نمایش نامه داستان شعر و انواع و اقسام نوشته های ادبی ....
لب من زندان است
نقب در نقب ، فرو بسته به هم
غنچه ای ساخته از آهنِ سرخ
قلب من قفلِ بزرگی ست ز خون .
زخم ها را ورم آورده دلم
پای تا سر همه قلبم ، قلبم
می تپم ، می تابم ، می توفم
ای گلابیِ کبود !
ای حبابِ تاریک !
چه هوا ها که به سر داری ...