هفت مورد لازم پیش از برخورد جسم سخت به سر
این متن شدیدا در ایران ضرورت اجرایی داشته و دارد و تکرارهای مجدد این نمایش، موهبتی است تا هر چه بیشتر دیده شود. یک.
اثر سجاد داغستانی، یک کار پست مدرن تمام عیار است. آدم را یاد نقاشیهای جکسون پولاک میاندازد. یک کل مختل که هر تکهاش سودایی است و مخاطب را با خودش تا انتهای یک رویا میبرد. دو.
جشنواره بازیهای خوب است این اثر. من روز فرد را دیدم. هر بازیگری را که میدیدم منتظر بودم تا گافی از او بگیرم و بگویم آن یکی بهتر است، اما نبود که نبود. بازیها یکپارچه و صحیح است. نکتههای کارگردانی را میتوانی در حین بازی بازیگران دید و لذت برد. سه.
میزانسنهای درست، اکتها و بدنهای
... دیدن ادامه ››
درست و مهمتر از همه چیز، تلاش نمایش برای یکسانسازی نقشها با مخاطب، آدم را مجذوب میکند. شما هیچوقت به عنوان مخاطب زندگی کارکتر را از خود دور نمیبینید و شدیدا همذات پنداری میکنید. تا میخواهد یک عنصر ناآشنا وارد کار شود، نمایش به ما یادآور میشود که این موضوع ناآشنا از کجا نشات میگیرد. ترکیب مایکل جکسون با سالاد شیرازی، با صف نانواییها، با شعر آی قشنگتر از پریا، این که طوری چنین ترکیب ناموزونی را هنرمندانه اجرا کنی که به لوده بازی نزد، کاری است کارستان. چهار.
اپیزود اول، روایت متفاوتی از یک دختر که جوانیاش حرام میشود، اپیزود دوم، قصهی ظاهرا خندهدار، اما تلخ زندگی یک پسر که حرام میشود و اپیزود سوم، روایتی مردمی که در میانهی تاریخ ایران، عمرشان حرام میشود. تک تک این تکگوییها با ریتم درست، تسلط بر زبان کارکتر و موقعیت آن نگارش شده. رهایی عجیب و غریب در متن و اشاره به جزئیات بینظیر، کاری میکند تا مخاطب تا پایان به اثر اعتماد کند و لحظهای خسته نشود. پنج.
شاید تنها نکتهای که بتوانیم به عنوان انتقاد در نظر بگیریم، عدم تصویرسازی نمایشی در اثر است. نمایش متکی به متن است و آنقدر در این زمینه خوب جلو میرود که لزومی به ارائه تصاویر نمایشی نمیبیند. مخاطب همه چیز در ذهنش شکل میگیرد و با این ذهنیت از سالن بیرون میرود. شاید تابلوی مصدق، المانی کافی باشد برای ساختن هزاران تصویر نمایشی در ذهن، اما کارگردان بیش از این پیش نمیرود و روی صحنه، جملاتش را در قالب تصویر به ما ارائه نمیدهد. شش.
در مجموع، «پس از برخورد جسم سخت به سر» نمایشی است که دیدنش باعث میشود با خودت بگویی چقدر خوب که این نمایش را از دست ندادم. متن خوب، بازیهای خوب، کارگردانی اندازه و تجربه تخیل لحظههای کمدی و تراژدی، به صورت همزمان در یک اثر، حال آدم را جا میآورد. طوری که حتی در این اوضاع بلبشوی کرونا با خودت میگویی: «چقدر خوب که میشود هنوز تئاتر دید». هفت.