خندیدم، اشک ریختم و امیدوار شدم.
در سراسر اثر، زن زندگی و آزادی را دیدم.
انقدر دیالوگ ها زیبا و روح اثر زیبا بود که در لحظه ی پایان و آخرین کلمه فقط اشک ریختم و به هنر ایرانی افتخار کردم.
مردانی اخته از مردانگی، و زنانی که آزادی را از یاد نبرده اند.
آزادی مردان بدست زنانی که حتی نور پنجره ها را از آنان دریغ کرده اند.
ولی اما زیبا بود که زنانی که چنان به بردگی گرفته شده اند، غم را تبدیل به امید میکنند.
زنانی که قدرت را از پای انداخته اند اما ضربه ی آخر را دخترکی نوجوان از نسل نیکا میزند.
جناب آقای بیضایی و خانم آدینه که الحق گلاب قمصر سینمای ایرانید،
این نمایش و دیالوگها و بازی بی نظیر خانم نورا هاشمی، چنان اثر بر من
... دیدن ادامه ››
گذاشت که دو ساعت بعد از پایان نمایش همچنان اشک میریزم و چنان امیدی در من زنده کرد که قابل وصف نیست، راستش را بخواهید همراه اشک در دلم به دیکتاتور خندیدم.
استعاره ها چنان محکم، باهویت، قوی، بجا، و مستتر بودند که در تمام مدت اثر میخکوب شده بودم.
جناب بیضایی پیامتان روشن و صریح بر جان نشست.
آنچه این اثر را بی نظیر کرده، شأن نزول آن است یعنی منطبق بر زمان و مکان و گوینده و بیننده ، براستی که هنرمند آینه ی تمام نمای جامعه ی خویش چه بسا چراغ راه جامعه هست.
نمیدانم چگونه تشکر کنم، فقط میتوانم بگویم شما دین خود را در این روزگار تلخ تر از زهر ادا کردید.
در آخر به همه ی زنان و دختران سرزمینم که امکان دیدن این اثر فاخر را دارند پیشنهاد میکنم در اولین فرصت این نمایش را ببینید.
کاش میشد تمام ایران در سالن حضور داشتند . . .
هنر نزد ایرانیان است و بس
زن زندگی آزادی