در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش سقراط
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:03:00
امکان خرید پایان یافته
۲۱ آذر تا ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
۱۹:۰۰  |  ۲ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

 

بهای بلیت این نمایش به شیوه زیر است:
همکف: 25.000 تومان
بالکن یک:   20.000 تومان
بالکن سه: 15.000 تومان

- این نمایش پس از استقبال چشمگیر در دوره نخست اجرا از فروردین ماه دوباره اجرا خواهد شد.
- نمایش سقراط روزهای شنبه نیز اجرا خواهد رفت. 
- با تصمیم مدیریت کلان تالار وحدت، بهای نمایش ها در این سالن در سال نود و سه برای همکف 25.000 تومان است.

 

حمیدرضا نعیمی: در جریان نمایشنامه، ما به مباحث تاریخی ۲۴۰۰ سال پیش یعنی اواخر عمر سقراط اشاره های مفصلی داریم. از آنجا که این نمایش یک اثر شخصیت محور است، شخصیت سقراط را به طور دقیق مورد بررسی قرار داده ام. ما در این نمایش به تعریف افلاطون و کسنوفون (شاگرد سقراط) از سقراط و روایت زندگی اجتماعی، تاریخی و خانوادگی او پرداخته ایم که از این نظر نمایش برای تماشاگر بسیار جذاب خواهد بود.

یادداشت کارگردان :
بهار را دوست دارم ؛ چرا که بهار ردی از جای پای خداست و من که خدا را عاشقم، او را سوگند می‌دهم به مقام آدمی تا سال جدید بر احوال همه ایرانیان به خجستگی محول گردد. بهار 1393 را بیشتر دوست دارم؛ چرا که هفتم فروردین شروع دوباره‌ی اجرای نمایش "سقراط" است در تالار وحدت.
نمایش "سقراط" پس از استقبال کم‌نظیر تماشاگران تهرانی، غیرتهرانی و نیز تماشاگران خارجی و تأیید اساتید و بزرگان تیاتر و سینما و نیز بنا بر درخواست جمع کثیری از نویسندگان،‌ مترجمان، محققان و اساتید دانشگاهی،‌از وزارت ارشاد مبنی بر اجرای دوباره این اثر، این بار با تغییراتی دراجرا، نورٰ ،طراحی حرکات ومیزانسن کلی نمایشی، کاملتر و جذاب‌تر به روی صحنه خواهدرفت.
نمایشنامه "سقراط" به صورت کتاب توسط انتشارات ارزنده ایرانی فرهنگسرای میردشتی و نیز موسیقی اثر به صورت لوح فشرده برای نخستین بار در ایران عرضه می‌گردد و این اتفاق تازه‌ای برای تیاتر ایران و نمایش ماست.
به امید دیدار شما در تالار وحدت
 حمیدرضا نعیمی

گزارش تصویری تیوال از نمایش سقراط / عکاس: سید ضیاالدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال مراسم نمایش سقراط / عکاس: سیدضیاالدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش سقراط / عکاس: نیلوفر علمدارلو

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش سقراط / عکاس: آزاده مشعشعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› حجت الاسلام محمدعلی زم به تماشای " سقراط " نشست

›› نیمی از فروش نمایش سقراط به درمان بیماران سرطانی تئاتر اختصاص می یابد

›› " سقراط " بلیت هایش را به طور کامل فروخت

›› " سقراط " بلیت هایش را پیش فروش می کند

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، تالار وحدت
تلفن:  ۶۶۷۳۱۴۱۹، ۶۶۷۰۵۱۰۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فروش دوبلیط در ردیف ۷ برای روزچهارشنبه ۲۲ اسفند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متوسط و رو به خوب

