98/01/28:
انسان های فیک (Fake)
در ثانیه اول وقتی خلاصه داستان را خواندم فکر میکردم به تماشای کار رئالیستی میروم و خب شروع کردم به تحلیل خوانده هایم که چه مواردی را باید در نظر داشته باشم و جستجوی بیشتر برای update information. شروع کردم با خودم مرور اینکه ارسطو میگفت هنر تقلیدی است از زندگی و شکسپیر هنر را آینه ای در مقابل طبیعت نهاده و اینکه اکثر نمایشنامه نویسان مانند چخوف و حتی آداموف که میگفت "من داستانهایم را از همین زندگی آدمها که در خیابان در حال راه رفتن هستند شروع میکنم " هم از زندگی روزمره برداشت میکردند . هر چند که نظرات درباره رئالیسم بالا گرفت که هنرمند اساسا تقلید نمیکند بلکه میآفریند.آفرینشی همراه با تخیل و چه و چه....اما در بخش سبک نوشته شده بود"گروتسک". دیگر جای تردید نبود که باید میرفتم و نمایش را میدیدم.
تعریف خلاصه ای از گروتسک به نقل از ولفگانگ کایزر میگوید:"گروتسک تجلی این دنیای پریشان و از خود بیگانه است، یعنی دیدن دنیای آشناست از چشم اندازی که آن را بس عجیب می نمایاند(و این عجیب بودن ممکن است آن را مضحک و ترسناک جلوه دهد یا همزمان هر دو این کیفیت ها را بدان ببخشد.)
متن داستان نمایش اگر چه کوتاه و خلاصه ای بود از وضعیت نابهنجار زندگی آدم هایی که شبانه روز در دنیای مجازی زیست میکنند و قادر به راه رفتن نیستند و یا شاید اصلا نیازی به راه رفتن هم نداشته باشند، اما زندگی واقعی و کمدی سیاه رو به رشد ما را گوشزد میکند. به یاد دارم ده دوازده سال پیش زمانی
... دیدن ادامه ››
که فیس بوک تازه امکان بازی آکواریوم را به قابلیت های خود اضافه کرده بود، نگارنده این متن به شخصه 12 ساعت مداوم در مقابل کامپیوتر نشسته بود و بدون خوردن و آشامیدن مشغول فقط بازی و چت بود ( اصلا نیازی هم نمیدیدم، حس گشنگی و تشنگی هم نداشتم. نیازی به راه رفتن هم نداشتم) نشستن و بازی کردن 12 ساعت همانا و...داشت کار به عمل میکشید.
بگذریم....
ضرورت اجرای این نمایش در فضا و حال به اصطلاح درام ما وجود داشت. خط سیر و بیان داستان در نگارش متن روشن و گویا بود. البته به شخصه فکر میکنم شاید در کلام حرف زدن از دنیای مجازی راحت باشد، اما گمان نکنم نوشتن از زیست در این دنیا کار راحتی بوده باشد. (Big Like به نویسنده بزرگوار)
اما درباره نحوه اجرای نمایشی با سبک گروتسک:
گروتسک جمع تراژدی و کمدی ست، زیبایی و زشتی. گروتسکی که همواره نشانی از امر شر و شیطانی با خود دارد ولی قرار است بازیگوش و هجوپرداز باشد و دگردیسی داشته باشد، شاید نیاز به تیزبینی و باور بیشتر در کار بر روی نقش داشته باشد و نمایاندن برجسته ترین ویژگی گروتسک که عنصر ناهماهنگی ست باید حتی در حداقل هم فهم شود.
شمس لنگرودی میفرماید: "چندان تان تاب آوردیم/ که گریزی از جهنم تان باشد / ما را انگار / هوای بازگشتی نیست / و شگفت / که تحمل تان می داریم / با شما / ای هرزه های وحشی تن پرور / گنداب گونه هاتان را / زلال آب آسمانی خلقت دانستید / و در گوش هامان / چندان به نجوای زیبایی هاتان آمدید / که حقیقت دیرین مان از یاد رفت “.
پایان