رئالیسم اجتماعی می‌گنجد؟.... به نظر من، نه! حسن زاده با حفظ نگاه متن، اجرایی غیر رئالیستی از متن رئالیستی نادری ارائه داده و فکر می‌کنم این از هوشمندی کارگردان است. به این دلیل که متنی با داستانی چنین را که موقعیت روستایی‌اش، بیشتر به فضای ادبیات نمایشی دهه چهل ایران نزدیک است، جلایی دیگر بخشیده است.
هر چند که حسن‌زاده، از سکوی گرد تعزیه هم سطح شیب‌داری می‌سازد که دری، گوری، حفره‌ای در میان آن است، اما در مجموع از دستاوردهای این شکل نمایش ایرانی به نفع کارش استفاده می‌کند.
و دیگر این که، گروه بازیگران این نمایش، همگی از اهالی تئاتر قم هستند که به خوبی بر نقش‌ها چیره شده و اجرایی گرم و قابل قبول ارائه داده‌اند.
سامان حقیقت این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روزنامه شرق. 1/7/93

چون متن اصلی ارسالی برای چاپ مورد تجاوز قرار گرفته متن اصلی اینجا در پی می آید:
فرجام سفر طولانی طوبا
تئاتر و جعل تئاتر!
فرجام با «چوب به دستها...» پیوند دارد. پس یاد ساعدی می‌افتم که در بیمارستان پاریس بستری است و هی بهانۀ طوبایش؛ فریده را می‌گیرد؛ دو سه روز مانده تا جهیدن به گورستان پرلاشز. لج کرده که پزشکش خواسته تا دردهایش را به فرانسه توضیح دهد. چون این دردها را نمی‌توان از جغرافیایشان جدا کرد. غلامحسین خودش پزشک است و این چیزها را می‌فهمد. به پزشک پاریسی بدوبیراه می‌گوید که چرا او به زبان مادری بیمارانش، و چرا به پارسی، سخن نمی‌گوید. بعد یاد جواد مجابی می‌افتم که شناختنامۀ ساعدی‌اش کم‌یاب شده. بعد نامۀ نادری به محسن را می‌خوانم. ساعدی جلوی چشمم سیاهی می‌رود وقتی بالای پشت‌بام در گونی زغال پنهان می‌شود؛ دو سه روز پیش از جهیدن از سرزمین مادری. و صحنه رسیده به آنجا که مسیح دو تکه زغال می‌خواهد برای بزمش با صمد در پشت‌بام. آتراکسیون شد؛ یعنی پس ... دیدن ادامه ›› از سال 32 صلاح بر آن شد تا بساط تئاتر به منوال گذشته برچیده شود. لاله‌زار پر از کاباره شود تا صدای تئاتر به گوش کسی نرسد و تئاتر جعل شد. جاعل تئاتر، جای کارگردان و دست‌اندرکار تئاتر نشست! دکور کشور، مثل دکور تماشاخانه‌ها به سرعت در حال تغییر بود و با اینحال تماشاگران بایست احساس در خانۀ خود بودن را از دست نمی‌دادند. جای عبدالحسین نوشین و صادق شباویز و نصرت کریمی بنا شده بود آفت و مهوش و کلاه‌مخملی‌ها سفرۀ تئاتر و سینما را به آبگوشت بیارایند. اتفاقن در همین بین سرکیسیان برآمد، رادی متولد شد و نمایشنامه‌های ساعدی و بیضایی به صحنه رفت.
تئاتر ققنوس است. یعنی در همان حال که در طبقۀ بالا می‌سوزد و مزقانچی‌ها و مطربها در کلیتی دروغین و شلخته تماشاگران را به مصرف پاپ‌کورن و تئاتر، توأمان، دعوت و اغوا می‌کنند در طبقۀ زیرین و در چهارسو چیز دیگری متولد می‌شود. بیست نفر که هر روز با می‌نی‌بوس از قم به چهارسو سرازیر می‌شوند بی‌آنکه مُدل باشند یا از دورهمی‌های مانکنی و معصومانۀ جلف جعلِ شکسپیر آمده باشند. آتراکسیون با "بزن بریم آمریکا" به لاله‌زار آمد؛ با حضور مه‌پیکران نیمه‌برهنه ترکیه‌ای برای مصرف فرودستان جنسی وطنی. وقتی یک تئاتر بتواند از لای شوره‌زارهای قم چنین بروید و برگ و بار دهد پس قوام و دوامش بیش از اینها خواهد بود. ادبیات و فرهنگ ریشۀ خودش را می‌زند چنانکه "سعادت لرزان مردان تیره‌روز" نیز با "روزگار سپری شده مردم سالخورده". چنانکه نادری علیه دروغ و جعل دروغ‌ می‌نویسد و ترنمی بر خشکسالی صحنه‌ها می‌وزد این گروه لاغراندام و بی بیلبورد، با ایمان و پرشور بر ستون‌های اصلی تئاترشهر یورش برده‌اند. در زمانه‌ای که هنرمندانش مدام در پی ساختارشکنی و ضدتئاتر و از سقف آویزان کردن بازیگر و چهارقفل کردن تماشاگر و کوزه تُرشی نواختن مرد ریش‌درازی با نام پرفرمنس هستند اجرای اثری با رعایت هنجارها و بافت ساختارمند، خودش آوانگارد محسوب می‌شود. برخلاف نمایشهایی که اغلب با مارک جشنواره، مسموم و غیرقابل تماشا می‌شوند باید اذعان داشت جشنواره تئاتر فجر، سال گذشته، با برگزیده شمردن این اثر، برای خودش آبرو کسب کرده و گویا در جهتی گام برداشته که خواسته اشتباهات پیشین را جبران کند.


لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=44391