در عین سادگی از زیباترین صحنه‌هایی بود که دیدم. می‌شد و لازم بود که دست کم یکی از این دو بعد به خوبی انجام بشه: داستانی شکل بگیره که قهرمانش ارسطوی نخبه و آزادی‌خواه باشه یا نمایشی ببینیم پر از دیالوگ‌های فلسفی جذاب. حاصل ولی هیچ کدام از این دو کار را به خوبی انجام نداده بود. مخصوصاً بخش قهرمانی را. چنانکه فارغ از آگاهی تماشاچی از کل داستان، باید انگیزه‌های دادگاه سقراط را نشان می‌داد و تبیین می‌کرد ولی چندان چنین نکرد. از طرفی دیالوگ‌های فلسفی سقراط بیشتر رندی داشت تا رنگ فلسفی که سرگرم‌کننده به اندازه‌ی کافی بود ولی چنانکه باید پرمغز و به میزان کافی شبیه حرف‌های یک فیلسوف نبود. آنچنان که دوست داشتم اثر خاص و پرمغز و فلسفی پیش نرفت و ظاهراً هدف هم چنین نبوده و قرار بوده که جمع مخاطبان فراگیر باشد.

کت‌شلوار، پوشش مدرنی انسان‌هایی شده بود از قبل از تاریخ مسیح، که در این کار به همان میزانی به دل می‌نشست که در دیگر کار نعیمی، «ترور» به دل نمی‌نشست.

ولی خب کل اثر دیدنی بود. به لطف بازی‌ها، موسیقی، لباس‌ها و صحنه‌آرایی چشم‌نواز.
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سقراط همانگونه که از اسمش برمی آید، نمایشی است که به چند روز آخرِ زندگی فیلسوف شهیر یونانی، سقراط می پردازد. اما اگر انتظار دارید که شاهد تئاتری فلسفی که در آن تمامی عقاید هوشمندانه ی سقراط را در صحنه نشان بدهد باشید، قطعا سرخورده و ناراضی سالن را ترک می کنید.

نمایش سقراط برخلاف اسمش کاری سخت و پیچیده و خاص پسندانه نیست. نه اینکه نعیمی نتوانسته این کار را انجام دهد، بلکه او هرگز قصد نداشته که اینگونه عمل کند! حمیدرضا نعیمی سقراط را کمدی، مفرح و ساده اما همراه با نکاتی هوشمندانه و نه خالی از معنا، به روی صحنه برده. درست همین نکات که باعث رضایت عده ی زیادی از مخاطبین (از عوام و خواص) شده، باعث ناراحتی و نارضایتی عده ای از مخاطبان شده که در جستجوی سفری عرفانی به عمق معنای فلسفه ی سقراط، به تالار وحدت آمده بودند. شاید این مشکل بیشتر به تبلیغات و پوستر اثر بازمی گردد! وقتی در تمامی مصاحبه ها صحبت از این است که تماشاگر با اثری عظیم مواجه است (که البته غلط هم نیست!)، و اسم تئاتر را نام یک فیلسوف کبیر (بدون هیچ پیشوند یا پسوندی) می گذاریم، و همچنین زمانی که پوستری چنان هنرمندانه و عمیق طراحی می کنیم، ناخودآگاه مخاطب را برای دیدن اثری پرمعناتر و ثقیل تر آماده می کنیم اما این توقعات را در اجرای مان برآورده نمی کنیم و چنین مخاطبانِ ناراضی را به وجود می آوریم! پس اینجاست که به اهمیت زمینه سازی، عوامل حاشیه ای و یکدست بودن تمامی عناصر، پی می بریم! اما اگر بخواهیم سقراط را طبق قوانین دنیای خودش بررسی کنیم، تئاتر عظیم، موفق، زیبا و هوشمندانه ایست.

نمایشنامه به زندگی خصوصی سقراط (ارتباطش با همسر و فرزندش)، ارتباط های شخصی اش (با سافو، تئودوته ... دیدن ادامه ›› و شاگردانش)، روابط کاری و اجتماعی اش (با آنیتوس، گرگیاس و دیگر مخالفانش) و همچنین محاکمه و در نهایت، قتل سقراط می پردازد.
زبان نمایشنامه، طنزآمیز و شیرین است و موقعیت های کمدی درستی را ایجاد می کند اما گاهی این طنازی بیش از حدِ لزوم می شود و این تصور را در مخاطبانِ کمتر تئاتری، ایجاد می کند که باید به هرچیزی خندید! و این دقیقا سمِ نمایش است و باعث می شود که تماشاگران، گاه دردناک ترین دیالوگ ها را هم به سخره بگیرند.

