در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هفت دقیقه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:07:38
امکان خرید پایان یافته
۲۲ فروردین تا ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش هفت دقیقه / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، سالن حافظ
تلفن:  ۶۶۷۵۶۰۴۳

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تنها راه نجات یک ملت، فرهنگ آن ملت است.
درخشان و پرطنین. عالی بود. لذت بردیم. خسته نباشید.
خسته نباشید به همه عوامل کار به ویژه آرش عباسی دوست داشتنی . متأسفانه خیلی از کار لذت نبردم. فکر میکنم اصلی ترین دلیل هم " رو " بودن بیش از حد متن کار بود. من البته متن اصلی نمایشنامه رو نخوندم. اما به نظر میرسه برای ایجاد حال و هوای این روزهای ایران دیگه بیش از حد کد گذاری شد ه بود. کد هم که چه عرض کنم خیلی رک و گل درشت.
بازتاب نظرات کاربران تیوال درباره نمایش هفت دقیقه در بی بی سی فارسی:



آمده ام تا فریاد کنم
آرش عباسی که تاکنون ۲۵ نمایش خود نوشته را به روی صحنه برده است، این بار تصمیم گرفت تا نمایشنامه هفت دقیقه اثر نویسنده ایتالیایی استفانو ماسینی را به اجرا بسپارد. سنگینی بار این نمایش اصالتا در جست و جوی عدالت و بازگوی رنج های سلطه و تبعیض و دنیای منفعت طلب، با انتخاب هنرپیشگان توسط کارگردان، چند برابر شد. دختران افغانستانی وقتی کارگران نمایشنامه ماسینی شدند، ناگهان تماشاگران تالار حافظ با پیامی چند برابر روبرو شدند.
طراح و کارگردان و هم تهیه کننده نمایش آرش عباسی بود و بازیگرانش الهام احمدی، زهرا اکبری، نرگس پویا، حمیده جعفری، نرگس هزاره، هانیه هاشمی، ... دیدن ادامه ›› سمیه علیزاده، نسرین حیدری، حوا خلیلی.
علی جعفری فوتمی منتقد تئاتر ایران نوشت: "حالا دیگر می توان با خیال راحت درباره تیزهوشی آرش عباسی حرف زد. وقتی یک کارگردان دست به انتخاب "به موقع" یک نمایشنامه می زند ؛ یعنی به این واقف است که حداکثر تاثیر گذاری حرف درست؛ وقتی است که در زمان درستی گفته شود".
خانمی با نام مینا در دیوار تیوال نوشت: "به نظرم این کار، فریاد آرش عباسی بر سرمان بود ...او با جسارتی که در همه ابعاد این نمایش به خرج داد، هرچه فریاد داشت به سرما (اعم از دولت و شهروند و...) کشید... کاش اون پنبه های لعنتی را از گوش در بیاریم ..".
نیلوفر ثانی در روزنامه آرمان نوشت: "این خطرپذیری که آرش عباسی متنی از استفانو ماسینی ایتالیایی را بر صحنه آورد که بی مناسبت با شرایط کاری و کارگری پرمسئله ی فعلی بخشی از افراد جامعه و مهاجران افغان‌ نیست، درکنار موضوعیتی به روز و دغدغه‌مند، نگاه مخاطبان را به برابری حق شهروندی چه مهاجر وچه بومی جلب می کند. این یعنی فاصله گرفتن از نگاه سلطه جویانه و تبعیض‌مند و منفعت‌طلبانه‌ی قشری. تا حقیقت هنر را بی هیچ مرز و محدوده‌ی جغرافیایی، دریافت کنند. و تلاشی را بر صحنه ببینند که تنها یک اجرای تئاتری با جنبه های خاصش نیست، بلکه اتفاقی‌ست از "انتخاب" در ابعادی به وسعتِ تاریخ و رنج آدمی، برای رسیدن به حق واقعی، و آمال و آرزویی، دست یافتنی".
آرش عباسی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: "افتخار می‌کنم در روزگار شوخی های سخیف شعار بدهم".
وی با اشاره به آن چه هر روزه در اطرافمان می‌گذرد گفت: "در چنین شرایطی من چطور می‌توانم به این فکر کنم که زیبایی شناسی کارم را رعایت کنم. یا درگیر شعار زدگی نشوم؟ در روزگاری که ظلم به بهترین شکل تصویر و به رساترین صدا شنیده می شود من چطور روی صحنه فریاد نزنم؟ به همین دلیل حتی اگر شعار داده باشم با افتخار می گویم بله شعار داده‌ام. اصلا فریاد زده‌ام. فراموش نکنید ما نمایشی با محوریت مسائل کارگری روی صحنه آورده ایم که ضعیف ترین قشر این جامعه محسوب می شوند و کافی است ذره ای به وضعیت کارگران در همین جامعه کنونی خودمان توجه کنید. به وضعیت همین شش ماه و یک سال قبل کارگران در نقاط مختلف ایران که چه مصیبت ها و رنج هایی متحمل شده اند".