دیالوگ های زیبا و پرمعنا در نمایش سقراط کم نیست اما این کاملا به خودِ مخاطب بستگی دارد که چه حد از عمق این معنا را دریابد یا در سطح بماند. البته که این یک منطق کلی درباره ی تمامی اجراهاست اما شاید در اثری، مفاهیم کاملا مشخص و رو بیان شوند و مخاطب حتی اگر معانی آن ها را متوجه نشود، اما بفهمد که مفاهیمی بیان شده که بسیار سخت بوده اند و از درکِ او، خارج! اما در سقراط این مفاهیم در میان لایه ای از طنز (که در لحظاتی بیش از حد ضخامت می یابد!) پنهان شده اند که وجودشان را بر همه کس، عیان نمی کنند. اما آنچه مشخص است این است که حمیدرضا نعیمی، در ابتدا به تحقیق بسیار درباره ی سقراط پرداخته و بعد آگاهانه آن ها را به کناری نهاده و سقراطِ خودش را (بد یا خوب) خلق نموده است.

علی رغم در دسترس نبودن نمایشنامه اما با توجه به کارگردانی متن توسط خودِ نویسنده، می شود اینگونه برداشت کرد که متن در پروسه ی اجرا، چندان دچار تغییرات نشده باشد.

با وجود حضور نداشتن فیزیکی کارگردان بر روی صحنه به عنوان بازیگر، اما می شود گفت که نقش اول را کارگردان ایفا می کند! نمایشی که با لحظه لحظه تماشایش، حضور کارگردانی را (چه دوست داشته باشی، چه نه اما) حس می کنی! کارگردان بیشترین بازی را با زمانِ جاری در اثر انجام داده است. مثلا لباس ها که در دوره های زمانی مختلف وجود دارند. یا در طراحی صحنه که از بطری های نوشابه استفاده شده. یا سیگار کشیدن کاراکترها در یونان باستان؛ بسکتبال بازی کردن پسرِ سقراط؛ رقص های مدرن و امروزی رقصنده های زن در نمایش مده آ و رقصنده های مرد در مهمانی کریتون و ...

ایده های ناب در تمامی اجزای این تئاتر موج می زند! از جمله طراحی لباس، طراحی صحنه، نورپردازی، موسیقی و ...

طراحی لباس ترکیبی است از زمان گذشته و حال! لباس های سقراط، سافو، زانتیپه و تئودوته به سبک یونان قدیم است. لامپروکلس با لباس اسپرت و توپ بسکتبالش کاملا امروزی (و شاید حتی آمریکایی!) به نظر می رسد. رقصنده های مرد و زن لباس هایی مدرن و امروزی به تن دارند. افلاطون و دیگر شاگردان سقراط با لباسی کاملا رسمی و کت و شلوار پوشیده و کروات زده، روی صحنه حاضر می شوند که به طرز عجیبی هم لباس با آنتیوس و دیگر دشمنان سقراط هستند! شاید اشاره ای است به مرز نزدیک بین این دو و یا شاید مرزی است برای جداسازی خودی (سقراط) از غیرخودی (دیگران)! چون در تمامی نمایش، این تنها سقراط است که لباسی چنین فیلسوفانه و ساده و به سبک یونان باستان به تن دارد! (شاید بتوانیم زنان نمایش را فاکتور بگیریم و بگوییم دلیل این شکل لباس هایشان بیشتر مربوط به زیبایی بصری و فرار از ایرادات احتمالیِ سازمان نظارت است!)

طراحی صحنه با قرار دادن کتابخانه های عظیم سرشار از کتاب در سمت راست و ستون های ظاهرا عظیم اما تو خالی و پوچِ آتن در سمت چپ، تضاد میان علم پایدار و فراوان سقراط با پوچی و تزلزلِ سیاستمداران را به رخ می کشد. همچنین استفاده از امکانات صحنه ی تالار وحدت و ایجاد دو طبقه ی اجتماعی (یکی پایین اما مستحکم و فعال؛ و دیگری بالاتر اما بی تحرک و ایستاده در هوا!) در دادگاه سقراط، بسیار درخشان و هوشمندانه است. استفاده از بطری های خالی در صحنه ی دادگاه کمی بی تناسب با کل کار است اما وجود تمامی آن زباله ها بر روی زمین در صحنه ی بعد، هم به نشان دادن کثیفی محیط زندان یاری می رساند و هم دنیای کثیف و آلوده ی پساسقراطی را به تصویر می کشد! استفاده ی گاه مینی مالیستی از اجزای صحنه برای القای یک مکان هم موثر و درست به کار برده می شود. مانند چند شاخه گل که نشان از حیاط خانه ی تئودوته دارد و یک میزِ بزرگ به همراه چند صندلی که مهمانی کریتون را به تصویر می کشد.

نورپردازی، هوشمندانه، مشخص و به رخ کشیده شده است. مخصوصا در صحنه هایی همچون اجرای نمایش در نمایش مده آ و همچنین صحنه ی زانو زدن سقراط در مقابل زانتیپه (که واضحا به زمین آمدن خورشید را نشان می دهد).

موسیقی، بخش اعظمی از لذت تماشای این نمایش را بر عهده دارد. این موضوع را می شود از لحظه ی آغازین نمایش که با دعوای دو خواننده ی اپرا در بالکن (و خارج از صحنه) شروع می شود، دریافت! آوازهای بسیار که در طول نمایش توسط خوانندگان (که گاه روی صحنه هستند و گاه نه) و گاه حتی بازیگران (کتانه افشاری نژاد در نقش سافو) اجرا می شود، به زبان یونانی و لاتین است که باعث ایجاد اتمسفر باستانی در اثر شده است. همچنین موسیقی در اجرای نمایش در نمایش مده آ نقش اصلی را ایفا می کند. در ضمن موسیقی پایانی، نمایش سقراط را به معدود تئاترهایی تبدیل می کند که تیتراژ پایانی دارند!

بازیگران پرتعداد نمایش، همه در جای درست قرار دارند و بازی های درخشانی را ارائه داده اند. اما هرکس که به تماشای سقراط نشسته، امکان ندارد که جلوی بازی درخشان فرهاد آئیش (در نقش سقراط) سر خم نکند! فرهاد آئیش شاید نه آن سقراط تاریخی درون کتاب های فلسفه مان باشد، اما چنان در نقش سقراط باورپذیر و هنرمندانه ظاهر شده که می شود اطمینان داشت که روح سقراطِ واقعی هم از تماشای او در این نقش، راضی است! همچنین بازی کتانه افشاری نژاد، لادن مستوفی، بهناز نازی، یعقوب صباحی و ایوب آقاخانی (که نقش های پررنگ تری نسبت به سایرین داشتند) هم قابل ستایش است.

سقراط را اگر نه تنها به قصد آموختن فلسفه به تماشا بنشینید، نمایشی است که شاید مفهوم های فلسفی بسیاری به شما بیاموزد.

نیلوفر - تابستان 93

تحلیل من از این نمایش برای درس "دیدن و تحلیل نمایش"
ببخشید که طولانیه :)
۰۸ تیر ۱۳۹۳
خیلى خوشحالم از حضور این متن. نه اینکه حتى بدونم چه قسمتهاییش رو قبول دارم یا رد میکنم.
۰۹ تیر ۱۳۹۳
نه علی جان، هیچ اجباری نیست ;)

جناب EsiMania ممنون که خوندید. راستش خودم خیلی به ترتیبش فکر نکردم و از اونجایی که خودم نویسنده ام (خیر سرم!) و متن برام در اولویته با متن شروع کردم و بعد هم بقیه اش ... ولی ممنون از صحبتتون. نکته ی به جایی بود :)

ممنون کاوه جان. خوشحالم که خوندیش :)
۰۹ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید